مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در سال هشتم هجری در جنگ موته جناب جعفر طیار برادر امیرالمؤمنین به شهادت رسید، عبدالله فرزند جعفر گوید: وقتی پیامبر بخانه ما آمد و خبر شهادت پدرم را به مادرم (اسماء بنت عمیس) داد فراموش نمی کنم که پیامبر چگونه بر سر من و برادرم دست نوازش و مهربانی می کشید در حالیکه اشک از چشمان مبارکش جاری بود بحدی گریه می کرد که محاسن شریفش تر شد و می فرمود:
خدایا جعفر به بهترین ثواب اقدام کرد، خاندانش را رعایت کن به بهترین نوع که خاندانها را رعایت می کنی...
پیامبر برخاست دست مرا گرفت و مرا نوازش می کرد تا وارد مسجد شد، به منبر تشریف برد، مرا در یک پله پائین تر قرار داد، در حالیکه آثار حزن و اندوه از سر و صورت حضرتش نمایان بود.
سپس به خانه تشریف برد، مرا هم با خود به خانه برد؛ دستور داد برایم غذای مخصوصی تهیه کردند و دنبال برادرم فرستادند، من و برادرم غذای پاکیزه ای خوردیم.
سپس به کنیز خود سلمی دستور داد مقداری جو آرد کند، سپس سلمی خمیر کرد و با روغن زیتون و فلفل غذا درست کرد و ما از آن می خوردیم. سه روز مداوم که مادرم مشغول عزاداری بود در خانه پیغمبر بودیم. به خانه هر یک از زنهایش می رفت ما را هم همراه خود می برد و پس از سه روز بخانه خود برگشتیم.(2)
2. پیغمبر و یاران 2/178- اعیان الشیعه 16/24
منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر
کلیدواژه ها:
آثار استاد