مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بحث ما در قیمت ها و تقدیرات در شب قدر بود. انسان میتواند تقدیرات منفی یا مثبت داشته باشد. کسانی که تقدیرات مثبت دارند، میتوانند تقدیرات یک نفر یا تقدیرات میلیون ها انسان را جذب کنند تا خود را به جایی برسانند که تمام خیری که خداوند نصیب اهل بیت (علیهمالسلام) می کند، نصیب آنها هم بکند و همه شری که خداوند از اهل بیت (علیهمالسلام) دور میکند از آنها هم دور کند. این بسته به این است که شما چقدر ظرفیت سازی کرده اید و چقدر ظرفیت را میتوانید به درگاه خدا تقدیم کنید.
برقراری رابطه با دولت کریمه، سه گونه است: ۱- لفظی ۲- تصدیقی ۳- رابطه وجودی
ما در دعای افتتاح، تمنای دولت کریمه داریم. اما ممکن است ما با تمنای دولت کریمه، فقط یک رابطه لفظی داشته باشیم و فقط بفهمیم که دولت کریمه یعنی چه. اما گاهی ممکن است ما دولت کریمه را تصدیق کنیم. یعنی یک رابطه تصدیقی برقرار کنیم و به صدقِ آثار و فواید آن پی ببریم و به فاجعه نبودنش ایمان داشته باشیم. یعنی صدق داریم که اگر نباشد چه فجایعی اتفاق میافتد. اما این دعا در صدد آن است که تصورات و تصدیق های ما را درست کند و ما را به سمت یک رابطه وجودی سوق دهد.
در بخش سوم یعنی رابطه وجودی، وقتی ما با خود دولت کریمه و وجود مقدس امام زمان (علیهالسلام) رابطه وجودی برقرار میکنیم، یعنی حضرت بخشی از وجود ما میشود و ما هم عنصری از او خواهیم شد. نه به این معنا که او را تشکیل میدهیم، بلکه ما هم بخشی از وجود او میشویم. الان «تعلقات جسمی» است که ما را از هم جدا کرده، و گرنه روح ها چون مجردند، مرز ندارند. برای همین میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. این یک قاعده بسیار ظریف و لطیفی است که در بحث «انسان شناسی» خیلی اهمیت دارد. یعنی مربوط است به قاعده «انفسکم فی النفوس=وجود شما در وجود دیگران هست» که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم.
پس «رابطه وجودی»به این معنی است که وقتی میگوییم:«انفسکم فی النفوس» یعنی شما در نفس امام زمان هستید. امام زمان به تو مهر پدری دارد. نسبت به تو دلشوره دارد. مهم این است که تو هم نسبت به حضرت این دلسوزی را داشته باشی.
وقتی خطاب به معصومین ع می خوانیم: «انفسکم فی النفوس» و «ارواحکم فی الارواح» یعنی وجود و روح آنها در وجود و روح دیگران هست. پس این دو طرفه است. یعنی تو در جان امام زمان قرار داری. قرآن در مورد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:« لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیكُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم[1] = به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.» یعنی هم مردم در جان رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) هستند و هم رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) احاطه وجودی بر نفوس دارد. این رابطه بطوری است که اگر یکی از مومنین ناراحت شود، رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) ناراحت میشود. دقت کرده اید که بعضی وقت ها که دل ما میگیرد و غمگین میشویم، ولی نمیدانیم علت چیست؟ حضرت میفرماید: چون دل ما میگیرد، دل شما هم میگیرد. این یک رابطه وجودی است. یا گاهی بدون علت شاد هستیم. حضرت میفرماید: چون ما شاد میشویم، شما هم شاد میشوید.
بنابراین، در تقدیرات شب قدر، هر چقدر شما رابطه وجودی ات با مقدسات و غیب بیشتر شود، ظرفیتت برای جذب تقدیرات زیادتر میشود. اما برعکس، هر چقدر تصوری یا تصدیقی باشی، محدودتر می شوی. هر چند، آنهایی هم که تصوری و تصدیقی هستند، چیزی نصیب شان خواهد شد، اما تنها راه بهرهبرداری از تقدیراتی که مربوط به معصومین (علیهمالسلام) و شب قدر است، این است که با آنها رابطه وجودی داشته باشیم.
داشتنِ رابطه وجودی، همه مرزهای مکانی و زمانی را حذف میکند
فقط در رابطه وجودی با معصوم و غیب است که تمام مرزهایت برداشته میشود. یعنی حتی گناهانت هم مزاحم نیستند. درک این نکته یک مقدار لطیف است. با داشتن رابطه وجودی، دیگر محدودیت هایت آسیبی به تو نمیرساند. رابطه وجودی مرز مادی و زمانی و مکانی را از بین میبرد. مثلا امام سجاد (علیهالسلام) در صحیفه سجادیه در مقامات رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: خدایا شکرت که دوری من از رسول الله به من ضربه نزده و نزدیکی خیلی ها به رسول الله هیچ سودی به آنها نرسانده است.
مثلاً در گذر از 14 قرن بعد از تولد اسلام، بخصوص در ایران، افرادی پیدا میشوند که اوج رابطه وجودی را با اهل بیت (علیهمالسلام) دارند و تمام مرزهای 1400 ساله را طی کرده و «منا اهل البیت» شده اند. چون با اهل بیت رابطه وجودی دارند، نه زمان و نه مکان و نه گناهان شان مانع شان نیست.
رابطه وجودی افراد، عیب های همدیگر را ذوب میکند و از بین میبرد و مغفرت شامل حال شان میشود. وقتی شما رابطه وجودی ایجاد کنید، به حب و عشق میرسید. در این حالت، سیئه تان هم به شما صدمه نمیزند. منظور این نیست که کسی برود عمدی گناه کند و حب را بهانه کند و بگوید گناه صدمهای به من نمیزند؛ بلکه منظور این است که بالاخره مؤمن هم جاهایی دچار لغزش و گناه میشود. دراین حالت است که اگر رابطه وجودی ایجاد شده باشد، این گناه ها هم از بین می رود.
بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند
ایجاد رابطه وجودی یعنی با تمام وجود، خواهان دولت کریمه باشیم
داشتنِ رابطه وجودی با حضرت، یعنی تو دولت کریمه حضرت را با تمام وجودت بخواهی و با آن رابطه برقرار کنی. برای همین میگویند: شما در شب بیشت و سوم، هیچ دعایی نخوانید و فقط دعای فرج بخوانید. هیچ چیز جز دولت کریمه و فرج امام زمان (علیهالسلام) نخواهید. معنی این حرف این نیست که اصلا دعای دیگری نکنیم؛ بلکه منظور این است که اگر هیچ دعایی امشب برای خودت نکردی و چیزی برای خودت نخواستی، ضرر نکرده ای. زیرا برای دولت کریمه دعا کرده ای که هر درخواست دیگری هم داشته باشی در همین دعا مستتر است. خوش به حال کسی که امشب ذوب شود در وجود حضرت و تمام دل شکستگی هایش را متوجه دولت کریمه کند.
ما را در دعای افتتاح تریبت میکنند. این دعا همه چیز را آورده و در عشق خلاصه کرده است:«اَللّـهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْكَ فی دَوْلَة كَریمَة». «نَرْغَبُ» یعنی همه عشق من تویی یا صاحب الزمان. اصطلاح امروزی اش که امام (رحمهاللهعلیه) فرمود، این است که دولت کریمه یعنی ایجاد حکومت اسلامی و رهبر انقلاب هم فرمودند: تمدن نوین اسلامی.
وقتی داریم دعا میکنیم:«أمن یجیب المضطر اذا دعاه یکشف السّوء» و وقتی مضطر را میفهمی یعنی که؟ خودت را وسط نمیآوری. یعنی با وجود این که خودت هم مضطری، اما هیچ حواست به خودت نیست و در دعاهایت فقط یک مضطر را میآوری و آن وجود مقدس آقا امام زمان (علیهالسلام) است. این یعنی رابطه وجودی با حضرت.
رابطه وجودی این نیست که تو در این شب قدر کلی حاجت های بخش های «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی» ات را آورده باشی و در کنارش حالا برای امام زمان هم یک دعایی بکنی. ما برای داشتن رابطه وجودی، نیاز به فهم درست از این رابطه داریم. پس باید یقین درستی داشته باشیم به این که بالاترین خسارت ما، نبودن امام زمان است؛ چه در نظام فردی و چه اجتماعی و چه نظام جهانی.
رابطه وجودی با امام زمان ع، تمام سختیهای جهاد را آسان میکند
اگر در کار فرهنگی و جهادی، یک نفر زودرنج و حساس است و به هر دلیلی کار را رها میکند و قهر می کند، مطمئن باشید که این آدم هنوز رابطه وجودی با حضرت ندارد. اگر هم دارد به کار ادامه می دهد، در حقیقت او دارد با رابطه تصدیقی اش که سطح پایین تری دارد، کار میکند. در رابطه وجودی، اصلا انقطاع وجود ندارد. وقتی رابطه ما با حضرت، رابطه وجودی شد، خستگی معنا ندارد. نه تنها خستگی معنا ندارد، بلکه لذت بخش هم هست. برای همین است که میفرماید:«المحب لله یُحِبُ تَعَبَ فی الله = آن کسی که عاشق خداست، خستگی در راه خدا را دوست دارد.» یعنی جهاد را دوست دارد. خستگی و اسارت و تیر و ترکش خوردنش و جبهه رفتنش، سوریه رفتنش، قطع دست و پا و ترسش را دوست دارد. قربانی دادنش را دوست دارد و در آخر هم می گوید:«ما رایت الا جمیلا».
پس قیام، کار آدمی است که با حضرت رابطه وجودی دارد. یعنی تنهایی، غربت، اسارت، کمبود امکانات، جیب خالی، مریضی و سرطان و .... نمیگذارد که از راه بیفتد و در هیچ حالتی به هیچ وجه کوتاه نمیآید.
کسی که با اهل بیت و اهداف معصومین (علیهمالسلام) رابطه وجودی پیدا کرد و خودش را از اهل بیت دید و آن را باور کرد، او تازه به یک باطن انسانی قشنگ میرسد. برای همین در همه دعاهای هر شب ماه مبارک رمضان یک فقره داریم که تکرار میشود و آن این است که می گوییم:«و ان تهب لی یقیناً تباشر به قلبی و ایمانا یذهب الشك عنی = خداوندا! از تو مسئلت می كنم ایمانی كه همواره در قلبم باشد و یقینی كه بدانم بی تردید چیزی به من نمی رسد جز آن كه تو مقرر كرده باشی.» من یقینی میخواهم که به قلبم بچسبد. تباشر یعنی مباشرت داشته باشد و بچسبد به قلبم و دیگر بیرون نیاید. سست نشوم، شل نشوم. حوادث و مشکلات یقینم را از من جدا نکند. ایمانی که تردیدها را در من از بین ببرد.
معرفتِ به حق، بدون عمل معنایی ندارد
به رمز این قسمت از دعای افتتاح دقت کنید. بعد از دولت کریمه و کرامت دنیا و آخرت، می گوییم:« اللّهُمَّ ما عَرَّفْتَنا مِنَ الحَقِّ فَحَمِّلْناهُ، وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ= خدایا، آنچه از حق به ما شناساندی تاب تحملش را نیز عنایت کن و آنچه را در رسیدن به آن کوتاهی کرده ایم، ما را به آن برسان».یعنی هر چقدر معرفت از حق پیدا کرده ایم، تو ما را وادار به عمل به آن کن. یعنی برای ما مخواه که حق را شناخته باشیم، اما توان کشیدن بار آن را نداشته باشیم. یعنی کسی که بارکش خدا و اهل بیت ع نیست، معرفتش هم به دردش نمیخورد. پس بارکشی لازم است. جهاد نظامی یک بعد از جهاد است، اما ابعاد دیگر هم دارد.
«اللّهُمَّ ما عَرَّفْتَنا مِنَ الحَقِّ فَحَمِّلْناهُ» یعنی تو ما را وادار کن به عمل. خدایا راهمان بینداز که در سبک عملی زندگی مان این تصمیم را بگیریم و این تصمیم نیاز به شجاعت، وقت گذاری و وقف شدن در همه ی پنج شأن وجودی ما دارد.
«وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ» یعنی خدایا هر چه ما نفهمیدیم و قاصر بودیم و درک نداشتیم، تو به ما برسان. این کلمات شوخی نیستند. اینها ظریفترین و ریاضی ترین مطالبی است که تو به عنوان یک انسان، در سلوک به سمت بی نهایت به آن نیاز داری. یعنی این حرف ها را با تمام وجود و دلت بزنی. این رابطه وجودی است.
کسی که عاشق خدا شد، بارکشی برای خدا را دوست دارد. پس باید به میدان عمل بیاید و خستگی داشته باشد. هیچ وقت برای جنگ رفتن، جبهه رفتن، معلول شدن، شهید شدن و ... تردید و شک و تزلزل در دلش نیست و چرتکه نمی اندازد. کسی که چرتکه میاندازد و سبک سنگین میکند که بروم یا نروم، رابطه اش با حضرت تصدیقی است. اما وقتی که رابطه وجودی برقرار شد، جانفشانی در رابطه وجودی، کمترین کار است و ترسی ندارد. برای همین شما در تمام دعاهای ماه رمضان بعد از نماز میخوانید:«أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِی قَتْلا فِی سَبِیلِكَ تَحْتَ رَایَةِ نَبِیِّكَ مَعَ أَوْلِیَائِكَ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَقْتُلَ بِی أَعْدَاءَكَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِكَ وَ = و از تو میخواهم مرگم را كشته شدن در راهت در زیر پرچم پیامبرت همراه با اولیایت قرار دهى، و از تو میخواهم كه به وسیله من، دشمنان خود و رسولت را به قتل رسانى».
در آخر دعا میگوییم: نکند کسی را جای من بگذاری. خدایا من را خوار نکنی که بخواهی کسی را عزیز کنی. از من بگیری و به کس دیگری بدهی. من می خواهم این بار را بکشم. خدایا دشمنانت را به وسیله ی من از بین ببر و من شمشیر تو بشوم. من یدالله بشوم.
طبق آیه 24 سوره توبه، بعد از الله و اهل بیت (علیهمالسلام) که اولین و دومین معشوق ما هستند، جهاد سومین آنهاست. کسی که معشوق سوم را ندارد، فاسق است. تمام ادعاهایی که یک شخص در معشوق اول و دوم میکند، در معشوق سوم ظهور پیدا میکند. حالا ببین چقدر واقعا پاکارش هستی؟
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا = خدایا برایم همراه پیامبر راهى به خوشبختى قرار ده» از کجا بفهمیم یک نفر عاشق رسول الله است یا نه؟ تمام عشق یک نفر به رسول الله به این است که به فرزندش امام زمان (علیهالسلام) کمک کند. به دولت کریمه کمک کند. این حرف مفت است که کسی بگوید: عاشق رسول الله هستم، اما هیچ خروجی مهدوی نداشته باشد. امکان ندارد کسی به مقدسات عشق بورزد و مفید برای ظهور و برطرف کردن موانع ظهور نباشد.
جالب این است که خیلی از ما بعد از مردن با غصه و حسرت، این شریفه را می خوانیم که : یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا= ای کاش که یک راهی را با رسول خدا در پیش می گرفتم». برای اتخاذ راهی با رسول الله (صلی الله علیه وآله) چه راهی بهتر از برقراری رابطه ی وجودی با فرزندش امام زمان وجود دارد؟
فواید وجود دولت کریمه با بیانِ دعای افتتاح
«اللّهُمَّ الْمُمْ بِه شَعَثَنا= خدایا، پریشانی ما را به یاری او جمع کن.» «وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا= و پراکندگی ما را به او وحدت بخش» « وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا= و گسیختگی ما را با او پیوند ده». خدایا این شکاف و تفرقههای ما را بردار و ما را متحد کن. این جدایی دلها و بهانههای شیطانی برای دور بودن ما را از بین ببر. « وَكَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنا= و اندک ما را به او زیاد فرما» امام زمان (علیهالسلام) که بیایند، کم ما خیلی زیاد است. قلتی وجود ندارد و آن موقع همه اقوام دنیا و میلیاردها انسان در لشکر امام زمان میآیند و آن لحظهای است که دیگر نماز تو قضا شده و خورشید طلوع کرده است. تو الان که بین الطلوعین است باید در لشکر امام زمان باشی. فرمودند: انقلاب اسلامی بین الطلوعین ظهور است. فهم انقلاب اسلامی تنها وسیله ظهور امام زمان است.
« وَأَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنا وَأَغْنِ بِهِ عائِلَنا، وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنا ، وَاجْبُرْ بِهِ فَقْرَنا ، وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا ، وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا ، وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنا... وَبَلِّغْنا بِهِ مِنَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ آمالَنا = و ذلّت ما را به او عزّت ده و تنگدستی ما را به او توانگری بخش و بدهی ما را از برکت او ادا کن و فقر ما را به مدد او جبران فرما و جدایی و دو دستگی ما را به وسیله او برطرف کن و دشواری کار ما را به او آسان گردان و روی ما را به دیدار او سپید کن... و ما را به یاری او به آرزوهای دنیا و آخرت مان برسان». وقتی که امام زمان (علیهالسلام) بیایند، اسرای ما آزاد میشوند و به همه خواستههایمان میرسیم. دعاهای ما مستجاب میشود. به هر آرزویی که در دنیا و آخرت داریم میرسیم.
حکومت امام زمان ع، حکومت آخرتی است
حکومت امام زمان (علیهالسلام) یک حکومت آخرتی است نه دنیایی. بزرگانی مثل علامه فرمودند: حکومت امام زمان یک حکومت برزخی است. یعنی حکومت در این دنیا است، اما خاصیتش خاصیت برزخی است. خاصیت آخرتی دارد.
امام زمان (علیهالسلام) با حکومتش آخرت را در دنیا می آورد. امام زمان (علیهالسلام) در آخرت را باز می کند. تردد شما به برزخ و به بالاتر از برزخ کار راحتی می شود. ارتباط و اتصال انسان به غیب راحت میشود.
اگر در شب قدر، دلت به سمت تمدن سازی برای امام زمان (علیهالسلام) رفت، بدان که بالاترین تقدیر نصیبت شده و میشود. هر کس هر جا که هست و هر چه که هست، باید زیرمجموعه ولایتی اش را به سمت دولت کریمه و تمدن نوین اسلامی ببرد. هر کاری میخواهی بکنی، اگر روحت به این دولت کریمه اتصال پیدا کرد و به چیز دیگری فکر نکردی و فقط به این فکر کردی، بالاترین ظرفیت را دریافت کرده ای.
و لُبِ مطلب این که با دولت کریمه رابطه وجودی پیدا کنید. به خاطر شرایط «جمادی و گیاهی و حیوانی» از قیام باز نمانید. با آسیب های جمادی و گیاهی و حیوانی فلج نشوید، قائم باشید نه قاعد. یک نفر سرطان دارد و بر زمین افتاده، ولی قائم است. اما دیگری ورزشکار است و همه چیز دارد، ولی قاعد است. همه ما باید مثل امام مان قائم باشیم.
پی نوشت:
[1] . سوره توبه/128.
ع ل 374
کلیدواژه ها:
آثار استاد