مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
برخلاف تصور ما که گمان میکنیم، در حرکت به سمت ابدیت، خیلی کارهای گوناگونی را باید انجام بدهیم؛ اولیای دین بیشتر به ما توصیه میکنند که بهتر از عبادات، این است که خیلی از کارهای نادرست را انجام ندهیم.
اولین مرحله ی حیات ما قبل از دنیا بوده که ما در اوج و کمال طهارت و در آغوش خداوند تبارک و تعالی بودیم و کاملترین وجه را داشتیم؛ اما اینجا که آمدیم، گرفتار طبیعت شدیم و این گرفتاری منشأ آلودگیهای زیادی میشود. آلودگیهایی که به خاطر کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی است. اصل ما طاهر و پاک معصوم است و این اصل پاک، گناه پذیر هم نیست؛ بلکه گناه بر آن عارض میشود. به خصوص در فرد مؤمن، در مؤمن در حدیث داریم که گناه مؤمن، از آن جهت که خودش تنفر از گناه دارد، جذب روح او نمیشود. یعنی مؤمن اگر تحت شرائط خاصی مجبور شود گناهی را انجام دهد، چون تنفر دارد، ذاتاً این گناه را نمیپذیرد. خداوند هم این گناه را برایش نمینویسد. گناه زمانی جذب نفس میشود که انسان آن را با روح خاصی جذب کند. اما وقتی که انسان گناه میکند و در حین گناه هم ناراحت است و بعدش هم بسیار عذاب وجدان دارد و غصه میخورد، اساساً این گناه جذب روحش نمیشود و در روایت داریم این گناهان را در روز قیامت به گردن کفار میاندازند. کفاری که زمینه های گناه مؤمنین را فراهم کردند و آن روح مؤمن در پاکی خودش همچنان باقی میماند. زیرا فرمودند: «اِنَّ روحَ المُؤمِن لَاَشَدُّ اِتِصالاً بِروحِ الله مِنَ الشَمس بِشُعاعِه[1]= شدت اتصال روح یک مؤمن به خدا، شدیدتر از اتصال خورشید به شعاعش است.»
بنابراین ما در نظام تربیتی، خیلی وقتها به جای این که بگوییم چه اعمالی را انجام بدهیم که رشد کنیم؛ بهتر است بگوییم چه اعمالی را انجام ندهیم. این خیلی اهمیت دارد. رمز موفقیت یک انسان در این است که از چیزهایی که میتواند روح او را فلج کند پرهیز کند. به جای این که انسان فکر کند چه بکند که به بهشت برود، باید بگوید چه کنم که به جهنم نروم. در روایت داریم: «اِجتِنابُ السَیِّئات اَولی مِن اِکتِسابِ الحَسَنات[2]= پرهیز از گناهان، بهتر از انجام کارهای خیر است.» چون ما ذاتاً پاک و از جنس خدا هستیم. کافی است آلوده نشویم. همین آلوده نشدن باعث میشود انسان مسیر خودش را به سمت هدف خلقت به خوبی پیش ببرد. برای همین است که در روایت داریم: عبادت 10 جزء است و نه جزئش روزی حلال است. لقمه حرام کاملاً روح را فلج میکند. مثل این است که در باک اتومبیل به جای بنزین آب بریزی، بعد میبینید که چه اتفاقی میافتد. شما هیچ توقعی ندارید که اتومبیل حرکت کند و کاملاً سیستم را از کار میاندازد.
برکاتی که حاصل شناخت و اجتناب از گناهان است
برای این که به برکات فراوان دست پیدا کنیم، باید بیشترین سرمایه گذاری ما روی شناختن گناهان و اجتناب از آنها باشد. خدا رحمت کند مرحوم سید نعمت الله جزائری را که آدم بزرگی بود و برای خودش آیت اللهی بود. میگفت: من به یک روستایی در لرستان رفتم. به خانمی که میزبان ما بود گفتم: میخواهم نماز بخوانم. گفت: بفرمایید اینجا نماز بخوانید. گفت وقتی که نمازم نمازم تمام شد، دیدم این خانم دارد با تعجب به من نگاه میکند. پرسیدم: چی شده؟ گفت: شما چرا اینطوری نماز خواندید؟ گفتم: مگر نماز من چطور بود؟ گفت: ما که با خانواده نماز میخوانیم، همراه با نماز خود، صدای نماز همه موجودات مثل در و دیوار و حیوانات و گیاهان را هم میشنویم. ولی شما نماز خواندید و ما هیچ صدایی نشنیدیم. مرحوم سید نعمت الله میگوید: من آنجا زانو زدم و گفتم: اینجا همان جایی است که من باید بمانم. برای همین هم ایشان تا آخر عمرش از آنجا نرفت و همان جا هم به رحمت خدا پیوست. گفت: من باید اینجا بمانم و یاد بگیرم که شما چطوری نماز میخوانید که در و دیوار با شما نماز میخوانند. میگوید روستایی هستند و مراقبتهای اندکی دارند؛ اما لقمه حلال و طیب میخورند. چون لقمه دو شرط باید داشته باشد: یکی این که حلال باشد و دیگری این که طیب و پاک باشد. میبینید که خیلی کار زیادی نمیکنند. عبادتشان در همان حد رعایت واجبات و پرهیز از محرمات است. برای همین است که اینها وقتی که نماز میخوانند، تسبیح همه موجودات را میشنوند.
شبیه این اتفاقات در جبهههای دفاع مقدس زیاد افتاده است. بچه های رزمنده ما نه خیلی درس خوانده بودند و نه خیلی عبادتهای آن چنانی داشتند. من خودم بارها شاهد این صحنه ها بودم. این صحنه ها مستند است و در کتاب ها نوشته شده است. رزمندهای میگوید: من دارم در قسمت توپخانه توپ میزنم. دیدم خانمی هم پشتش به من است او هم دارد گلوله ها را برای من آماده میکند. پیش خودم گفتم: این خانم جزو خواهرانی است که آمدهاند پشت جبهه کمک کنند. بعد گفتم: اینجا که پشت جبهه نیست. خط مقدم و نزدیک خط دشمن است. این خانم اینجا چه کار میکند؟ گفت: همینطور که پشتش به من بود، صدایش کردم و گفتم: خواهر شما اینجا چه کار میکنید؟ گفت: مگر تو الان برای برادر من اینجا نیستی و داری کمک میکنی. من هم آمدهام اینجا به شما کمک کنم. بارها من بچه ها را در جبهه دیدم که هم حضرت زهرا و هم حضرت زینب و امام زمان (علیهمالسلام) را ملاقات کردند.
خدا رحمت کند حضرت آیت الله بهاءالدینی را که میفرمود: من یک شب در منزل خودمان 12 امام را که زیارت کردم. فرمودند: ما همه در جبهه هستیم و هر کدام به اندازه 100 هزار نفر میجنگیم. اینها خیلی کار شاقی نمیکردند؛ ولی در یک شرائط خاصی قرار گرفته بودند و در یک رحم خاصی قرار گرفته بودند که آن رحم، رحم سازنده ای بود و میتوانست اینها را قدرتمند بسازد. این همان «قرار مکین» است که قرآن در خصوص جنین می فرماید.
پس ببینید راه خیلی دور نیست. امام سجاد(علیهالسلام) در دعای ابوحمزه به خداوند عرض میکند، کسی که به سمت تو میآید، مسیرش کوتاه است. ما کارهایی را که نباید انجام بدهیم را اول یاد بگیریم. در درجه اول، گناه شناسی داشته باشیم و بعد کارهایی که باید انجام بدهیم را در درجه بعدی قرار دهیم.
در گناه شناسی چه نکاتی را باید مد نظر داشت؟
برای گناهشناسی، انسان باید چند مرحله را طی کند. اول باید از ظاهر شروع کند. گناهانی که به ظاهر مربوط است و بعد به خیال مربوط است و بعد به مسائل بالاتر از خیال مربوط است. سپس گناهانی که به قلب مربوط است. گناهان ظاهری شخصی و حق الناسی هم داریم.
مثلاً گناهان ظاهری این است که انسان با گوشش موسیقی حرام بشنود. این گناه ظاهری و از نوع شخصی است. اما از این ها بدتر گناه حق الناسی است. انسان غیبت کند یا غیبت بشنود حق الناس است. ولی چون اندیشه ما خراب است و اندازه های خدا را قبول نداریم، گناه زنا را در حد کفر میدانیم و لایق خودکشی. ولی اگر غیبت کنیم، اصلاً ناراحت نمیشویم. تا حالا شما کسی را دیدهاید که بگوید «میخواهم خودم را بکشم، چون غیبت کردهام؟» خیر. پس ببینید ما باچنین نگاهی، اصلاً به اندازه های آخرت تربیت نمیشویم. با اندازه های من درآوردی خودمان داریم زندگی میکنیم. جنین وقتی در رحم مادر میخواهد به شکل بچه ی کامل در بیاید، با اندازه هایی که خدا به او میدهد و فرشته ها روی او کار میکنند، به صورت یک انسان کامل در میآید. اما وقتی که ما با اندازه های خودمان کار میکنیم، شیطان اندازهها را تغییر میدهد و یک کار حلال را حرام میکند. بعد یک کار حرام را که از هر حرام دیگری حرامتر است، مثل غیبت کردن و تهمت زدن، زیاد به تو فشار نمیآورد. یک کار بدنی ظاهری را مثل شراب خوردن یا زنا کردن را طوری جلوه میدهد که آدم حاضر میشود برایش خودکشی کند. ما همین اندازه ها را که به هم میریزیم، تعادلمان به هم میریزد و در ارزیابی و تصمیم گیریهای مان غلط تصمیم میگیریم.
ما باید اندازه ی گناهان را بشناسیم. اول گناهان ظاهری و در ظاهریها حق الله و حق الناس را و بعد گناهان باطنی یا گناهان قلبی که آن هم باز حق الله و حق الناس دارد را باید بشناسیم.
«فوق گناه» چیست؟
ما یک سری گناه به نام «فوق گناه» داریم که از گناه بدتر هستند. اینها خیلی خطرناک هستند. اگر یکی از اینها با کسی باشد، قرن ها در جهنم گرفتار میشود. مثلاً عاق والدین، بداخلاقی، حسود بودن، سوءظن داشتن. یعنی جهنم اخلاق، مهمتر از جهنم اعمال است.
در مورد سوء خلق، پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرمود:«سُوءُ الخُلقِ ذَنبٌ لا یُغفَر[3]= بداخلاقی گناهی است که آمرزیده نمیشود.» یعنی باید آدم به خاطر این گناهان میلیون ها سال در جهنم عالم برزخ بماند. حسادت، بداخلاقی، بددهانی، زودرنجی و ... از این نوع گناهان هستند. اینها گناهان بزرگی هستند. آنوقت آدم در قیامت میبیند فاحشه ها و مشروب خورها و رقاصها و مطربها وضعشان خیلی بهتر از کسانی هستند که مرتکب چنین گناهانی می شوند.
وقتی سخن از طهارت به میان میآید، باید ببینیم ما از چه چیزی باید طهارت پیدا کنیم. طهارت فقط این نیست که مثلاً من قمار نکنم، مشروب نخورم، زنا نکنم و ... اینها به این معنا نیست که این گناه ها مهم نیستند و در پرهیز از اینها کوشا نباشیم؛ خیر. از این ها هم باید پرهیز کرد؛ اما یک موقعی میشود که در قیامت آنهایی که اصلاً تن به زنا ندادهاند، مشروب نخوردهاند، قمار نکردهاند، میگویند خوش به حال زناکارها، خوش به حال مشروب خورها. من دیو تکبر را چه کار کنم؟ دیو حسادت، دیو خودخواهی، دیو زودرنجی و عصبانیت، این نیش زدن ها که من را مثل اژدها کرده، چه کار کنم که یک دفعه میافتم به جان همسرم، پدر و مادرم، بچه ام و یکسره نیش شان میزنم. آدم اینها را باید از قلبش را پاک کند. بخند، خوشاخلاق باش، سخت نگیر و اینقدر چیزی را در ذهنت بزرگ نکن. بدبین و کینه ای نباش. زود رد شو از کنار این آلودگیها.
بدتر از گناه چیست؟
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: اگر گناه نکنید، از بدتر از گناه میترسم. خودخواهی و عُجب و خودبینی از بدترین گناهان است. از گناهان بدتر ازگناه آشکار، این است که خودت گناه نکنی؛ اما دیگری که گناه میکند را کوچک ببینی. خودت را به واسطه عبادات، نزدیک تر از دیگران به خدا بدانی. کسی را که گناه میکند و آن عبادات تو را انجام نمیدهد، ریز ببینی. فکر کنی، خودت مقربتر هستی.
اینها آن چیزهایی است که در روایت داریم باید قلب از آن پرهیز کند. مسئله ظاهر و مسئله بدن، کمترین مرحله گناهان است. اما از گناهان بزرگ این است که شرک داری، اصلاً خودت متوجه نیستی. خیلی عقائد کفرآمیز داری و متوجه نیستی. این خیلی بد و خطرناک است. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میکنی، ناراحت هم نمیشوی.
فکر می کنی چون خودت این کار را نمیکنی، آدم درستی هستی. وقتی کسی این کار را کرد، او آدم بدی است. حضرت فرمود: اگر انسان خودش را از یک دیگران بهتر بداند، مستکبر است. مستکبر میدانی یعنی چه؟ کبر همان بدبختی است که شیطان را برای همیشه بیچاره کرد.
پس وقتی میگوییم طهارت قلب و یا اگر گفتیم طهارت از گناه، کسی نباید فکر کند مثلاً همین ظاهر را حفظ کند کافی است، نه. لقمه خیلی مؤثر است. لقمه حرام خیالهای حرام برای آدم میآورد. آدم دیگر نمیتواند خیالاتش را کنترل کند. وقتی لقمه حرام میخورد، دست خودش هم نیست؛ اما به گناهان خیالی گرفتار می شود. خیالات حرام انسان را به افکار شرکآلود و کفرآمیز نزدیک میکند و با این که یقین دارد که این پسر پیغمبر خداست، مینشیند روی سینه اش و سرش را میبرد. قرآن در این مورد می فرماید: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا= و با آن كه دلهایشان بدان یقین داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند» (نمل ۱۴)
پس لقمه حرام خیلی خطرناک است. زیرا آدم با یقین دارد و مطمئن است به این که فلان کار خطرناک است، آن کار را انجام میدهد.
قلب را باید از کینه پاک کرد
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:«طَهِّروا قُلُوبَکُم مِنَ الحِقد فَاِنَّهُ داءٌ مُوبی= دلهایتان را از کینه پاک کنید که یک مریضی مسری است.» یعنی گاهی انسان با یک کینه، هزار نفر را به جهنم میبرد.
از مادرشوهر کینه دارد، از پدرشوهر کینه دارد، از مادرزن کینه دارد، از پدرزن کینه دارد، از باجناق کینه دارد، از جاری کینه دارد. این کینه را به سایر اعضای خانواده و فامیل خودش هم منتقل میکند. بعد میبینید که چه جهنمی درست کرده است. بعدا می بیند که یک میلیون فاحشه و زناکار و مشروبخوار نجات پیدا میکنند؛ اما این هنوز یک میلیارد سال دیگر باید در جهنم بماند.
ما اندازه های گناهان را به هم ریخته ایم. از آن چیزهایی که خیلی خطرناک است، اصلاً پرهیزی نداریم. از خودبینی، خودخواهی، تکبر عُجب، خودبرتربینی، علو پرهیز نداریم.
علو از بدترین گناهان است و قرآن می فرماید کسی که اهل علو باشد: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ= این سرای آخرت و بهشت است که آن را برای کسانی قرار داده ایم که در روی زمین اراده ی علو ندارند». علو یعنی این که من بخواهم روی دست دیگران بلند شوم. می گوید پرده خانه ما باید از پرده خانه جاریم بهتر باشد. مبل خانه ما از مبل آنها باید یک درجه بالاتر باشد. اگر دختر او 300 تا سکه مهریه دارد، مال ما حتماً باید 350 تا سکه باشد. اتومبیل ما باید یک مدل بالاتر باشد. فرش ما، انگشتر من، طلای من، عینک من، چادر من، خانه ما باید حتماً هزار متر بالاتر از خانه فلانی باشد. اینها خیلی خطرناک است. ظاهراً هیچ کس هم اینها را گناه نمیداند. آدمهایی که ظاهراً خیلی مقدس و خوب و عالی دارند زندگی میکنند و اینها را گناه نمیدانند.
مثلاً می گوید: فلانی 3 سفر خارجی رفته، حالا من باید حتماً 5 سفر خارجی بروم. او 3 بار سوریه رفته، من باید 5 بار بروم. من دو یا سه عمره باید بیشتر از فلانی بروم. خدا شاهد است من آدمی را میشناختم که محتاج نان شبش بود. اما دید که دو تا از اقوامش حج رفتند. این مستطیع هم نبود؛ اما رفت پول قرض گرفت و به حج رفت تا یک وقت به او میگویند حاج آقا، این هم حاج آقا باشد. یا حاج خانم مثلاً. از عشق خدا شب بلند نمیشود نماز شب بخواند؛ ولی میگوید میخواهم فردا در هیئت بگویم که من نماز شب خواندم. چون فلانی نماز شب میخواند، ما هم میخوانیم. ما هم کربلا میرویم. ما هم جمکران میرویم. ما هم روزه مستحبی میگیریم. ببینید که در چه جهنمهایی مردم دارند میسوزند و اصلاً متوجه نمیشوند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: من در روز قیامت شفاعتم را گذاشته ام برای کسانی که گناه کبیره میکنند. ولی یک گناهانی هست که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: من اصلاً شفاعت نمیکنم. مثل سبک شمردن نماز یا کسانی که جر و بحث زیاد میکنند و خوششان میآید که مرتب بگو مگو کنند و از خودشان دفاع کنند و ثابت کنند که حق با خودشان است.
حواس مان باشد، اگر قرار است در زندگی ما یک تحولی ایجاد شود که ظرفیتش را نداریم، اصلاً سمتش نرویم. میخواهی مدرک تحصیلی بگیری، ولی میدانی اگر این مدرک تحصیلی را بگیری، فردا میخواهی به صد نفر پز بدهی. میخواهی خانهات را جابه جا کنی، اگر دیدی اوضاع دلت به هم میریزد، این کار را نکن. خیلیها با شهوت این کار را میکنند.
پی نوشت:
کلیدواژه ها:
آثار استاد