www.montazer.ir
چهارشنبه 9 آوریل 2025
شناسه مطلب: 3334
زمان انتشار: 13 اوت 2015
پیامبر و مرد جوان

پیامبر و مرد جوان

آیا دوست داری کسی با مادر تو چنین کند؟ گفت: نه فدایت شوم. فرمود: همینطور مردم راضی نیستند با مادرشان چنین شود. بگو ببینم آیا دوست داری با دخترت چنین کنند؟ گفت: نه فدایت شوم. فرمود: همینطور مردم درباره دخترانشان راضی نیستند.

روزی جوانی نزد پیامبر (ص) آمد و با کمال گستاخی گفت: ای پیامبر خدا آیا به من اجازه می دهی زنا کنم؟

با گفتن این سخن فریاد مردم بلند شد و از گوشه کنار به او اعتراض کردند، ولی پیامبر با کمال ملایمت و اخلاق نیک به جوان فرمود: نزدیک بیا، چون نزدیک آمد و در کنار پیامبر (ص) نشست. پیامبر از او پرسید: آیا دوست داری کسی با مادر تو چنین کند؟ گفت: نه فدایت شوم. فرمود: همینطور مردم راضی نیستند با مادرشان چنین شود. بگو ببینم آیا دوست داری با دخترت چنین کنند؟ گفت: نه فدایت شوم. فرمود: همینطور مردم درباره دخترانشان راضی نیستند. بگو ببینم آیا برای خواهرت می پسندی؟ چون مجدداً انکار کرد (و از سوال خود پشیمان شد). پیامبر (ص) دست بر سینه او گذاشت و در حق او دعا کرد و فرمود:

«خدایا قلب او را پاک گردان و گناه او را ببخش و دامن او را از آلودگی بی عفّتی حفظ کن» از آن به بعد، زشت ترین کار در نزد این جوان، زنا بود.(2)

 

 

2. داستانها و پندها 3/137- تفسیر المنار ذیل آیه 104 آل عمران.

منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed