مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
شرط زیارت همراهی عشق و دلتنگی است و تصدیق به باورهای ائمه یعنی قبول و تأئید ارزش های که امام دارد و به خاطر آنها کشته شده است.
تاکنون گفته شد که زیارت چه آثاری و چرا ثواب دارد. در این جلسه تصمیم بر این است که زیارت چگونه باید باشد؟ صحبت شود.
زیارت، عهد با روح مطهر امام در پیمودن راه ایشان است
در باب اهمیّت و چگونگی زیارت، امام رضا (علیه السلام) فرمودند:
«إنّ لِكُلِّ إمامٍ عَهدا فی عُنُقِ أولیائهِ و شِیعَتِهِ، و إنّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بالعَهدِ و حُسنِ الأداءِ زیارَةَ قُبُورِهِم، فَمَن زارَهُم رَغبَةً فی زیارَتِهِم و تَصدِیقا بما رَغِبُوا فیهِ كانَ أئمَّتُهُم شُفَعاءَهُم یَومَ القِیامَةِ؛ هر امامى به گردن دوستان و شیعیان خود عهدى دارد كه وفاى كامل به این عهد، و بجاى آوردن نیكوى آن، با زیارت قبور آنان است. پس، كسانى كه با رغبت و علاقه به زیارت ایشان و باور داشتن آنچه آنان ترغیب كرده اند، زیارتشان كنند، امامانِ آنها در روز قیامت شفیع شان باشند».
سه نکته در این روایت قابل تأمل است:
آنچه برای زندگی انسان اصالت دارد، بخش انسانی و فوق عقلانی اوست که باید در رحم دنیا به تناسب ابدیت تربیت شود و سالم وارد نظام برزخی شود. لذا دین، قرآن، انبیا و معصومین (علیهم السلام) برای تربیت بخش انسانی آمدند که او را به بزرگی خدا و خودشان تربیت کنند و دنیا فلسفه ای غیر از این ندارد. اگر کسی این فلسفه را درک کرد در برنامه ریزی زندگی اش دقیق عمل می کند.
بزرگترین مخلوق خدا برای تربیت انسان، «امام» است. او آمده تا تو را شکوفا کند و تو را انسان کند. مصادق بارزش، امام زمان (علیه السلام) که به عنوان خلیفه الله حضور دارند و رزق ما از طرف ایشان تأمین می شود و شما به عنایت ایشان روزی می خورید. بنابراین ما در مقابل هیچ کسی به اندازه امام مسئولیت نداریم. اما چرا امام ما، آواره و تنهاست؟ بهانه های مختلفی که انسان دارد؛ وقت ندارم، پدر دارم، همسر دارم، کار دارم، درس دارم، و... اینها نشاندهنده آن است که ما در قبال خانواده زمینی مسئولیت پذیر هستیم ولی در مقابل خانواده آسمانی وقت نداریم. این همان فسق و انحرافی است که اتفاق افتاده است.
متأسفانه در توهم هستیم که زندگی و رشد می کنیم. اینگونه نیست. اینکه حضرت می فرماید: «إنّ لِكُلِّ إمامٍ عَهدا فی عُنُقِ أولیائهِ و شِیعَتِهِ و إنّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بالعَهدِ» یعنی هر امامی بر گردن دوستان و شیعیانش عهدی دارد. یکی از مصادیق عهد، خوب وفا کردن به عهد است.
چرا حضرت کلمه "تمام" را بکار می برد؟ تمام مهمتر از کمال است. "تمام شد" یعنی به اوج رسیدن و چیزی باقی نماندن.
ممکن است کسی وظیفه اش را در زمان حیات نسبت به امام انجام دهد اما در زمان شهادت و وفاتشان بی تفاوت باشد. در حالی که وظیفه اش تمام نشده است. حتی اگر کسی وظیفه اش را در زمان حیات پدر و مادرش انجام داده باشد باز هم تکلیف از گردن او ساقط نمی شود. روایت است که بعضی از فرزندان بعد از مرگ والدین عاق می شوند؛ چون پدر و مادر در برزخ نیازمند و گرفتارند ولی فرزندانشان در دنیا بیخیال اند و به فکر آنها نیستند. لذا عاق می شوند.
بنابراین، یکی از مصادیق وفاکردن به عهدی که نسبت به امام داریم، خوب ادا کردن وظفیه است. پس امام را بعد از شهادتشان فراموش نکنیم. امامزاده ها و اولیاء الهی هم کس و کار ما هستند و نباید ترک شان کنیم. این زیارت وقتی موج می شود، اربعین می شود یا انقلاب اسلامی می شود که زمینه ظهور انقلاب مهدی را فراهم می کند و هزاران برکات و آثار دارد. پس وظیفه ما این است که به زیارت برویم.
در عصر حاضر، ملاقات امام زمان (علیه السلام) و ارتباط با حضرت و رفتن به چادر حضرت اهمیّت ویژه ای دارد. این فلسفه حیات و زندگی است. کسی که اینگونه نیست در واقع نگاه این فرد به خودش یک نگاه جنسی و از نوع حیوانی می باشد که خویش را مرد یا زن می بیند و وظیفه اش فقط در حدّ بچه داری، همسرداری، و ... می داند.
طبیعی ترین آدمها کسانی هستند که همیشه مجالس اهل بیت (علیهم السلام) را زنده نگه می دارند. کسی که رابطه اش با اهل بیت (علیهم السلام) فعال و زنده نیست، غیرطبیعی ترین فرد است.
کیفیت زیارت چگونه باشد
در ادامه روایت حضرت فرمودند: «فَمَن زارَهُم رَغبَةً فی زیارَتِهِم و تَصدِیقا بما رَغِبُوا فیهِ؛ پس، كسانى كه با رغبت و علاقه به زیارت ایشان و باور داشتن آنچه آنان ترغیب كرده اند، زیارتشان كنند».
حضرت برای زیارت دو شرط گذاشتن:
شرط زیارت همراهی عشق و دلتنگی است و تصدیق به باورهای ائمه یعنی قبول و تأئید ارزش های که امام دارد و به خاطر آنها کشته شده است. در این صورت هیچ فاصله ای بین تو و امام نخواهد بود و نتیجه منطقی و وجودی چنین زیارتی، محشور شدن و هم درجه بودن با امام در روز قیامت است.
بعضی انسان ها در تعطیلات و فرصتی که برای شان پیش می آید، به کیش، دبی، قشم و ... می روند ولی بعضی هم به بهشت (حرم امامان یا امام زادگان) می روند. کسی که عادت به رفتن به بهشت در دنیا نکند بعد از مردن نمی تواند در بهشت باشد. پس عقربه دلت به سمت روی هر کدام از معشوق های (جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی، فوق عقلی) باشد، قیمتت همان است. آدم باید دائماً در دنیا برای بهشت، آخرت و ابدیت دلش تنگ شود و انس با بهشت بگیرد.
سلام های که می توانیم در همین دنیا به بهشت بگوئیم: «السلام علی اهل الجنه * السلام علی اهلی فی الجنه»
چندبار دلت تنگ شدی و به زیارت امام رفتی!!
چند بار دلت برای مادرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تنگ شده و برای رفع دلتنگی به زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفتید.
در فرمایش امام رضا (علیه السلام) که فرمودند: «فَمَن زارَهُم رَغبَةً فی زیارَتِهِم» یعنی با دوست داشتن و دلتنگی به زیارت برو نه فقط برای حاجت، هر چند باید حاجت هایتان را هم به آنها بگویید. کسی که رغبت در زیارت ندارد، اصلاً باطن انسانی پیدا نمی کند.
بنابراین، رغبت در زیارت یک ضرورت واجب در حرکت به سمت آخرت است که اگر روحت ضرورت زیارت را درک نکرده باشد، باید تهیه اش کنی و مهمتر از درس و خانواده ات است. اگر خانواده زمینی نداشته باشیم، خدا جبران می کند ولی اگر خانواده آسمانی را نداشته باشیم باید تهیه اش کنیم.
خوش بحال کسی که لحظه مرگ در نامه اعمالش بنویسند او یک بار، دوبار یا صدبار با عشق و از روی دلتنگی به زیارت رفته است.
کلیدواژه ها:
آثار استاد