مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
آنچه در این جلسه خواهیم گفت؛ باطن جهنم و آیات و روایات مربوط به آن است.
نفس انسان همانند نظام خلقت، دارای مراتب متعددی است که در عین کثرت، وحدت دارند. عالم دنیا باطنی دارد به نام عالم ملکوت؛ و عالم ملکوت، همان عالم برزخ است. ملکوت نیز، مثل نظام دنیا ریاضی است. آنچه که وارد برزخ میشود، نفس است. اگر نفس آمادگی نداشته باشد، در آنجا گرفتار زندگی بدی خواهد شد که همراه با عذاب و درد و رنج خواهد بود.
نظام خلقت دارای مراتبی است که عبارتند از: عالم لاهوت، بعد جبروت که ظهور عالم ماقبل خود است. سپس عالم ملکوت که ظهور عالم جبروت است و در آخر، عالم ناسوت و دنیا که این هم ظهور عالم ملکوت است. پس عالم در عین حال که واحد است، از جهت مرتبه، دارای اختلاف و کثرت است.
نفس انسانی، خود دارای مراتب و درجات متعددی است. در یک تقسیم بندی نفس، می گوییم انسان 5 قوه دارد: «حس، خیال، وهم، عقل و فوق عقل».
اگر بپرسیم قوا در کجای نفس قرار دارند؟ آیا تفکیک شده از هم هستند یا نه. در پاسخ میگوییم: همه قوا در نفس حاضرند، یعنی در عین این که کثیرند، در یکجا وحدت دارند. پس شما همه قدرتها هستید و یک نفر هستید. به این معنا که یک نفر هست که هم حس میکند؛ هم خیال میکند، هم وهم دارد؛ هم تعقل میکند و هم فوق عقل دارد. یک حقیقت است که ذومراتب است. نظام خلقت هم همینطور است.
ملکوت در باطن دنیا است. هر چند من الان آن را نمیبینم؛ ولی وجود دارد. همانطور که حس، خیال و وهممان را نمیبینیم. ولی منشأ اثرند. در دنیا نیز خیلی از چیزها وجود دارند که دیدنی نیستند، ولی منشا اثرند. نتیجه اینکه عالم خلقت تفکیکی نیست.
«تمرکز» اولین خشت پرواز به عالم برزخ است
عالم دنیا باطنی دارد به نام عالم ملکوت. عالم ملکوت، همان عالم برزخ است. اگر بخواهیم راه ارتباطی مان را برقرار کنیم، اولاً باید تمرکز بگیریم. بعضیها در بیداری میتوانند تمرکز بگیرند و همینجا هم ارتباطشان وصل میشود. برخی هم نمیتوانند؛ چون تعلقات به انواع کمالات جمادی، گیاهی و حیوانی دارند. به همین دلیل، نفس نمیتواند از اینها بکَند و به عالم ملکوت پرواز کند. ولی وقتی شما میخوابید، راحتتر این ارتباط برقرار میشود. چون نسبت به دنیا رها هستید. نفس هم راحتتر میرود. مثلاً مکه میرود، برزخ میرود، بهشت میرود، جهنم میرود و ... .
بنابراین، کافی است که تعلقات نفس، از دنیا کم شود. آن وقت میبینید که وارد برزخ میشوید.
وقتی وارد عالم ملکوت (برزخ) میشوید، در واقع وارد عالم حقیقی مثل این عالم میشوید. فقط شرایط زیستی، اندازه ها، قوانین و تنوع نعمتهایش بینهایت از اینجا بالاتر و بزرگتر است.
ملکوت مثل سیستم دنیا ریاضی است. آنچه که وارد برزخ میشود، نفس است. بدن دنیایی، در همین جا میماند و از بین میرود. اما نفس با بدنی فوق العاده لطیفتر از این بدن، در برزخ زندگی میکند. نوع تولدش هم مثل تولد جنین به این دنیا است. همانطور که جنین هنگام تولد به دنیا 6 نوع تولد دارد: «سالم، سالم قوی، بیمار، ضعیف، ناقص، معلول». ما هم وقتی وارد برزخ میشویم، با این 6 نوع تولد وارد میشویم.
بنابراین، اگر آمادگی داشتید، بی نهایت بهتر و شادتر و آرام تر از اینجا لذت میبرید؛ اما اگر آمادگی نداشتید، درد و رنج و اذیت شدن به همراه دارد.
جهنم، ظهور عدم تطبیق خودت با بهشت است
اگر بخواهیم در مورد ماهیت جهنم صحبت کنیم، باید بگوییم جهنم چیزی نیست که قرادادی باشد؛ بلکه حقیقی و وجودی است. این خودت هستی که از اینجا آن را با خودت میبری.
هر عمل و عکس العملی که به مادر بارداری میرسد، به جنین هم منتقل میشود. مثل حرص و جوش، بداخلاقی، استرس و... حتی خیالات، توهمات مثل کینه ها، حساسیتها و... یا علومی که مادر دریافت میکند، همه روی جنین اثر میگذارد. از همه مهمتر، کششهای فوقعقلانی مثل ارتباط با ملائکه الله، ارتباط با خانواده آسمانی و خود خداوند تبارک و تعالی است که تمام اینها بر جنین منتقل میشود. پس عملکردهای پدر ومادر را جنین دریافت میکند. نفس ما هم همینطور است. بینهایت حساس است. پس مراقب باشیم که هر چیزی به نفسمان ندهیم. چون جهنم، ظهور عدم هماهنگی با بهشت است. چنانچه درد و مریضی، ظهور عدم هماهنگی با دنیاست.
بعد از اینکه دانستیم حقیقت و باطن جهنم چیست، آیات و روایات جهنم را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: « مَنْ یَزْرَعْ خَیْرا یَحْصِدْ غِبْطَةً وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرّا یَحْصِدْ نَدامَةً وَ لِکُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ= هر کس خوبی بکارد، خشنودی درو میکند و هر کس بدی بکارد، پشیمانی درو میکند و هر کس هر چه بکارد، همان را برداشت میکند». نمیشود جائی گناه و معصیت بکاریم و بیحساب به پای انسان تمام شود؛ بلکه پشیمانی و دردش را میآورد. حالا اگر بخواهیم این گناه و معصیت را از بین ببریم، چه کار باید کرد؟ همانطور که مریضی و دردی را با دارو درمان میکنیم، خداوند هم یک سیستمی به نام "مغفرت" و "توبه" قرار داده که این سیستم، سیستم عملیاتی است.
«توبه، بازگشت است»، یعنی باید مسیر نادرستی که رفته اید را دوباره برگردید تا آلودگیها برطرف شود. ولی اگر توبه نکردید و وارد برزخ شدید، آن وقت است که گرفتار میشوید. بنابراین، به قواعد جذب دقت کنید.
هر کس کفران بورزد، به ضرر خودش است. علیه خودش است. چون کفر یعنی من سیستم مرحله موت را قبول ندارم و رعایت هم نمیکنم. قبول داشتن یا نداشتن تأثیری ندارد. سیستم ریاضی است. تاثیر خودش را میگذارد. کافر چون مرگ را قبول ندارد، آمادگی هم پیدا نمیکند. لذا ورودش اول بدبختی و عذاب است. پس کافر چوب بیاعتقادی خودش را میخورد.
معصیت، نفس را خراب میکند و نمیگذارد سالم وارد بهشت شود. پس ظهور مار و عقرب، به خاطر این است که خودمان آنها را با رفتارمان آفریدیم و خلق کردیم. در این خصوص قرآن می فرماید:
هر کس کار خیر انجام بدهد، خدا آن را به خود او برمی گرداند. محال است که برنگردد؛ حتی اگر کافر باشد. کار شر هم همین طور است؛ امّا با مقیاس آخرتی، نه با مقیاس دنیایی.
بنابراین از بحث درباره جهنم این قاعده حاصل می شود که «جهنم معلول عدم تطبیق با بهشت است».
کسی که خودشیفته است، عذابش حقارت است. کسی که مستکبر است، عذابش ذلت و خواری است. کسی که فخرفروش است، عذابش حقارت است. ما چیزی نداریم که بخواهیم به خاطرش افتخار کنیم و پز بدهیم. همه از سوی خداست.
قا/164
معاد/جهنم
کلیدواژه ها:
آثار استاد