www.montazer.ir
یک‌شنبه 24 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 5996
زمان انتشار: 15 ژانویه 2017
(20) جامعه کبیره فهرستی از انتخاب و الگوهای بشری است

شرح زیارت جامعه کبیره (20)؛ 95/10/23

(20) جامعه کبیره فهرستی از انتخاب و الگوهای بشری است

ذکر مقامات معصومین و کمالات آنها در زیارت جامعه برای ما فواید زیادی دارد. مهمترین آنها این است که راه خداگونه شدن را از آنان می آموزیم.

«عبودیت» شرط خداگونه شدن است

«عبودیت» که با عبادت فرق دارد، شرط خدا گونه شدن است. چون انسان از نفخه الهی است، گرایش به خدائی شدن دارد. اگر کسی زن داری شرعی یا شوهرداری شرعی کند، جزء اولیای خدا محسوب می شود. عبودیت یعنی این که بدانم حق همسرم چیست و آن را رعایت کنم. عبودیتی که خدا از ما می‌خواهد، شرطش «کم کردن مقاومت هایمان» در مقابل امر خداست. یعنی برای کسب هر قدرت و مقامی، باید مقاومت خود را کم کنیم. شما زمانی می توانید قوی شوید که تمرین و تمرکز بیشتری داشته باشید. مثلاً برای باسواد شدن، تمرین و تمرکز و سختی لازم است.

چون همه انسان‌ها علاقه دارند که خصوصیات و کمالات خدا را داشته باشند. عاشق کمال مطلق، قدرت مطلق، زیبایی مطلق و علم مطلق و... هستند. معنای این عشق این است که انسان مثل معصومین (علیهم السلام) می خواهد خلیفه الله شود. برای همین است که ما در دعاها و زیارت نامه ها مقام آنها را از خدا طلب می کنیم.

بخش پنجم شأن های پنجگانه ی وجود انسان (جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلانی)، بخش اصلی ماست که عاشق کمال مطلق است و می‌خواهد به الله برسد و تشبه به او پیدا کند.

یکی از مصادیق مقام مؤمن، نامه ایست که از طرف خداوند در بهشت دریافت می کند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) این حدیث را در ذیل شریفه «وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْكًا كَبِیرًا» می‌فرماید: «من الْحَیِ القیوم الَّذِی لا یَمُوت الی الْحَیِّ القیوم الَّذی لایَمُوت؛ از زنده پایداری که هرگز نمی میرد به زنده ای پایداری که هرگز نمی‌میرد». این نامه نشان می دهد که غایت انسان کجا می تواند باشد. در ادامه نامه چنین آمده است:

«عبدی علیک منی السلام کنت اذا اردت شیا ان یقول له کن فیکون= بنده من از من به تو سلام باد من خدای هستم که هر چه اراده کنم همان خواهد شد امروز تو را مثل خودم قرار می دهم که هر چه اراده کنی همان می شود».

رمز این که یک نفر به اذن خدا «حی قیوم» می شود، «عبودیت» است. یعنی هر چه خدا گفته باید انجام دهد. آن وقت می تواند مثل خدا در بهشت خلق ‌کند. عبودیت منجر به شباهت به خدا می شود. خدائی شدن، یعنی هر چیزی که بخواهی می آفرینی. این اوجی است که انسان به آن می رسد. این میل به پادشاهی بی‌نهایت در ذات همه انسانها وجود دارد.

میزان تقرب به خدا، تعداد اسمائیست که کسب می کنیم

ما هر تعدا از اسماء الله را بیشتر کسب کنیم و به آنها متخلق شویم، تقرب ما به خدا بیشتر می شود.

در مسیر حرکت به سوی ابدیت، یک دسته معارف در دعاهایی است که وارد شده است. در این دعاها جایگاه و مراتب رشد مشخص شده است. یعنی میزان شرافت و انسانیت و قرب یک فرد به حق تعالی و خانواده آسمانی اش، به تعداد اسمائی بستگی دارد که از حق تعالی دریافت می کند.

هر چه این اسماء بیشتر شود، درجات بیشتری به دست می آوری. اسم یعنی «ذات» به اضافه «صفت». مثلاً ما ذاتی به نام بی سوادی داریم که پس از تحصیل علم به ما «اسم باسواد» اطلاق می شود. یعنی این کمال، بخشی از نفس و وجود شما شده است. پس به تعداد اسمائی که از الله می گیرید، ثروت حقیقی بیشتری کسب می کنید.

کسی که این هدف را ندارد که اسماءالله را کسب کند، زندگی مسخره ای خواهد داشت. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «و مَن ذَكَرَ اللّه َو لَم یَسْتَبِقْ إلى لِقائهِ فَقدِ اسْتَهْزأ بنَفْسِهِ وَ مَنْ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ لَمْ یَسْتَعِدَّ لَهُ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه= کسی که خدا را یاد می کند ولى براى دیدار خدا از امر قرآنی (سارعوا) اطاعت نکرده و سرعت نگیرد، خود را مسخره كرده و کسی که مرگ را یاد کند و خود را برای آن آماده نکند، خود را مسخره كرده است». یعنی چنین کسی اصلاً توجه به شدن و آمادگی برای حرکت به سمت ملکوت و زندگی برزخی و قیامت ندارد.

او مثل جنینی است که هدف گیری اش به سمت تولد به دنیا نباشد؛ یعنی قلب یا مغز ندارد. در این صورت، پزشکان وقتی ببینند جنین تولد سالمی نخواهد داشت، دستور سقط می دهند. چون همه حرکاتش بیهوده و بی‌ثمر است. پس یک زندگی اگر بخواهد از مسخرگی و بیهودگی در بیاید، شخص باید از جهت و هدف گیری زندگی اش، مهندسی آرزوها و افکارش، انتخابها و رفتارهایش، همه به سمت ابدیت، شدن و آخرت باشد.

باید فرصت های زندگی مثل شغل،همسرداری، بچه داری و... همه برای نزدیک شدن به خدا باشد. اما وقتی که کسی به جای آن که روز به روز، به شادی و آرامش بیشتری برسد، دائماً به اختلاف، فتنه، درگیری و دعوا مشغول است، در حقیقت حرکتی به سمت ابدیت ندارد.

اسم «صبار» چگونه حاصل می شود؟

«صبر کردن» در مقابل ناملایماتی مثل اذیت و آزارهای فرزند، همسایه و ... انسان را به اسم «صبار» نزدیک می کند. زیرا انسان در تضادهاست که رشد می‌کند.

 اگر خدا به شما بچه ای داده، برای این است که به او رسیدگی کنی. در نظام خلقت، این تضادها وجود دارد تا فیض ادامه پیدا کند.

پس جذب اسماء الهی مثل «صبار»وظیفه تک تک انسان ها در زندگی زمینی است. باید در موقعیت زمانی به وظیفه ات عمل کنی. گاهی طلاق گرفتن وظیفه انسان است، گاهی صبر  و تحمل. اگر به این مسئله توجه نکنی و به خاطر ترس، از وظیفه ات دوری کنی، «شدن»ات متوقف می شود.

پس به میزانی که شبیه خدا می شوی، قرب به او پیدا می کنی. مواظب باشید دنیا شما را از شدن، باز ندارد و جاودانگی را از دست ندهید.

همان طور که جنین اگر قلب داشته باشد، می تواند در دنیا زندگی کند، ما هم اگر قلب داشته باشیم، می توانیم وارد نظام بهشتی آخرت شویم. قرآن می فرماید:«لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ» (سوره ق/آیه 37) قلب یعنی باور، فهم و حرکت آخرتی، شعور ابدی و انسانی و معنوی و الهی. نه فقط دکتر و مهندس شدن. اینها به تنهایی به درد نمی خورد.

برای تشبه به خدا چه کنیم

حالا برای شبیه شدن به اسماء الهی باید چه کنیم؟ از چه کسی باید راهش را یاد بگیریم. همان‌طور که علاقه به گلسازی و گلدوزی و زبان خارجی، نیاز به کلاس و مربی و الگو دارد، خدا هم جامعه کبیره را به عنوان دستور العمل زندگی ما قرار داده است.

 جامعه کبیره حاوی فهرستی از الگوها، مربیان و حجتها و امامان ماست. باید دست مان را در دست آنها بگذاریم. پس دقت کنیم هر کسی را به عنوان مربی انتخاب نکنیم. چون قیمت هر کس به مربی اوست. هر کسی باید به قیمت خودش مربی و استادش را انتخاب کند. قیمت مان را خدا به ما داده است.

پس وقتی شما جامعه کبیره می خوانی و می گویی: «السلام علیک یا اهل البیت النبوه ... مختلف المکلائکه...». یعنی فهمیدم معصوم کسی است که فرشتگان دائما به آن‌ها نازل می شوند و به حضور آنها رفت و آمد می کنند. فهم این مسئله به ما کمک می کند که ما هم می توانیم مثل آنها شویم. این را فقط کسانی که قصد حرکت دارند می یابند که جامعه کبیره یعنی چی!

قرآن می فرماید:«قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ؛ بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید! تا خدا شما را دوست بدارد». (سوره آل عمران/آیه 31) بنابراین، اگر بخواهیم خدا ما را دوست داشته باشید، باید به دنبال محبوب های او باشیم. 

«مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ = هر کس الله را بخواهد باید از شما شروع کند». یعنی امکان ندارد بدون مربی به الله برسیم. باید مربی هایی به بزرگی اهل بیت (علیهم السلام) داشته باشیم تا به هستی مطلق (الله) برسیم.

صوت

1 - (20) جامعه کبیره فهرستی از انتخاب و الگوهای بشری است

فیلم

1 - (20) جامعه کبیره فهرستی از انتخاب و الگوهای بشری است

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed