مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
پناهندگی یعنی قلب انسان متنفر از جهنم باشد و از آن فرار کند. نه اینکه این را فقط به زبان بیاورد، ولی شرایط پناهندگی را رعایت نکند. امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که بخواهد به خدا پناه ببرد، اما لوازمش را اجرا نکند، خودش را مسخره کرده. چنین آدمی خدا و خودش را مسخره میکند و عمرش را تلف میکند. یکی از لوازم عمل به این حدیث شریف این است که ماهیت دنیا را بشناسیم.
ماهیت دنیا، ماهیت رحمی است. وقتی انسانها وارد برزخ میشوند و به برزخ یا عالم قبر میروند، تمام عذاب ها یا نعمت های آن، همان چیزهایی است که با خودشان میبرند. اگر ما که در رحم دنیا مثل یک جنین هستیم، به خودمان نرسیم، در عالم بعدی در عذاب اموری خواهیم بود که خودمان درست کرده ایم. این امور چه چیزهایی هستند؟ همین هایی هستند که در دنیا دائماً به خاطر تعلقات غلط، محرومیتها، احساس پوچی ها، مقایسه کردن خود با دیگران و... روحمان را عذاب میدهیم. درحالی که خداوند سیستم خلقت را طوری آفریده که ما در دنیا شاد باشیم و آرامش داشته باشیم.
جنین در رحم مادر، وابسته و اسیر مادر است؛ اما در دنیا هر کس مسوول کار خودش است
جنین در رحم مادر براساس «انتخابها، افکار، رفتارها و ...» هر مادری شکل می گیرد؛ اما در دنیا هر کس مسوول کار خودش است.
گفتیم که رابطه دنیا با آخرت مثل رابطه رحم مادر با دنیاست. یعنی همانطور که از رحم مادر به دنیا ۶ نوع تولد داریم، (تولد سالم، سالم قوی، ضعیف، بیمار، ناقص و معلول)، در عالم بعدی نیز به یکی از همین نوع تولدها متولد خواهیم شد. چرا ما ۶ نوع تولد از رحم مادر به دنیا داریم؟ برای اینکه نوع برخورد و سیری که مادران برای جنینشان انتخاب میکنند، متفاوت است. این جنین وابسته و اسیر دادههای پدر و مادر است.
هر مادری اگر مراقبتهای دوران بارداری را رعایت کند، بچهاش سالم است. مؤمن و کافر هم ندارد. اگر رعایت نکند، حتی اگر مؤمنترین انسانها هم باشد، بچهاش اذیت میشود. بنابراین، علت تفاوت تولدها این است که دوران جنینی آنها متفاوت است. تفاوت از کجا ناشی میشود که فرزند کسی کر، کور، لال، فلج یا با دو و...به دنیا می آید؟ از رحم مادر. و گرنه دنیا که با بچه کاری ندارد. بچه آورده های خود را در رحم مادر کسب کرده است.
نسبت رحم مادر به دنیا، مثل نسبت دنیا به آخرت است
در حرکت انسان از رحم دنیا به آخرت هم داستان مثل عالم رحم مادر و دنیا است. اینطور نیست که در آخرت انتخاب کنند و بگویند یک عده بهشتی هستند، یک عده جهنمی. در آخرت ما یک فضای بهشتی داریم. مثل اینجا که یک فضا داریم. بعد در این فضای بینهایت بهشتی و زیبا، یک عده با آنجا تناسب دارند و لذت میبرند. یک عده هم تناسب ندارند و عذاب میکشند.
تقسیماتی که در آخرت صورت میگیرد، جهنمی، بهشتی، درجه اول، درجه دوم، درجه سوم، یا بهشتی همه معلول دوران رحمی دنیایی انسان است. حالا در رحم دنیا شما هر طور که نفست را بسازی، اگر آماده نباشد، مثل بچهای می ماند که از رحم تنگ مادر میآید و در یک فضای بینهایت بزرگتر، زیباتر و کاملتر از رحم مادر قرار می گیرد. اما کور و لال و فلج است. او نمیتواند از جایی که بینهایت از رحم مادرش بزرگتر، زیباتر، جذابتر، پیچیدهتر، قشنگتر و پرنعمتتر است، استفاده کند. چون پدر و مادرش دوران رحمیاش را اینطور تنظیم کرده اند.
در بهشت هم همینطور است. با این تفاوت که اختیار به دست خود انسان است. یعنی وقتی انسانها وارد برزخ میشوند و به برزخ یا عالم قبر میروند، تمام عذاب ها یا نعمت های آن، چیزهایی است که ما با خودمان میبریم. نبی اکرم صلی الله علیه و اله می فرمایند اینطور بگویید: «أَعُوذُوا بالله مِن عَذَابِ القَبْرِ وَمِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ= پناه می برم به خداوند تبارک و تعالی از عذاب قبر و عذاب جهنم». این پناه بردن یعنی سبک زندگیتان را طوری تنظیم کنید که گرفتار جهنم نشوید.
بارها گفته ایم که روح ما قبر ماست و قبر ما در برزخ، همان روح ماست. بنابراین، کسی که در دنیا نمیتواند شاد باشد و آرامش داشته باشد، در قبر هم فشار قبر دارد. کسی که نمیتواند در دنیا سخاوتمند باشد و همیشه با بخل و تنگ نظری زندگی کرده، در آنجا هم تنگی و فشار قبر دارد. چون روحش همیشه در فشار بوده است. وقتی که روح در دنیا در فشار باشد، در آخرت نیز در فشار است. مثل مادری که با پرخاشگری، عصبانیت، حسادت، بداخلاقی و خسیس بودن و دیگر صفات رذیله همه این صفات را با شیردادنش به بچه منتقل میکند. وقتی که فرزندش بزرگ میشود، میبینید که اول خود مادر را اذیت میکند. این اذیت کردن و شرّ بودن بچه از کجا میآید؟ از خود مادر.
در رحم دنیا هم که نقش یک جنین را داریم، اگر ما به خودمان نرسیم و دائماً به خاطر تعلقات غلط، عدم مهندسی فکر و مهندسی آرزوها، حسرتها، از دست دادنها، مقایسه کردنها، هجرانها، غصه خوردنها، محرومیتها، احساس پوچیها و هوسهای غلط، یکسره در فشار باشیم، روحمان را عذاب میدهیم. درحالی که خداوند سیستم خلقت را طوری آفریده که ما در دنیا شادی و آرامش داشته باشیم. خداوند زندگی را طوری قرار نداده که ما یکسره در بدبختی باشیم و غصه بخوریم. بدبختیها و غصههایی که ما میخوریم، برای نوع ارتباطاتی است که با اشیاء برقرار میکنیم. ما دائم در مقایسهها میگوییم: "چرا به بقیه رسیده به ما نرسیده"! بعد هم مینشینیم غصه میخوریم و ناشکر و ناسپاس میشویم و رابطهمان را با خدا و خانواده آسمانیمان خراب میکنیم.
ماهیت دنیا ماهیت رحمی است
ماهیت دنیا خیلی قیمتی است. چون ماهیت رحمی است. ماهیت دنیا با ماهیت آخرت یکی نیست. آنقدر ماهیت دنیا قیمت دارد که حضرت میفرماید: من یک ساعت دنیا را به هزاران سال آخرت نمیدهم. آنجا دیگر بهشت است. شما فرصت عمل ندارید و همه چیز در دنیاست. الان وقت داریم و باید از وقتمان خوب استفاده کنیم و نگذاریم به حرص و جوش و ذخیره کردن های بیخود و تلانبار کردن مال و چیزهای ناپایدار سپری شود. الان در دنیا وقت این حرفها را نداریم و باید از دنیا خوب استفاده کنیم.
اگر توانستی مهندسی معشوق کنی، دنیا به کامت شیرین میشود. لذتها، ثروت، دارایی و نعمتهایش به نفع تو است و نداشتن هایش هم به نفع توست. چه داشته باشی و چه نداشته باشی، دیگر ضرر نمیکنی. مریض باشی یا سالم باشی؛ همسر داشته باشی یا نداشته باشی؛ بچه داشته باشی یا نداشته باشی؛ ثروتمند باشی یا فقیر؛ در هر صورت تو خوشبخت و خوش سعادت هستی. چون همه چیزت برای آخرت ذخیره میشود. چون نداشتن و سختیهایمان کفاره گناهان و درجات آخرتی میشود. چنین کسی چه موضوعی برای غصه خوردن دارد؟ آن چیزی که شما فکر میکنید موضوع غصه است، موضوع شادی است. الان مریضی هست، موضوع شادی است چون هم کفاره است و هم درجات آخرتی دارد. حتی اذیتهای پدر و مادر، دوستان، همسایهها، برای چنین کسی ثواب دارد. ثواب اذیتهایی که دیگران میکنند را نمیشود در قیامت حساب کرد. آنقدر ثواب این اذیتها ارزشمند است که امام صادق (علیه السّلام) میگوید: مؤمن وقتی ثواب اذیتهای دیگران را به او میدهند، میگوید: خدایا ای کاش من را در دنیا با قیچی تکه تکه میکردند.
متأسفانه ما دائم از سختیها فرار میکنیم و به سمت راحتی ها و عافیت طلبی هایی میرویم که به ضررمان است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند که شیرینی دنیا تلخی آخرت است و تلخی دنیا شیرینی آخرت است. اگر خدا شیرین داد، لذتش را ببر و شکر خدا را بکن که خدا به تو شیرینی بیشتری میدهد. اگر تلخ هم بود، شکر خدا را بکن و تلاش کن که خودت با این تلخی، شاد و آرام باشی. زیرا تلخیها سازنده هستند.
پناه بردن به خدا از جهنم، یعنی نگذاری دنیایت تلخ بشود. نگذاری زندگیات بد بشود. برای کسی هم جهنم نشو. خیلی از زنها جهنم شوهرشان هستند. خیلی از مردها جهنم زن و بچهشان هستند. روز قیامت که میشود، داستان برعکس میشود. پس سعی کن کسی از تو اذیت نشود و کسی را در فشار روحی قرار ندهی، پدر و مادر، دوست، همسر، بچههایت، هیچ کس از تو آزار نبیند. بیآزار باش. خواستههایت را به دیگران تحمیل نکن. به خاطر میل و سلیقههایت دیگران را آزار نده.
مؤمن از ندیده شدن لذت میبرد. اما آدمهای منافق، خودخواه و خودشیفته از دیده شدن. اینکه حرف باید حرف من باشد، در منش مؤمن نیست. او اصلاً به سمت مردسالاری و زنسالاری نمیرود. آدمهای بدبخت و منافق و جهنمی میخواهند در خانواده حرف، حرف آنها باشد. مؤمن آنجاهایی که دیده نشده، اصلاً غصه نمیخورد. چون می داند همه برایش ذخیره میشود.
وقتی حضرت میفرماید: پناه ببرید به خدا از عذاب قبر و جهنم، یعنی در اینجا این عذاب را برای خودتان درست کنید تا در آنجا عذاب نشوید. پس تلاش کنید جهنم ها را بشناسید و در سبک زندگیتان اگر چیز جهنمی دارید، حذف کنید. مثل لقمه، شغل، نحوه حجاب و لباس پوشیدن، روابط با فامیل، روابط زن و مرد، مهمانی و عروسی، اخلاق، شوهرداری، زنداری و... این معنای پناه بردن به خداست.
پیغمبر9، امام علیG، حضرت زهرا (سلام الله علیهم اجمعین) و سایر ائمه در دعاها و مناجاتشان پناه بردن از آتش جهنم را از خدا می خواستند و می گفتند: «خدایا ما را نگه دار و نگذار جهنمی بشویم. خدایا ما ضعیف هستیم، خدایا ما زورمان به خودمان نمیرسد. خدایا ما عرضه نداریم. تو به داد ما برس. تو قوی هستی. «یا قوی!». ما ضعیف هستیم. تو به ما رحم کن و ما را نگه دار و نگذار جهنمی بشویم».
گریه خیلی خوب است. اشک، چسباندن دل انسان به عرش خداست. البته نه اینکه گریه کنیم و بعد در سبک زندگیمان همان مسخرهبازیها را ادامه بدهیم. همان لباس پوشیدن، همان شوهرداری، همان زنداری، همان بچهداری، همان اخلاق، همان شهوت شکم، همان کار اقتصادی و شغل حرام، همان نزولخوری و چیزهای دیگر، همان بداخلاقیها و همان حسادتها و... . باید از زندگیمان اینها را بیرون بریزیم.
خداوند از این سه نفر تعجب میکند
باز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فرمایش دیگری می فرمایند: «إنَّ اللّهَ یَعجَبُ مِن سائِلٍ یَسأَلُ غَیرَ الجَنَّةِ، ومِن مُعطٍ یُعطی لِغَیرِاللّه، ومِن مُتَعَوِّذٍ یَتَعَوَّذُ مِن غَیرِ النّارِ= خداوند تعجّب مىكند از درخواست كننده اى كه غیر بهشت را درخواست مى كند، و از عطاكننده اى كه براى غیر خدا عطا مى كند و از پناه برندهاى كه از غیر آتش [به خدا] پناه مى برد».
کسی که خواسته ای دارد، اما خواستههایش بهشتی نیست. مثلاً شوهر میخواهد، زن میخواهد، یا دوست دارد مشکلات اقتصادیاش حل بشود؛ ولی هیچ وقت درخواست بهشت از خدا نمیکند. این نشان میدهد که پیوند روحی با آن طرف اصلاً ندارد.
همچنین اگر چیزی را به دیگران بخاطر خدا دادی؛ حتی یک لیوان آب به شوهرت دادی، حیف است به نیت غیر خدا بدهی. بگو: خدایا! من به عشق تو به این شوهر و بچههایم میرسم. من کل عمر و خدماتم را به خدا میفروشم. خدا میخرد. «ان الله اشتری من المومنین انفسهم= خدا از مومنین جان های آنان را می خرد». پس باید جان خود را برای خدا به فروش بگذاریم. ولی اگر به غیرخدا بفروشی، چه کسی میخواهد جوابش را بدهد؟ عمر و جوانیات تلف شده و مالت رفته. این افراد هستند که دچار خسران عظیم شده اند.
بعضی افراد از خیلی چیزها میترسند. ولی از جهنم نمیترسند. مجموعه اضطراب هایی که یک خانم یا یک آقا از یک سوسک یا موش دارد از جهنم ندارد. نوع ترس یک آدم، قیمت او را میرساند. آیا ترس نداری از اینکه این شغل، سبک زندگی، دوستان، دیدنی ها و خوردنی ها و تفریحاتت تو را جهنمی کند؟ چطور میتوانی باطن این جهنم ها را تحمل کنی؟!
شما اضطراب های امیرالمؤمنین علیه السلام را نگاه کنید، گریههای حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نگاه کنید، گریه پیغمبر صلی الله علیه و آله را نگاه کنید که اینها چقدر ترس داشتند از اینکه بدعاقبت بشوند. چقدر به خدا میگفتند: خدایا عاقبت ما را ختم به خیر کن. پس ما هم باید به خدا پناه ببریم و بترسیم از اینکه بد بمیریم و بدعاقبت بشویم. بترس از اینکه مادرت از تو راضی نباشد و الان زندگی میکنی. بترس از اینکه پدرت راضی نباشد و زندگی میکنی. این جهنم است. پدر و مادر بالاترین شفیع هستند. امضایشان باید آنجا بخورد. وقتی پدر و مادر راضی نیستند، همه دنیا هم راضی باشند، چه فایدهای دارد.
پناه ببر از اینکه بزرگتر و اولیاء الهی و اهل بیت از تو ناراضی باشند. پناه ببر به خدا از اینکه امام زمان علیه السلام الان در این آوارگی، طردشدگی و تنهاییاش غصه میخورد و از تو ناراحت است. چون برای کمکش، هیچ کاری نمیکنی. پناه ببر از اینکه برای امام زمان علیه السلام بیخاصیت باشی. پناه ببر به خدا از اینکه جزء کسانی باشی که نسبت به امام زمان علیه السلام بی خیال هستند. پس پناه بردن از جهنم به خداوند تبارک و تعالی، هم «زبانی» لازم است و هم باید برایش «اشک بریزی».
قا/219
جهنم/ پناهندگی
کلیدواژه ها:
آثار استاد