مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
برای کسانی که در غفلتاند و به یقظه نرسیدهاند، تمام خواستهها و آرزوها، در چهارچوب یک آینده مبهم تعریف میگردد؛ (اگر به فلان پست و مقام برسم ...، اگر ازدواج کنم...، اگر صاحب فرزند شوم ...، اگر ثروتمند شوم ... و ... )
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 7 «بحث غفلت » مورخ 93/9/4، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
یقظه؛ نوری عظیم برای مبارزه با غفلت
یقظه، به معنای بیداری، درست نقطه مقابل غفلت است. امیرالمؤمنین «علیهالسلام»: «فنادّ الغفله، بالیقظه؛ با یقظه به جنگ غفلت بروید.»
علمای اخلاق و سیر و سلوک، یقظه را اولین قدم در مسیر «خودسازی» میدانند. یقظه، درست در لحظهای اتفاق میافتد که قلب انسان از خواب بخشهای حیوانی بیدار شده و به باور جدیدی از خود نائل میگردد. او درمییابد که تنها یک زن و یا یک مرد نیست، بلکه حقیقت او فراتر از مراحل حسی، خیالی، وهمی و عقلی است. او در این لحظه انسانیت خویش را شناخته و با هدفِ خلقتش آشنا میگردد، در نتیجه با همان نگاهی به خود مینگرد که خداوند به او نگاه میکند. بنابراین میتوان گفت که یقظه به معنای باور آخرت (جاودانگی)، شناخت خود حقیقی، و آغاز یک زندگی با سبک جدید است بهطوری که در این زندگی امتداد نگاهِ انسان به جاودانگی منتهی میگردد.
اما متأسفانه، غالبِ انسانها، زمانی خودِ حقیقیشان را شناخته و درمییابند که تمام شئوناتی که برای آن در دنیا اصالت قائل بودهاند، اساساً بیارزش بوده است، که به برزخ متولد شده و فرصتی برای جبران ندارند.
«بیداری» بعد از تولد به برزخ، یعنی توهم و خواب در دنیای گذشته و شقاوت در ابدیتِ پیش رو. چنین مصیبتی تنها بدان علت رخ میدهد که انسان خود را یک مرد و یا یک زن تعریف نموده و حتی ارتباطاتش با الله و خانواده آسمانیاش با همین نگاه، صورت پذیرد. چنین کسی در تمام ارتباطاتش با الله نیز، تنها خواستههای دنیاییاش را مورد نظر قرار داده و در تمام زیارات خود، آنها را هدف قرار میدهد. و این در حالی است که قرآن تنها کسی را انسان میداند که 3 آرزوی (الله، اهل بیت و جهاد در راه خدا) در رأس تمام آرزوهای (امیال، محبوبها، شهوات، معشوقها و ...) او قرار دارند، در غیر اینصورت او صاحب باطن انسانی نخواهد بود.
اساساً تنها کسانی میتوانند در ملاقاتهای انسانی و زیارات اهلبیت «علیهمالسلام» و اولیای الهی، آرزوهای فوق عقلانی و انسانیِ خود را مطرح کنند، که در مهندسی معشوقها موفق بوده و به باطن انسانی رسیدهاند.
برای کسانی که در غفلتاند و به یقظه نرسیدهاند، تمام خواستهها و آرزوها، در چهارچوب یک آینده مبهم تعریف میگردد؛ (اگر به فلان پست و مقام برسم ...، اگر ازدواج کنم...، اگر صاحب فرزند شوم ...، اگر ثروتمند شوم ... و ... )
در محاسبات زندگیِ چنین کسی، تنها این آینده مشکوک، محور انتخابها و ارتباطات قرار میگیرد و تنها چیزی که اصالت و ارزش ندارد. آینده قطعی(از لحظه مرگ تا ابدیت) او میباشد.
اما بالعکس در تمام محاسبات زندگی و همه ارتباطات و انتخابهایِ کسی که به یقظه رسیده است، ابدیت، محور اصلی بوده و «خودِ انسانی» صاحبِ اصالت میباشد. چنین کسی به سبب محوریت ابدیت در زندگیاش، بسیار مراقب است تا عاملی نفس او را تحت فشار قرار نداده (عصبانیت، کینه، زودرنجی، حساسیت و ...) و غصهای از امورات دنیا، قلب او را درگیرِ خود ننماید. نگاهِ صحیح او به خودش، عاملی قدرتمند برای مبارزه با تمام بیماریها و ضعفهایی است که از طریق وراثت به او منتقل گشته است.
یقظه = آرامش و قدرت در تحمل مصائب
قرآن کریم در توصیف کسانی که با نگاه جاودانه در تمام روابط و فعالیتهای خود وارد میشوند اینگونه میفرماید: «و بشّرالمؤمنین، الّذین إذا اصابتهم مصیبه، قالوا إنّا لله و إنّا الیه راجعون» (سوره بقره آیه 156)
و به مؤمنان بشارت ده، همان کسانی که وقتی با مصیبتی رو به رو میشوند، میگویند، ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم.
یادآوری جاودانگی، همان نگاهی است که قدرت لازم را برای رویارویی با مصائب در مؤمنان تولید میکند. اینکه روزی به آغوش اِله خود باز میگردند و دیگر اثری از این مشکلات باقی نخواهد ماند. برای این گروه هیچ امری به اندازه سلامت قلبشان مهم و با ارزش نیست، به گونهای در هیچ شرایطی حاضر نیستند آن را با بیماریها و گناهان اخلاقی (مثل کینه) آلوده سازند. آنان اساساً تنها دارایی خود را قلب خود میدانند و هوشیارانه برای حفظ سلامت آن میکوشند. آنان تمام مصائب خود را جزو داراییهای حقیقی خود دانسته و هرگز در آغوش خداوند، احساس نکبت و بدبختی نمیکنند. با همه انسانها در صلحاند، و کینه و خشم و زودرنجی و ... به آسانی به سراغ شان نمیآید. علی «علیهالسلام» میفرمایند: «الیقظه نور؛ یقظه نور (قلب) است.»
تا وقتی که قلب انسان درگیر دنیاست و نفس او با هر عاملی، تحت فشار قرار میگیرد، در حقیقت، یقظهای برای او حاصل نشده است و دینداری او نیز، تنها یک خواب و توهم است.
یقظه زمانی در انسان اتفاق میافتد که قلب او نور گرفته و از دغدغههای دنیا و فشارهای آن خالی گردد.
از یقظه تا یاریِ امام زمان «علیهالسلام»
وقتی یقظه در قلب کسی اتفاق میافتد، او به مقام عزادار حقیقی نائل آمده و توفیق یاریِ امام زمانش را به دست میآورد. اگر یقظه اتفاق نیفتد، هیچ کس، انتقامِ حسین را یک روزی بزرگ نمیداند و آن را از خداوند طلب نمیکند. یقظه زمانی است که انسان امام زمانش را میشناسد و تمام برنامهها و اهدافش را با او تنظیم میکند. برای او دیگر آرزویی جز رسیدن به چادر امام زمانش باقی نمیماند. علی «علیهالسلام»: «التّقیض بالدّین، نعمه علی من رزقه؛ بیداری در دین، نعمتی است که روزی انسان میشود.»
از یقظه تا رحمت
رسیدن به یقظه، انسان را روز به روز به رحمت نزدیکتر نموده، و همچنین در نزد دیگران محبوبترش میگرداند. میدانیم که اسم «رحمان» خداوند، مادر تمام اسماءالهی بوده و بدون دریافت آن، نمیتوان به اسم دیگری دست یافت. اسم رحمان، اسلحه بزرگ مؤمن برای خاموش نمودن تمام جهنمها و وسوسههای شیطانی است. اسم رحمان، دریچهای است برای به دست آوردن تمام اسماء الهی.
بیدار کیست؟
علی «علیهالسلام»: «ای شنونده، از مستیِ خود به هوش آی و از خواب غفلت بیدار شو.»
بیدار، به کسی اطلاق نمیگردد که گناه نمیکند، بلکه بیدار به شخص توبه کننده اطلاق میشود. چنین کسی به محض انجام گناهی، سریعاً بیدار شده و توبه میکند. وجدان بیدار او به سرعت در مقابل گناهان واکنش نشان داده و او را به توبه وا میدارد.
باید تا دیر نشده، بیدار شویم....
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد شجاعی
مجموعه کتاب های استاد محمد شجاعی
والحمدلله رب العالمین
کلیدواژه ها:
آثار استاد