مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
کتاب هر کسی جلوه و ظهور شخصیت اوست. کتاب خدا نیز ظهور اسماء و صفات حق تعالی است. خدا در این کتاب تأکید میکند که تمام مخلوقات من ساختار عددی و ریاضی دارند. عالم ماده، عالم آخرت، جسم و روح و همه چیز ساختار ریاضی دارد. اگر کسی به ریاضیات خلقت در هر زمینهای احترام بگذارد، به موفقیت، سعادت و سلامت میرسد.
به عنوان مثال، اگر ریاضیات و حدود و اندازههای بدن را رعایت کنید، همیشه سالم هستید، اما وقتی که رعایت نکنید بدن مریض میشود و گاهی انسان را میکُشد. در روح هم همینطور است. ساختار روح، یک ساختار کاملاً ریاضی است. شما اگر بخواهید به قول امروزیها با شاخصههای الهی زندگی کنید، باید ساختار نفس، حدود و اندازههای آن را بشناسید و رعایت کنید. این حدود و اندازهها کجاست؟ در کتاب خدا هم برای نظام جسمی و هم برای نظام روحی ما حدود ذکر شده است.
گفتیم که شاخصههای یک زندگی ریاضی و مؤمنانه؛ «شادی، آرامش، عشقورزی، محبت و مهربانی» است. اگر کسی شاد یا آرام و مهربان نیست، یعنی حدود کتاب و قوانین الهی را زیر پا گذاشته است.
نظام اجتماعی هم همینگونه است. اگر جامعه از حدود و اندازههای ریاضی الهی فاصله بگیرد، فساد جامعه را میگیرد. تعادل در جامعه از بین میرود، فقیر و غنی پیدا میشود، ظلم، فساد و تبعیض پیدا میشود.
برای نجات از اینها در دعای ندبه به خدا عرض میکنیم:
«أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ= کجاست آن کسی که آرزومندیم که کتاب و حدود کتاب را احیا کند». کجاست آن کسی که آرزو داریم بیاید تا حدود کتاب را؛ یعنی اندازههای ریاضی و قوانین خدا را احیا کند. اگر این احیا صورت بگیرد، همه آدمها در زندگی فردی و اجتماعی احیا میشوند.
نیت پاک و وسعت نیت؛ راز موفقیت است
ما در قوانین ریاضی الهی یک سلسله قوانین به نام «قوانین موفقیت» داریم. اینها برای کسانی است که میخواهند در کار اقتصادی، گیاهی، حیوانی، علمی، فوق عقلانیشان موفق بشوند.
مثل معلم در کار معلمیاش، تاجر در کار تجارتش، هنرمند در کار هنریاش، مهندس در کار مهندسیاش، پدر در ارتباط با فرزندانش و ... با رعایت این قوانین و حدود هرکسی می تواند به رمز موفقیت برسد، اما آنجایی که تعادل به هم میریزد، علتش این است که ما از آن قوانین فاصله میگیریم یا خلافش را عمل میکنیم.
این قوانین خیلی مهم هستند. اگر این قوانین را بشناسید، همیشه میدانید که در هر بخش باید چه کار کنید.
من در این بخش به دو مورد از این قوانین اشاره میکنم. چون میخواهیم بحث حکومت اسلامی و بحث ظهور امام زمان (علیهالسلام) و برطرف کردن موانع ظهور را بررسی کنیم، به این دو مورد خیلی توجه کنید.
در دعای ندبه در بحث «أَین» امام صادق (علیهالسلام) دو قاعده موفقیت به دست ما میدهد. یکی به نام حُسن نیت و دیگری وسعت نیت. یعنی اگر نیت خوب و خیری نسبت به دیگران داشته باشید، روزیتان زیاد میشود. روزیهای اعم از رزق جمادی یعنی پول و ثروت، گیاهی، حیوانی یعنی اجتماعی، سیاسی، رزق عقلانی و علمی و نیز روزیهای فوق عقلی و انسانی.
پس هر کس میخواهد از خدا دریافت بیشتری داشته باشد، باید فرمولهای دریافت رزق را بشناسد. یکی از آن مواردی که خدا خیر میریزد، آنجائی است که انسان نیتش درست باشد، یعنی حُسن نیت داشته باشد.
قاعده دوم موفقیت؛ وسعت نیت است. آدمهایی محدودبین یا کسانی که خواستههای کوچک دارند یا آدمهایی که فقط خود و خانوادهشان را میبینند، از روزی کمی هم برخودارند و همیشه گره به کارشان میافتد. ولی آدمی که وسعت نیت دارد، میگوید خدایا! به من ثروت بده تا من به تمام روی زمین محبت کنم و خیر برسانم؛ یا علم به من بده تا من علمم را در اختیار همه مردم دنیا قرار بدهم، به من پول بده تا خرج بندگانت کنم. اگر راست بگوییم، خدا این کار را میکند.
نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «عَلَی قَدرِ النِّیه تَکُونُ مِنَ اللهِ العَطیة= به اندازه نیتت خدا به تو عطا میکند». اگر نیت وسیع و بزرگ داشتی، خدا به اندازه همان نیت به شما میدهد. کسی که به بزرگی جهان فکر میکند، همیشه رزق هایش جهانی است.
امام صادق (علیهالسلام) در دعای ندبه قشنگترین و بزرگترین نیتهایی که ممکن است یک کسی بکند، فرمودند. بنابراین، اگر میخواهی وسعت و قدر نیت داشته باشی، قدر نیتت را روی امام زمان (علیهالسلام) پیاده کن. یعنی به چادر حضرت برو و در کنار حضرت باش. نوع غصهها و دغدغههایت را با حضرت تنظیم کن و به اندازه حضرت بزرگ شو.
دعای ندبه زیباترین نیتها را به شما میدهد: «أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ= حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟».
گفتن «أین؟؛ کجا؟»ها تو را بزرگ میکند. یعنی تو کوچک نیستی که گرفتار زندگیات باشی. دغدغههای اصلی تو دغدغههای فوق عقلانی است. نه اینکه به فکر زندگیات نباشی، بلکه آن را به طور طبیعی داری؛ ولی غصهها، دغدغهها، دوندگیها، برنامهریزیها، انتخابها و ارتباطاتت همه براساس بخشهای فوق عقلی است.
گفتم آدمها با نوع غصههایشان شرافت پیدا میکنند. کما اینکه با نوع غصههایشان سقوط میکنند. غصه و دغدغههایت هر جایی هست، تو هم همان جا هستی.
اگر کسی در این بخش با امام زمان (علیهالسلام) آشتی کرد، روزیهایش سرریز میشود. وقتی غصه امام زمان (علیهالسلام) به دلت آمد، باب موفقیت به رویت باز میشود.
وقتی میخواهی حضرت بیاید، یک سرباز قدرتمند و فعال مهدوی کلیه ازدواج، شغل، رشته تحصیلی، رفقایش، آرزوهایش همه براساس یک هدف بینهایت و بزرگ طراحی میشود. اینها در اختیار ماست و ما میتوانیم پیدا کنیم.
کجاست کسی که احیا میکند معالم دین را؟
«أَیْنَ مُحْیِی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ=کجاست کسی که احیا میکند معالم دین را؟».
امام رضا (علیهالسلام) فرمود: «رَحِمَ اللّه ُعَبداً أحیا أمرَنا= خـدا رحـمـت كـنـد بـنـده اى را كـه امـر مـا را زنـده كند »، یعنی آدمی که دغدغهاش این باشد که معارف اهل بیت را در جامعه و دنیا احیا کند، او نیز در لشکر حضرت است. او خودش احیاگر است. مثلاً طلبه یا مهندس است؛ اما احیاگر است. دکتر یا تاجر است؛ اما احیاگر است. هنرمند است؛ اما هنرش برای احیای معالم دین به کار میرود. اینطوری، چقدر آدم بزرگ میشود. پس اگر امام (علیهالسلام) بیاید، معالم دین و آدمها احیا میشوند.
کجاست آن کسی که شوکت متجاوزین را میشکند؟
«أَیْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِینَ؟= كجاست درهم شكننده شوكت متجاوزان؟»، یعنی باید هدف زندگیات این باشد که ابهت و شوکت و ابهتهای جمادی، گیاهی، حیوانی و علمی اهل تجاوز را بشکنی. اگر کسی بخواهد این ابهتها را بشکند، اول باید در خودش بشکند. اسیر این چهار ابهت نشود.
مؤمن چون دلش و شخصیتش به سمت خدا و اهل بیت : است و همیشه شاد است.
پس «أَیْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِینَ» یعنی نقش تو شکستن است. پس جذب اهل دنیا نشو. به خاطر کمالات دنیائی به آدمها احترام نگذار، بلکه به شخصیت انسانی و ایمانیشان احترام بگذار.
چه کسی میتواند با امام زمان (علیهالسلام) در این قضیه شرکت کند؟ کسی که ابهت کمالات دنیایی را در وجودش شکسته باشد. اصلاً برای اینها به اندازه بال مگس هم ارزش قائل نیست، بلکه اینها را به عنوان ابزار استفاده میکند. هر چه بیشتر بهتر، اما اسیرشان نیست و دلش در اینها نیست.
کجاست آن که سازمانهای شرک و نفاق را نابود میکند؟
«أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ؟= كجاست ویران كننده بناهاى شرك و دورویى؟». پس مأموریت ما مشخص است. کمک به حضرت در نابودی ساختارها و سازمانهای شرک و نفاق.
این بناهای شرک و نفاق مادی و معنوی هستند. مثلاً دختر هر چه جهیزیه یا مهریهاش بالاتر باشد، شخصیتش بالاتر است. این یک بنای شرک و نفاق است. الان در جامعه ما به خاطر بیلیاقتی خیلی از مسئولین، گرفتار «ابنیه» و بناهای شرک و نفاق هستیم. منافقین جدید در مسئولین ما زیاد هستند.
پس کسی که دغدغههای دنیایی دارد، چطور میتواند دغدغه امام زمانی و آخرتی و ابدی و دغدغه یک میلیارد گرسنه روی زمین را داشته باشد؟! او اصلاً نمیتواند چنین دغدغههای داشته باشد. چون اصلاً در جایگاه فوق عقلی نیست. چون آرزوهایش از سنخ انسانی نیست.
کجاست آنکه اهل فسق و معصیت و طغیان را نابود میکند؟
«أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیَانِ وَ الطُّغْیَانِ؟= كجاست نابودكننده اهل فسق و عصیان و طغیان؟». ائمه کفر، مستکبران عالم، آنهایی هستند که همه را مثل خودشان مریض میکنند و فرهنگ بیمارشان را به بقیه منتقل میکنند، یعنی کارهای جهنمی ضد ارزش را ارزش میکنند؛ بیحیایی و بیغیرتی را در جامعه نهادینه و ارزش میکنند؛ پا گذاشتن روی رساله و احکام شرعی را در جامعه نهادینه میکنند؛ فساد و لهو و لعب و غفلت و ارزشهای غیر انسانی را نهادینه میکنند؛ حرامخواری را نهادینه میکنند؛ ربا را در جامعه نهادینه میکنند؛ دزدی و سرقت و اختلاس و قاچاق را نهادینه میکنند.
اینها که نمیتوانند سرباز و یار امام زمان (علیهالسلام) باشند. اینها اگر نباشند موانع ظهور حضرت همه برطرف میشود. همین ها مانع ظهور حضرت هستند.
کجاست آن که ریشه گمراهی و تفرقه را میکَند؟
«أَیْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَ الشِّقَاقِ؟= كجاست دروكننده شاخههای گمراهى و شكاف اندازى؟». امام زمان (علیهالسلام) چقدر کار دارد و چقدر آمدنش برکت دارد. حضرت اگر بیاید هر چه فساد و ظلم است، هر چه آدمهای فاسق و اصلاح ناشدنی هستند، هر چه غدههای سرطانی است، همه را از جامعه برمیدارد. تازه جامعه نفس میکشد.
در روایت داریم امام زمان (علیهالسلام) وقتی بیاید، ماهیها در آب شادی میکنند، گیاهان شاد هستند، حیوانها شاد هستند، زمین آنقدر شاد است که تمام گنجینههای خودش را بالا میدهد. شادی همه جای عالم را میگیرد. اگر کسی الان در چادر حضرت برود، همین الان هم شاد میشود. چون این ظهور، همین الان برایش اتفاق میافتد. این آدم منتظر ظهور نمیایستد تا حضرت ظهور کند یا حضرت را ببیند یا خدمتش برود.
کجاست آن که محو میکند آثار باطل و هواهای نفسانی را
«أَیْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ= كجاست محوكننده آثار انحراف و هواهاى نفسانى»، یعنی هر چه ملاکهای شهوانی و نفسانی و آثاری که در طبیعت و جامعه گذاشته شده و مردم آلودهاش هستند، همه را امام زمان (علیهالسلام) از بین میبرد.
جامعه نفس میکشد و به فضای پاک و دوست داشتنی میرسد. اصلاً اندیشههای بد و تحریککننده در این جامعه نیست که دل انسان را یاد جهنم بیاندازد. یک بهشت میشود.
کجاست آن که ریسمانهای بزرگ دروغ و افترا را قطع میکند
«أَیْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْكِذْبِ وَ الافْتِرَاءِ؟= كجاست قطع كننده دام هاى دروغ و بهتان؟». این دروغ و افترا در زندگی فردی و اجتماعی و در مسائل جهانی مثل مباحث مزخرف حقوق بشر و قوانین سازمان ملل و قوانین شورای امنیت و همه دروغ و بهتان و مزخرفات وجود دارد.
هر چند ثانیه یک بچه یمنی در اثر گرسنگی یا نرسیدن دارو کشته میشود. اسلحه میدهند به یک مشت جنایتکار که اینها را بکشند بعد به یمنیها میگویند تروریست، بعد هم به اینها جایزه حقوق بشر میدهند و به آنهایی که برای آزادی و استقلال و شرافت انسانیشان میجنگند، تروریست میگویند. خودشان منجی عالم میشوند و این دروغ و افتراها را در عالم جا انداخته اند و به ما اهل خشم و خشونت و تروریست میگویند.
کجاست آن که هلاک میکند متکبران سرکش عالم را؟
«أَیْنَ مُبِیدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ؟= جاست نابودكننده سركشان و سرپیچى كنندگان؟».
ما باید نسبت به مستکبران عالم کینههای مقدس داشته باشیم که آن طرف عالم نشسته اند و برای مردم دنیا تصمیمگیری میکنند. مدعی اند ما برای اینکه منافع بیشتری داریم، باید همه مسلمانها را بکشیم. در افغانستان، عراق، یمن، فلسطین، همه جا مسلمان کشی میکنند. در جائی هم که نمیتوانند، ترور بیولوژیکی میکنند. مواد تراریختهای که الان توسط بعضی از مسئولین احمق ما وارد ایران میشود و باعث شده که کشور ما بزرگترین کشور پر سرطان جهان شود.
اگر کسی از اینها کینه به دل نداشته باشد، خودش جنایتکار است. چنانچه حضرت علی (علیهالسلام) فرمود: «کسی که راضی به عمل یک قومی است، تمام گناهان آن قوم در نامه عملش نوشته میشود».
دعای ندبه
کلیدواژه ها:
آثار استاد