خداوند متعال در این آیه دو آیه قبل و بعد آن، پرسش هایی درباره بعضی واقعیت های جهان هستی مطرح کرده تا بدین وسیله از مردم اعتراف بگیرد که کسی نمی تواند در این کارها همراه با خدا باشد و شریک او معرفی شود.
در آیه 62 سوال درباره این است که وقتی انسان همچون غریقی در امواج دریا غوطه ور است وهیچ پناهگاهی ندارد واز تمام اسباب قطع امید کرده است، در این حالت چه کسی است که اگر انسان او را صدا زند و از او یاری طلبد، جوابش می دهد و او را از گرفتاری نجات میدهد؟ آیا غیر از خدایی که خالق همه چیز و رازق همه مردم است و همه امور از مبدا و معاد تحت قدرت اوست، کسی شایسته عبودیت است؟ این آیه از راه رجوع به فطرت، ما را به خدایی رهنمون می سازد که انسان های درمانده و مضطر در صورتی که او را بخوانند و از او یاری طلبند، اجابت کرده و از گرفتاری می رهاند.
و اما اضطرار حالتی درونی است و زمانی به وجود می آید که انسان هیچ وسیله و پناهگاهی برای حل مشکل خود ندارد و دستش از همه راه های طبیعی کوتاه شده است، در این حالت درونش او را به یک وسیله معنوی راهنمایی می کندو به وسیله آن امید نجات پیدا می کند. دل انسان در حالت اضطرار به گونه ای به خداوند متصل می شود و آدمی با تمامی وجودش خدا را می بیند و صدایش می زند. از ویژگی های انسان این است که هنگام گرفتاری به یاد خدا می افتد و در همه حال او را صدا می زند، گرچه ممکن است بعد از رفع مشکل دوباره خدا را فراموش کند.
«و اذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مر کان لم یدعنا الی ضر مسه»
و هنگامی که به انسان ناراحتی برسد، ما در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته و یا ایستاده است، می خواند. اما هنگامی که ناراحتی او را بر طرف کردیم چنان می رود،مثل این که هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده، نخوانده است. از آیه محل بحث استفاده می شود که برای اجابت دعا تحقق دو شرط لازم است.
1.انسان به حد اضطرار و درماندگی برسد.«امن یجیب المضطر»
2.انسان از تمام اسباب مادی نا امید شود و با تمام وجود فقط خدا را بخواند.«اذا دعاه» در این حالت انسان ،ارتباط قوی و محکمی با خدا پیدا می کند و خداوند نیز دعای او را مستجاب می کند و گرفتاری را از او برطرف می کند «و یکشف السوء» پس اگر در جامعه ای ظلم و ستم فراگیر شود، مردمی که به ضعف کشیده شده اند یار و یاوری نداشته باشند تا آن ها را از این رنج و بلا نجات دهد، و تلاش و کوشش آن ها برای تغییر اوضاع اثر نداشته باشد، در این حالت اگر مردم با قطع همه واسطه ها، ارتباط کامل با خداوند پیدا کنند، آن وعده الهی که همان تحقق خلافت در زمین برای مومنان صالح و مستضعفان روی زمین است محقق خواهد شد.
این بخش از آیه که می فرماید:«ویجعلکم خلفاء الارض» بیانگر خواسته مهمی است که مردم باید طالب آن باشند، و همین جمله قرینه ای است که یکی از مصادیق « سوء» چیره شدن ظالمان بر مستضعفانی است که پناهگاهی جز خدا ندارند. و لذا اگر در این حال مستضعفان ،با اخلاص تمام خدا را بخوانند، وعده الهی محقق می شود و آن ها وارث زمین می گردند. از مصادیق بارز این آیه، مردمی هستند که با تحمل همه سختی ها و گرفتاری ها، زمین حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) را فراهم می کنند. در روایتی از پیامبر اکرم (ع) آمده است که :
سیکون من بعدی خلفاء و من بعد الخلفاء امراء، و من بعد الامراء ملوک، و من بعد الملوک جبابره، ثم یخرج رجل من اهل بیتی یملا الارض عدلا کما ملئت جورا؛ بعد از من خلفایی می آیند، و پس از آن امیرانی می آیند، و بعد از آن پادشاهانی می آیند و پس از آن جبارانی می آیند سپس مردی از خاندان من قیام می کند و زمین را پر از عدل می کند همانطور که از ظلم پر شده بود. در روایت دیگری از امام صادق(ع) نیز چنین آمده است: به خدا سوگند گویا من به سوی قائم می نگرم در حالی که پشتش را به حجر الاسود زده و خدا را به حق خود می خواند... سپس فرمود: به خدا سوگند مضطر در کتاب خدا در آیه «امن یجیب المضطر» اوست.
آری، انتظار فرج وقتی از حالت دعاهایی که فقط بر زبان جاری است خارج شود و همه به مرحله ای برسند که واقعا منتظر قیام مهدی (ع) باشند و خود را برای آن روز آماده کنند و با تمام وجود از خداوند درخواست فرج کنند، دعای آنها به اجابت می رسد.
این جمله به نظر خیلی کلی و غیر صحیح است : از آیه محل بحث استفاده می شود که برای اجابت دعا تحقق دو شرط لازم است : ۱و ۲ آیا کسی که به اضطرار نرسیده و یا قیل از درخواست از عوامل مادی به سمت خدا میرود شروط تحقق دعایش را کافی نشده و دعایش مستجاب نمی شود ؟
<p>با سلام و تشکر </p> <p>کاربر گرامی برای دریافت پاسخ سوال تان، لطفاً با این شماره تماس بگیرید 09378079359 (آقای سراجیان). از طریق تلگرام هم با این شماره می توانید تماس داشته باشید و پاسخ را دریافت نمایید.</p> <p>موفق باشد. </p>
عالی بود اجرکم علی الله