مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
قبلاً گفتیم که ما یک آینده مشکوک یعنی دنیایی داریم و یک آینده قطعی یعنی ابدی داریم که نمیدانیم چقدر طول میکشد. حمله شیطان از جلو به معنی به مخاطره انداختن هر دو آینده است. شیطان میخواهد ما هم دنیایمان را از دست بدهیم و هم آخرتمان را. اگر ما روشهای شیطان را خوب بدانیم، میتوانیم هم آینده مشکوک (دنیایی) و هم آینده قطعی و مسلممان (حیات آخرتی) را خوب بسازیم.
آرزوها در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارند، در واقع روح یک انسان با آرزو زنده است. اما با از دست دادن آرزوها انسان دلیلی برای زنده بودن و انگیزهای برای هیچ نوع حرکتی ندارد. «آرزو» موتور حرکت انسان و سلطان قلب اوست. انسان باید دقت کند که چه سلطانی را بر وجود خودش حاکم میکند. آرزوها اگر خوب انتخاب شوند، انسان را به هدفهای خوب و اگر بد انتخاب شوند، به هدفهای بد میرسانند. تمام انسانها براساس آرزوهایشان حرکت میکنند.
شیطان در آرزوهای ما تصرف میکند و آرزوهایی را به ما پیشنهاد میکند که ما با پرداختن به آن آرزوها، هم خوشی و سعادت دنیا را از دست بدهیم و هم خوشی و سعادت آخرت را. شیطان درباره آرزوها و آینده دنیایی ما چند نوع ترفند و چند نوع فکر را در ما تولید میکند.
یک فکر همان بحث «ترس» بود که عرض کردیم. شیطان اساساً با سعادت و خوشی دنیایی ما سازگاری ندارد و دوست ندارد ما را خوش و شادمان ببیند. برای همین اگر شما هر تصمیمی بگیرید که برای دنیایتان خوب و مناسب باشد، شیطان شما را در این کار میترساند و در شما اضطراب ایجاد میکند و آن کار را خیلی بزرگ نشان میدهد تا شما شجاعت و جرأت حرکت به سمت آن را نداشته باشید.
ترفند عجیب شیطان در بحث آرزوها
شیطان اول تلاش میکند تا جلوی تصمیمات خوب ما را بگیرد که ما نتوانیم اصلاً تصمیمی که مناسب با دو آیندهمان باشد بگیریم. وقتی موفق نشود، اینجاست که ترفند یا فنِ «بدل» را به کار میبرد.
این که ما نه دنیای خوبی داشته باشیم و نه آخرت خوبی، مطلوب شیطان است. بنابراین، در وهله اول تلاش او این است که ما در دنیا یک آدم بدبخت، بیچاره، فقیر، فلکزده و گرفتار باشیم؛ اما اگر ببیند که تو تصمیم جدی داری که خودسازی بکنی و دنیای خوب و آینده خوبی برای خودت بسازی، اینجاست که فن بدل را به ما میزند.
مثلاً در کُشتی یک موقع شما به حریف فشار میآوری و او را به زمین میزنی. ولی زمانی فن بدل میزنی. یعنی وقتی حریف با تمام قدرت و نیرو به تو فشار میآورد که تو را به زمین بزند، تو از نیرو و فشار او علیه خودش استفاده کرده و او را به زمین میزنی.
در حرکت اول شیطان تلاش میکند اساساً جلوی تصمیمات قشنگ و خوب ما را بگیرد که ما اصلاً تصمیمات خوب و قشنگ برای آیندهمان نگیریم. اگر نتوانست و دید قدرت ما بیشتر از اوست و میتوانیم او را کنار بزنیم؛ اینجا حرکت بدل شروع میشود و شیطان یک جریان موازی با ما ایجاد میکند و در طول مسیر ما را همراهی میکند، اما در این همراهی کم کم آرزوهای ما را تغییر میدهد و ما را به سمتی میبرد که به آرزوهایمان نرسیم و خسته شویم و ناکام هم از دنیا برویم. کسی که میخواهد هم در دنیا و هم در آخرت آدم موفقی باشد، باید روی مهندسی آرزوها کار کند. اما اگر مهندسی و چینش آرزوها را بلد نباشد، گرفتار انواع حوادث خواهد شد.
آرزو باید با ساختار وجودی انسان تناسب داشته باشد. به طوری که انسان بعد از یک مدت احساس آرامش بکند و زمینههای رشد برای مراحل بعدی زندگی او هم فراهم بشود. در دعا از زبان معصوم داریم که میفرماید:«اللهم ربَّ العالمین ... اَسئَلُکَ مِنَ الآمالِ اَوفَقَها= ای رب العالمین ای کسی که ربوبیت و تربیت من به دست توست. از تو مناسبترین آرزوها را می خواهم».
آشنا نبودن با مهندسی آرزوها و پیامدهای آن
این توفیق بزرگی است که انسان بتواند در بین آرزوهای مختلفی که بر سر راهش قرار میگیرد، مناسبترین آرزو را انتخاب کند. اما آشنا نبودن با مهندسی آرزوها و انتخاب آرزوی نامناسب باعث شکست میشود و انواع و اقسام بیماریهای جسمی و روحی را به دنبال دارد.
ما کسانی را سراغ داریم که در زندان یا در تیمارستان هستند، کسانی که مراجعات زیاد به روانپزشکان و روانشناسان دارند و قرص مصرف میکنند. وقتی ریشه یابی میکنید، میبینید که اینها غالباً در آرزوهایشان شکست خوردهاند. سالها زحمت کشیده و تلاش کرده اند که به آرزوی قشنگ و خوبی برسند؛ اما نرسیدهاند.
گاهی انتخاب غلط آرزویی باعث شده که شخص در یک لحظه جنون به سراغش بیاید و کاملاً دیوانه شود. اگر سری به تیمارستان بزنید، میبینید که آدمهای بزرگ و تحصیل کرده، افرادی که زمانی موفقیتهای خوبی در زندگیشان داشتهاند، ولی جهتدهی به آرزوهایشان چنان غلط بوده و چینش آنها چنان اشتباه بوده که دچار بنبست شدهاند و سر از تیمارستان درآوردند.
فکر نکنید آنهایی که خودکشی میکنند، همه آدمهای آس و پاس، بیسروپا و بدبخت و بیچاره بودند، بلکه از سلاطین، رئیسجمهورها، وزرا، هنرپیشهها و ورزشکارهای موفق، قهرمانها، ستارهها، پزشکان و مهندسان بیشترین آمار را دارند که یا خودکشی کرده اند، یا سر از زندان درآوردهاند، یا بیماری روحی روانی گرفتهاند و قرص دارو مصرف میکنند و یا به شدت افسردگی دارند و یا در نهایت سر از تیمارستان درآوردهاند.
چطور یک دفعه فشار و تنشی به آنها وارد آمده که عقلشان را از دست دادهاند؟ یا چطور فردی در یک لحظه به حالتی رسیده که یک دفعه سکته کرده است؟ سن سکته در کشور ما و آمار سکته به 30 ـ 35 سال رسیده است. چه میشود که انسان سکته میکند، سکته همیشه به خاطر چربی و قند و فشار خون نیست؟ بیشتر مواقع علت این است که این افراد بلد نبودهاند درست آرزو بکنند و یاد نگرفته اند، چگونه هدفگذاری کنند و یا در اثر ناآشنایی با انواع آرزوها، مثل آرزوهای نامناسب و متضاد و آرزوهای اشتباه و نشدنی گرفتار شده اند.
آرزوهای متضاد، آرزوهای نامناسب و آرزوهای اشتباه و غلط، فاجعههای زیادی را متوجه ما میکنند. امروز ما جوانانی داریم در دانشگاهها و دبیرستانها که سطح اضطراب و غصههایشان خیلی بالاست. از هر 10 نفر، 3 نفر فقط «افسردگی رشته» دارند که حاصل هدف گذاری اشتباه بوده است. «افسردگی رشته علمی و دانشگاهی» در ایران، بسیار فراوان است.
بنده در درصد بالایی از مشاورههایم با آدمهای نخبهای مثل فارغالتحصیلان دانشگاهها از فوق لیسانس به بالا سروکار دارم که اینها زمانی که 17 ـ 18 سالشان بوده یا در دوران کارشناسی بوده اند، در انتخاب رشته علمی خود، هدفگذاری غلط داشته اند. این افسردگی ها در حالی است که دیگران از بیرون به آنها «بهبه و چه چه» میگویند، اما خودشان از داخل میسوزند و اصلاً راضی و شاد نیستند. آمار بالای طلاق که بیشتر مربوط به قشر تحصیل کرده ما است نیز، بیانگر انتخاب نادرست و چینش غلط آرزوهاست. به همین ترتیب، دقت نکردن در انتخاب دوست، انتخاب شغل، انتخاب کیفیت زندگی و ... هدفگذاریهای غلط باعث ایجاد ناآرامی و غصه و اضطراب میشود.
به همین دلیل معصوم(علیهالسلام) دستش را بالا میبرد و از خدا مناسبترین آرزوها را میخواهد. خواستن مناسبترین آرزوها شعور و معرفت میخواهد و هنر هر کسی نیست؛ به ویژه در انتخاب همسر.
خوشبختی به انسان نزدیک است، ولی شیطان با آرزوها آن را دور می کند
خداوند سازو کار عالم را طوری مهندسی کرده که انسان در فاصله خیلی کم و خیلی کوتاه میتواند آنچه که به او آرامش و شادی میدهد و خوشبختش میکند را به دست بیاورد. اما شیطان کاری میکند که انسان به خاطر بیسلیقگی و داشتن آرزوهای غلط و اشتباه و آرزوهای نامناسب، از کنار این آرامش رد میشود و خودش را در دریایی از اضطراب و نگرانی میاندازد. در آخر کار هم ناکام در سراب آرزوهای خودش سکته میکند.
بعد از 10 -15سال پس از رسیدن به آرزوی نامناسب، تازه میفهمد که تمام این مدت علیه خودش کار کرده و به عشق دستیابی به خوشبختی و پیروزی، برای شکست تلاش کرده است. اینجاست که افسوس می خورد و دوست دارد یک بار دیگر به گذشتهی خوب خود برگردد. اما دیگر دیر شده است.
به قدری مسئله چینش آرزوها مهم، و غلط انتخاب کردن آن شایع است که وقتی به اکثر افراد بگویید اگر 10یا 15 سال به عقب برگردی، دوباره همین مسیر را انتخاب می کنید؟ اکثراً می گویند: نه. خیلی کم هستند کسانی که میگویند: بله، همین مسیر را میآییم. این خیلی غمانگیز است و به این معنی است که هدفگذاریهای ما غلط و آرزوهایمان اشتباه و نامناسب بوده اند.
مهمترین کاری که والدین و مسئولین فرهنگی باید انجام دهند
بزرگترین و مهمترین کار و خدمتی که والدین و مسئولین فرهنگی باید انجام دهند، این است که در شناسایی و مهندسی درست آرزوها به افراد کمک کنند.
ما گاهی آرزوهایی داریم که برای رسیدن به آنها، همسر، پدر و مادرمان را له میکنیم؛ یا کارهای خلاف انجام میدهیم و آدمهای زیادی زیر دست و پای ما له میشوند تا ما به آن آرزو برسیم. در حالی که آن آرزو اصلاً مناسب نبوده، بلکه خطرناک هم بوده است.
برخی افراد به رغم این که دریافته اند آرزوهایی غلطی داشته اند که بلای جانشان شده، ولی باز هم میگویند نه این راه را تعیین و انتخاب کردهایم و باید تا آخر برویم. در این راه پدر و مادر قربانی میشوند، فرزند و همسر و دوستان زیاد و حتی خیلی از ارزشها قربانی میشوند، از خدا و ائمه جدا میشویم، قیامت و ابدیت را از دست میدهیم، اما حاضر نیستیم از راه نادرست برگردیم.
بزرگترین خدمتی که پدر و مادرها، مسئولین فرهنگی و آنهایی که مسئولیت تربیت عدهای از انسانها را دارند میتوانند انجام دهند، این است که به فرزندان و افراد تحت تربیت شان «مهندسی آرزوها» را آموزش دهند. ما باید در این مورد به داد مردم و به داد جوانانمان و فرزندانمان برسیم که مسیر زندگی را اشتباه انتخاب نکنند.
خیلی از پدر و مادرها وقتی میخواهند هدفگذاری کنند، میگویند تو بهتر است این کاره بشوی و خیلی از پدر و مادرها هدفهایی که خودشان داشتهاند و به آن نرسیدهاند را برای بچهها ترسیم میکنند و میخواهند فرزندشان به آنجا برسد. فرزند خود را تشویق میکنند به او تحمیل میکنند و فشار میآورند. خیلی از بچهها چنین چیزی را نمیپسندند ولی تحت تأثیر و فشار والدین، آن کار را انجام میدهند.
گاهی فرزندان چنان شیفته ی والدینِ خود هستند که همان اهدافی را که والدین میگویند، انتخاب میکنند و بعداً میفهمند که سرشان کلاه رفته و وقت و عمر و جوانی شان تلف شده است.
علامت آرزوی خوب و مناسب چیست؟
علامت آرزوی مناسب این است که شما وقتی به سمت آن میروید، روزبهروز به آرامش و قدرت و شادی بیشتری نزدیک شوید و احساس میکنید که هر لحظه دارید ذرهای و مقداری از آن هدف را به دست میآورید.
نکته فوقالعاده مهمی که ما در بحث مهندسی و چینش آرزوها باید در نظر داشته باشیم، این است که ما به خود رها شده نیستیم و باید نسبت به مصرف عمر و جوانی مان در درگاه الهی پاسخگو باشیم. این از اولین اموری است که در قبر ازما سوال میشود.
یک سلسله از آرزوها هستند که با ما تناسب دارند؛ چه آرزوهای دنیایی و چه آرزوهای ابدی. اگر آنها را شناسایی و به سمت آنها حرکت کردیم، روزبهروز شادتر، آرامتر میشویم و دنیای قشنگتر دنیای شیرینتر و البته حیات ابدی موفق و مقرون به خوشبختی خواهیم داشت. در غیر این صورت، هم دنیای ما و هم آخرت ما خراب میشود و سرمایهی ما از دست میرود و ما به هدف نمیرسیم که اصطلاحاً به این حالت «خسران» میگویند. یعنی انسان اصل سرمایه را از دست داده و به آنچه که میخواسته نرسیده است و علاوه بر آن پشت سرش خیلی خرابکاری هم به وجود آورده است.
شیطان آرزوهای غلط را جلوی چشم ما میچیند و ما را تحریک و تشویق میکند که به سمت آنها حرکت کنیم. او آنها را برای ما بزرگنمایی میکند و خیلی باشکوه جلوه میدهد. مثلاً میگوید چقدر خوب است تو مثل فلانی بشوی؛ مثل این کسی که در تلویزیون نشان میدهند؛ مثل این کسی که در مجله یا روزنامه میبینی؛ یا مثل این کسی که در ماهواره میبینی؛ یا مثل این شخصیتی که در رمان میخوانی؛ و ... یک دفعه میبینیم که فاجعه اتفاق افتاد.
پس قبل از اقدام به هر عملی، تنظیم آرزوها خیلی مهم است. گاهی ما چندین هدف و دو یا چند آرزو انتخاب میکنیم که یکی از آنها ما را به نوعی از کارها دعوت میکند و دیگری ما را به کارهای دیگری دعوت میکند و به سمت دیگری میکشاند، بنابراین احساس میکنیم که در بین چند تا آرزو داریم تکهتکه میشویم. حس میکنی وجودت را از چند طرف دارند میکشند و این خیلی فشار جسمی و روحی زیادی به انسان تحمیل میکند و منجر به حوادث بدی میشود که بخشی از آنها بیان شد.
شیطان/ مهندسی آرزوها
کلیدواژه ها:
آثار استاد