مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
انسان دارای کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی است. در هر شأنی نیز دارای الههای مختلف است. اله بُعد جمادی، کمالات جمادی، اله بُعد گیاهی کمالات گیاهی، اله بُعد حیوانی کمالات حیوانی، اله بُعد عقلانی کمالات علمی است؛ اما در بُعد انسانی اله انسان فقط یک کس است و آن «الله تباک و تعالی» است. چون خداوند تبارک و تعالی از روح خودش در انسان دمیده، بنابراین، آن دمش که بخش فوق عقلانی انسان را تشکیل میدهد، موجب میشود که انسان با الههای محدود ارضا نشود. فقط یک اله بینهایت و نامحدود است که انسان را آرام میکند و آن «الله تبارک و تعالی» است. پس«لا إله إلا الله» یک امر حقیقی است که براساس نظم ریاضی خلقت انسان طراحی شده و خبر از یک حقیقت خارجی میدهد که انسان جز با «الله»، به آرامش نمیرسد.
«توحید» مهمترین کلمه در اسلام است. همانطور که معصوم(علیهالسلام) فرمود: «هیچ ذکری بالاتر از لااله الا الله نیست». اینکه امام (ره) میگوید: «رئیس جمهور آمریکا هم عاشق خداست»، یعنی او هم یک جنبه فوق عقلانی و «لا إله إلا الله» دارد، اما مصداق کمال حقیقی را گم کرده است. حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «قولوا لا إله إلا الله تُفْلِحُوا»، یعنی فلاح و سعادت انسان در اعتقاد به این نکته است که من اله، معشوق و دلبری جز الله تبارک و تعالی ندارم.
الله، یگانه حقیقت هستی
«الله» یعنی کمال مطلق، هستی مطلق و هستی جاری در کل شیء. شما به هر شیئی نظر کنید، آن شیء مملو از هستی و وجود فعال است. در دعای کمیل میخوانیم: «وَ بِأَسْمَائِك الَّتِی مَلَأَتْ أَرْكانَ كلِّ شَیءٍ= و به حق نام هایت كه پایههای همه چیز را پر کرده است». تمام اشیاء پر از وجود اسماء الله هستند. خدا همه جا حضور دارد. همه جا حقیقت و حضور الله است. بنابراین، من الهی را دوست دارم که حقیقت همه کمالات است و به قول امام علی (علیهالسلام) که فرمودند: «هُوَ حَیَاةُ كُلِّ شَیْءٍ= مایه حیات هر چیزی الله است». هر کس هر کمالی دارد، از اوست. این را دقت کنید. چون در مباحث اخلاقی و عرفان عملی این مسئله فوقالعاده مهم است که ما بفهمیم هیچ چیز از خودش کمالی ندارد. اگر هم کمالی میبینیم، این کمال ذاتی و مستقل نیست. اصلاً وجود هیچ موجودی از خودش نیست، وجودش عاریهای است. خداوند تبارک و تعالی به او وجود داده. پس ما در تمام عالم با یک هستی روبرو هستیم که او در قالب موجودات و ظهورات مختلف خودش را به ما نشان میدهد.
با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
بنابراین، ما به هر چیزی که نگاه میکنیم، در حقیقت به جلوههای الله نگاه میکنیم: «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله[1]= پس به هر طرف که رو کنید، همانجا خداست». به هر کمالی که نگاه میکنید، آن کمال، زیبایی، قدرت و خاصیتش از اسماء الهی است که در اشیاء ظهور کرده و خود اشیاء چیزی نیستند.
اگر کسی «لا إله إلا الله»اش را تنظیم کند، بقیه امور برایش تنظیم میشود. اینکه در روایت تأکید میکنند که افضل اذکار «لا إله إلا الله» است؛ چون اساسیترین و بنیادیترین ذکر و حقیقت عالم و خبر عالم است. ما دیگر خبری مهمتر، ارزشمندتر و دوستداشتنیتر از این در دنیا نداریم که ای انسان برای تو معشوقی و دلبری غیر از الله نیست. حقیقتاً تو هر چیزی را که دوست داری یا هر کس را که دوست داری، در واقع به خاطر عشق به الله است، به خاطر اینکه تو کمال مطلق و بینهایت را دوست داری. بنابراین، این ذکر در تربیت، رشد و سرعت انسان فوقالعاده مهم است.
اسرار ذکر «لا إله إلا الله»
بزرگان دین فرمودند که هر وقت دلتان به کسی یا چیزی گیر کرد، یعنی اسارت انسان، یعنی ذلت انسان. برای اینکه دلتان از ذلت آزاد شود، بگویید: «أشهد أن لا إله إلا الله»، یعنی شهادت میدهم که من دلبر و معشوقی جز الله ندارم. این برای آزادسازی دل ما از اینکه گدای عاطفی کسی نباشیم یا وابستگی به کسی پیدا نکنیم، کارساز است؛ چه در خانواده و چه در بیرون از خانواده، فرقی نمیکند.
وقتی انسان «لا إله إلا الله» را داشت، شخصیتی بینیاز، قدرتمند، عزیز، و محکم خواهد شد. این همه احساس حقارتها، احساس بدبختیها، احساس پوچیها، برای این است که ما به «لا إله إلا الله» اهمیت نمیدهیم. وفادار به «لا إله إلا الله» نیستیم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «مَنْ بَکی عَلَی الدُّنیا دَخَلَ النّار= هر کس که بر ای دنیا گریه کند، جهنمی میشود»، دنیا را هم معنی کردیم. دنیا یعنی کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی، اگر کسی اله بُعد فوق عقلانیاش را داشت، دیگر از نداشتن الههای بخش پایینتر احساس حقارت و کوچکی نمیکند.
برای مؤمن قبیح و زشت است که با داشتن الله، باز احساس حقارت و کوچکی کند. مثلا برای این که وضع مالیاش خوب نیست؛ یا در بُعد عقلی تحصیلات و مدرک آن چنانی ندارد. به خاطر همین امور، به بعضیها آنقدر احساس حقارت دست میدهد که حاضرند دست از خدا و امر و نهی خدا بردارند تا مثلاً مدرک تحصیلی بگیرند و به مقامی برسند. او با این مدرک احساس آرامش و عزت میکند، ولی با الله، نماز، قرآن، مسجد و ... چنین احساسی نمیکند. علتش این است که خودش را نمیشناسد. لذا قدر آنچه که دارد را نمیداند و به سراغ معشوقهای قلابی میرود و عمر و جوانیاش را صرف معشوقهای قلابی میکند.
جمع کردن مال دنیا وبال انسان می شود
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «إنّ الله عَهِدَ إلَی أنْ لا یأتینی أحدٌ مِن اُمَّتی بلا إله إلاّ الله لا یخْلِطُ بها شَیئا إلاّ وَجَبتْ لَه الجَنّةُ. قالوا: یا رسولَ الله، و ما الّذی یخْلِطُ بلا إله إلاّ الله؟ قالَ: حِرْصا علی الدُّنیا و جَمْعا لها و مَنْعا لها، یقولونَ قَولَ الأنبیاءِ و یعملونَ عَملَ الجَبابِرَةِ= پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: خداوند به من سفارش کرد که احدی از امت من با «لا إله إلاّ اللّه» نزد من نمیآید، مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود، به شرط آنکه چیزی را با آن نیامیخته باشد. عرض کردند: ای پیامبر خدا! آنچه با لا إله إلاّ اللّه آمیخته میشود چیست؟ فرمود: حرص به دنیا و جمع کردن مال دنیا و ندادن آن به دیگران. این گونه افراد، سخنشان سخن پیامبران است و کردارشان، کردار ستمگران».
« حِرْصا علی الدُّنیا و جَمْعا لها» یعنی جمع کردن برای دنیا، یعنی یک بیماری که انسان حرص میزند که دنیایش را افزایش بدهد. کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلیاش را زیادش کند، اما نمی داند که اینها بار و وبالی بیش نیستند.
«وَ مَنْعا لَها» مال دنیا را از دیگران منع میکند. آنجایی که باید عطا کند، عطا نمیکند. این باعث میشود که «لا إله إلا الله» ما اثری نداشته باشد. دنیا خیلی قشنگ است و کمالاتش هم خوب، اما به این شرط که در استخدام بخش فوق عقلانی یعنی نزدیک شدن ما به الله از آن استفاده شود. اما اگر مستقلاً معشوق بشوند، ما را از الله دور میکنند.
پیامبر میگوید دنیایت را برای خدا مصرف کن، یعنی اگر دنبال پول هستی، از این پول برای قرب به خداوند تبارک و تعالی استفاده کن. این پول خیلی خوب است. اینجاست که نگاه به مال و نگاه به تمام کمالات چهارگانه، یک نگاه ذاتی نیست، بلکه نگاه وسیلهای است. شخص میگوید پول و تجارت خیلی خوب است؛ ولی به شرط اینکه به درد ابدیتم بخورد. من میخواهم آنجا زندگی کنم. کمش را در دنیا مصرف میکنم و بیشترش را به آخرت و ابدیت میفرستم.
دنیا، دنیای قشنگی است؛ وقتی که ما با الله و اهل بیت زندگی کنیم. آنقدر این دنیا دوستداشتنی است که وقتی خوبها از دنیا میروند و به بهشت میروند حسرت ۵ دقیقه وقت شما را میخورند، اما شما اگر الله و اهلبیت و میکدههای فطری و انسانی مثل حرمها، مساجد را حذف کنی، دنیا چه میشود؟ دیگر انسان زندگی و حیات انسانی ندارد.
پیغمبر فرمود: با «لا إله إلا الله»، اله دیگری را شریک نکنید. چنانکه آیه قرآن صراحتا میگوید: «لا تَدْعُ مَعَ الله إِلهاً آخَرَ= با خدا، دنبال دلبر دیگری نباشید». چون غیر از او دلبری نیست. همه چیز با خدا قیمت دارد. همه چیز با خدا سنجیده میشود. همه چیز در عشق یک انسان به خدا و خانواده آسمانیاش معنا دارد.
انسان اگر میخواهد تجارت کند یا کار اجتماعی - سیاسی یا کار هنری یا کار اقتصادی انجام بدهد، نباید عشقش یادش برود. حواسش باشد که اگر من دارم این کار را انجام میدهم، برای این است که میخواهم به الله و امام زمان(علیهالسلام) برسم. نه اینکه مثل خیلی از افراد، کار سیاسی برایشان یک شهوت است. اینها به دنبال این نیستند که بگویند ما کار اجتماعی سیاسی و حزبی میکنیم؛ یا برای اینکه دین خدا را حفظ کنیم؛ یا برای برطرف کردن موانع ظهور حضرت کار اجتماعی - سیاسی میکنیم.
کار سیاسی اگر برای برطرف کردن موانع ظهور امام است، یک عبادت است؛ در غیر این صورت، یک شهوت و معصیت و غفلت است. وقتی کار به اینجا برسد که مردم را از امام زمان(علیهالسلام) دور کنیم، کار سیاسی و حزبی به چه درد میخورد؟
رضای الله و رضای معصوم، در وجود مقدس آقا امام زمان(علیهالسلام) جلوه میکند. اگر تو در برطرف کردن موانع ظهور حضرت، به درد امام زمان(علیهالسلام) میخوری و خاصیتی داری. پس شخصیتت، کارت، علمت، مالت، دانشات، آبرویت مبارک است؛ وگرنه ارزشی ندارد.
یکی از چیزهایی که پیغمبر میگوید، این است که حرص به دنیا نداشته باشید؛ دنیا را مستقلاً نگاه نکنید؛ دنبال این نباشید که دائم دنیا را به دست بیاورید. این همه پول برای چه، این همه جمع کردن برای چه؟
انسان باید به ابدیت و آخرت، مستقل نگاه کند؛ و به بقیه امور تبعی نگاه کند. مدرک تحصیلی و سواد و درس خوب است؛ اما به عشق خدا و آخرت، نه اینکه اینها برای انسان یک بت بشود.
گاهی ممکن است یک رشته تحصیلی، استعدادهای بینهایت یک انسان را دفن کند. هر کاری میکنید، اعم از درس خواندن، کار هنری و... پای خدا و امام زمان(علیهالسلام) بریزید و گرنه با «لا إله إلا الله» جور در نمیآید.
پس ذکر «لا إله إلا الله» را جدی بگیرید. میخواهیم دو سه جلسهای که خدمتتان هستیم، راجع به خود «لا إله إلا الله» یک مقدار صحبت کنیم که این «لا إله إلا الله» اگر انشاءالله درست بشود، بقیه چیزها هم درست میشود.
[1] . سوره بقره/آیه 115.
کلیدواژه ها:
آثار استاد