www.montazer.ir
شنبه 18 می 2024
شناسه مطلب: 1537
زمان انتشار: 12 ژانویه 2015
چگونه حضرت فاطمه زهرا(س) شفاعت می کنند؟

شفیعان کیاند؟

چگونه حضرت فاطمه زهرا(س) شفاعت می کنند؟

1- پروردگار
«قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا1»؛ «بگو شفاعت یکسره از آن خداست».

2- قرآن
قال رسول الله(ص):«تَعَلَّمُوا القُرآنَ فَاِنَّهُ شافِعٌ یَومَ القِیامَةِ2»؛ «قرآن را بیاموزید،پس به درستی که قرآن در روز رستاخیز شفاعت کننده است».

3- انبیاء،علما و شهیدان
قال رسول الله(ص): «ثَلاثَةٌ یَشفَعُونَ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَیُشَفَّعُون:الأنبیاءُ ثَمَّ العُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ3؛سه کس در نزد پروردگار بلند مرتبه و سترگ شفاعت می کنند و شفاعت شان پذیرفته می شود:پیامبران،علما و شهیدان».

4- رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع)
قال رسول الله(ص):«اِنّی اَشفَعُ یَومَ القِیامَةِ فَاُشَفَّعُ وَ یَشفَعُ  عَلِیّ فَیُشَفَّعُ اَهلُ بَیتی فَیُشَفَّعُونَ4؛ به درستی که من روز رستاخیز شفاعت می کنم،پس شفاعتم پذیرفته می شود و علی(ع) شفاعت می کند و شفاعتش پذیرفته می شود و اهل بیتم شفاعت می کنند و شفاعتشان پذیرفته می شود».

5- توبه
قال رسول الله(ص):«لا شَفیعَ اَنجَحَ مِنَ التَّوبَةِ5؛ هیچ شفاعت کننده ای مانند توبه رستگار کننده نیست».

6- عمل صالح
قال امیرالمؤمنین(ع):«شافِعُ الخَلقِ العَمَلُ بِالحَقِّ وَ لُزُومُ الصِّدقِ6؛ شفاعت کننده ی آفریدگان،عمل به حق و همراهی با راستی است».

شرایط شفاعت
1- ایمان
قال رسول الله(ص):لَأشفَعَنَّ یَومَ القِیامَةِ لِمَن کانَ فی قَلبِهِ جَناحُ بَعُوضَةٍ اِیمانٌ7؛ به طور یقین در روز قیامت من شفاعت کسی را که به اندازه بال پشه ای ایمان داشته باشد،می نمایم».

2- اخلاص
قال رسول الله(ص):«یَشفَعُ الاَنبیاءُ فی کُلِّ مَن کانَ یَشهَدُ اَن لا اِلهَ اَلّا الله مُخلِصاً8؛ پیامبران هر که را از روی اخلاص کلمه ی توحید را شهادت دهد،شفاعت خواهند کرد».

3- رضایت پروردگار
قال الصادق(ع):«اِعلَمُوا اَنَّهُ لَیسَ یُغنی عَنکُم مِنَ اللهِ اَحَدٌ مِن خَلقِهِ شَیئاً لا مَلَکٌ مَقَرَّبُ وَ لانَبِیٌّ مُرسَلٌ وَ لا مِن دُونِ ذلِکَ فَمَن سَرَّهُ اَن تَنفَعُهُ شَفاعَةُ الشّافِعینَ عِندَاللهِ فَلیَطلُب اِلَی اللهِ اَن یَرضی عَنهُ9؛ بدانید که احدی از آفریدگان شما را از خدا کفایت نمی کند در چیزی؛ نه فرشته مقربی و نه پیامبر فرستاده شده ای و نه هیچ کس غیر از آنها.پس هر کس می خواهد در نزد خدا از شفاعت شفاعت کنندگان بهره مند شود،پس باید در نزد پروردگار رضایت او را جلب نماید».

محرومین از شفاعت
1- انکارکنندگان معاد
«وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیوْمِ الدِّینِ*حَتَّىٰ أَتَانَا الْیقِینُ* فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ10؛ و روز جزا را دروغ می شمردیم تا مرگ ما در رسید.و شفاعت شفاعت گران آنان را سود نمی بخشد».

2- سبک شمارندگان نماز
قال الصادق(ع):«اِنَّ شَفاعَتَنا لَن تَنالَ مُستَخِفّاً بِالصَّلاةِ11؛ به درستی که شفاعت ما هرگز به کسانی که نماز را سبک می شمارند نمی رسد».

3- مشرکان و شکاکان به خدا
قال رسول الله(ص):«اَلشَّفاعَةُ لا تَکُونُ لاَهلِ الشَکِّ وَالشِّرکِ وَ لا لاَهلِ الکُفرِ وَالجُحُودِ بَل یَکُونُ لِلمُؤمِنینَ مِن اَهلِ التَّوحیدِ12؛ نه شفاعتی برای اهل تردید و شرک است و نه برای کافران و انکار کنندگان خدا.بلکه شفاعت برای مؤمنان از اهل توحید است».

4- انکار کنندگان شفاعت
قال امیرالمؤمنین(ع):«مَن کَذَّبَ بِشِفاعَةِ رَسُولِ اللهِ(ص) لَم تَنَلهُ13؛ هر کس شفاعت رسول خدا(ص) را تکذیب کند بدان نائل نخواهد شد».

5- همنشینی با ستمگران و غلو کنندگان در دین
قال رسول الله(ص):«رَجُلانِ لاتَنالُهُما شَفاعَتی صاحِبُ سُلطانٍ عَسُوفٍ غَشُومٍ وَ غالٍ فِی الدّینِ مارِقٍ14؛ دو کس به شفاعت من نمی رسند:همنشین پادشاه ستمگر و مستبد و غلو کننده ی در دین و پیشی گیرنده».

شیعه،سرمست از باده ی شفاعت
روزی سماعة بن مهران نزد امام صادق(ع) نشسته بود و با امام سخن می گفت.امام از او پرسید:«ای سماعه! آیا می دانی بدبخت ترین مردم کیانند؟» سماعه آهی کشید و گفت:«ما هستیم ای فرزند رسول خدا(ص)» امام به اندازه ای از این گفته او ناراحت شد که چهره مبارکش سرخ گردید.سپس امام تکیه کرد و دوباره سؤالش را تکرار فرمود.سماعه پاسخ داد:«ای فرزند رسول خدا! به خدا سوگند که من بیراه نگفتم.ما در نزد مردم بدبخت ترین هستیم؛زیرا آنها همواره به ما طعنه می زنند و ما را کافر و رافضی می خوانند».

امام که متوجه شد سماعه از طعنه های مردم نسبت به شیعیان امام به تنگ آمده است،نگاهی به او انداخت و فرمود:«سخن مردم ملاک نیست.زیرا آن هنگام که شما را به سوی بهشت می برند و آنان را به سوی جهنم رهنمون می شوند،معلوم می شود چه کسی بدبخت است.آن هنگام که شما را حسرت زده نگاه می کنند و می گویند اینان همان کسانی هستند که ما آنها را بدبخت می خواندیم.

ای سماعة بن مهران! اگر کسی از شما که شیعه ی ما هستید مرتکب خطا شده باشد،ما با گام های خود به سوی پروردگار رفته و شفاعت او را می نماییم و جز اندکی از شما عذاب نخواهند شد،پس کوشش کنید که مجاهده با نفس نمایید و درجات خود را نزد خدا ارتقاء دهید تا ما شفاعت شما را بکنیم و با آن (شفاعت) داغ بر دل دشمنان خود نهید».15

فاطمه(س) شفیعه روز جزا
در واپسین روزهای زندگی حضرت زهرا(س)،امیرالمؤمنین(ع) در کنار بستر او بسته ای دید که جنس آن از حریر سبز بود.از فاطمه(س) پرسید:«این چیست؟» فرمود:«در این بسته صفحه ای سفید وجود دارد که چند سطر بر آن نگاشته شده است».امیرالمؤمنین(ع) پرسید:«بر آن چه نوشته شده است؟» عرض کرد:«در شب عروسی ام مستمندی درب خانه آمد و تقاضای کمک نمود.من دو لباس داشتم که یکی نو بود و آن را در آن شب پوشیده بودم و دیگری اندکی مستعمل بود.اما من لباس نو را بیرون آوردم و به او دادم و خود جامه ی کهنه را پوشیدم.

صبح روز بعد پدرم مرا دید و پرسید چرا لباس نوی خود را نپوشیده ای؟ عرض کردم:مگر شما نفرمودید هر چه انسان به مستمندان و نیازمندان کمک کند،برای خود ذخیره کرده است؟ من نیز دیشب جامه ی نوی خویش را به فقیری دادم.پدرم فرمود:اگر لباس نو را می پوشیدی و کهنه را به فقیر می دادی برای شوهرت بهتر بود و فقیر نیز به پوشاک می رسید.

گفتم:من این کار را از شما پیروی نمودم؛زیرا مادرم خدیجه(س) وقتی که به ازدواج شما در آمد،تمام دارایی خود را در اختیار شما گذاشت و شما همه ی آن را در راه خدا صرف کردید تا آنجا که وقتی فقیری از شما پیراهنی خواست،جامه خود را در آوردید و به او دادید و خود را در حصیری پیچیدید و به خانه آمدید.و البته کسی به جایگاه شما نمی رسد.

پدرم با شنیدن سخن من گریه کرد و مرا به سینه چسبانید  و فرمود:جبرئیل هم اکنون بر من نازل شد و از جانب پروردگار به تو سلام رساند و گفت:به فاطمه(س) بگو به خاطر این عملش هر آنچه از ما درخواست کند عطا خواهیم کرد.عرض کردم:پدر! من خواسته ای جز ملاقات پروردگار خویش در حال رضایت او از من ندارم.پس پدرم فرمود:دست خود را بلند کن.چون دستانم را بلند کردم،او نیز دست به دعا برداشت،به گونه ای که سفیدی زیر بغلش پدیدار شد و فرمود:«اَللهُمَّ اغفِر لاُمَّتی» من نیز آمین گفتم.

آن گاه جبرئیل دوباره نازل شد و عرض کرد:پروردگار فرمود:کسانی از امت تو که محبت فاطمه(س) و شوهر و فرزندان او را داشته باشند،آمرزیدم.در این هنگام من تقاضای سندی کردم تا در روز قیامت شفاعت امت را بنمایم.

جبرئیل نازل شد و حریر سبزی به من داد که در آن بر صفحه ای سفید نوشته بود:کَتَبَ رَبُّکُم عَلی نَفسِهِ الرَّحمَةَ.جبرئیل و میکائل نیز بر آن شهادت دادند.پدرم آن را به من داد و فرمود:«آن را حفظ کن و در وقت وفات خود سفارش کن آن را با تو در قبر بگذارند.من نیز اکنون می خواهم این بسته را در روز قیامت آن لحظه که شعله ها زبانه می کشند به پدرم بدهم و آنچه را که پروردگار در مورد من وعده نموده درخواست نمایم».16

پی نوشت ها
1- سوره زمر،آیه 44.
2- مسند احمد بن حنبل،حدیث 22219.
3- بحارالأنوار،ج 8،ص 34؛مستدرک الوسائل،میرزا حسین نوری،بیروت،مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث،چاپ دوم،1408 ه.ق،ج 11،ص 20.
4- تفسیر مجمع البیان،فضل بن الحسن الطبرسی،بیروت،مؤسسه الاعلمی للمطبوعات،1415ه.ق،ج 1،ص 223.
5- بحارالانوار،ج 8،ص 58.
6- غررالحکم،حدیث 5789.
7- کنز العمال،حدیث 39043.
8- همان.
9- الکافی،ج 8،ص 11.
10- سوره مدثر،آیه 46 – 48.
11- المحاسن،ج 1،ص 223.
12- بحارالانوار،ج 8،ص 58.
13- عیون اخبارالرضا،ج 2،ص 66.
14- الخصال للصدوق،ص 63.
15- بحارالانوار،ج 24،ص 259.
16- ریاحین الشریعة،ج 1،ص 104.
منبع : فرازهای عاشورا – شرح فرازهایی از زیارت عاشورا – ابوالفضل هادی منش.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed