www.montazer.ir
سه‌شنبه 14 می 2024
شناسه مطلب: 5930
زمان انتشار: 15 اکتبر 2020
پیامبر (ص) در راه انجام فرمان الهی زحمت و مشقت زیادی متحمل شد

بحث ستایش مقام پیامبر جلسه 4 (شرح دعای دوم صحیفه سجادیه)

پیامبر (ص) در راه انجام فرمان الهی زحمت و مشقت زیادی متحمل شد

امام سجاد (علیه السلام) در دعای دوم صحیفه به بیان زحمات و فداکاری های پیامبر (صلی الله علیه و آله) می پردازند، که در این فراز این گونه می خوانیم: «وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ. كَمَا نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ وَ عَرَّضَ فِيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ وَ كَاشَفَ فِي الدُّعَاءِ إِلَيْكَ حَامَّتَهُ وَ حَارَبَ فِي رِضَاكَ أُسْرَتَهُ وَ قَطَعَ فِي إِحْيَاءِ دِينِكَ رَحِمَه = او كليد گنجينه‌هاي بركت است؛ زيرا در انجام دادنِ فرمان تو(خدا) خود را به رنج افكند، و جسمش را در راه تو هدف تيرهاي بلا گردانيد، و در راه فرا خواندنِ مردم به دين تو، آشكارا با خويشانش درافتاد و براي خشنودي تو با خاندان خود به پيكار برخاست، و از بستگانش بُريد تا دينِ تو را زنده بدارد».

حضرت می فرماید پیامبر (صلی الله علیه و آله) در راه انجام فرمان خداوند، خود را به زحمت انداخت و وقف تو کرد. اگر به زندگی نورانی حضرت پیامبر توجه کنید، می بینید که حضرت قبل از اینکه مبعوث شوند، مأنوس در کار های خیر و حق بودند و بعد از مأنوس شدن، یک لحظه هم استراحت نداشت. در تمام عمر 23 ساله پیامبری، به معنای حقیقی سرباز بود و کاری جز زحمت کشیدن نداشت.

در دعای روز شنبه هم به زحمات پیامبرمان شهادت می دهیم که تو نهایت سعی و تلاش خود را برای اجرای دستور خدا به کار گرفتی.

با خصوصیاتی که امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند، باید دقت کنیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) چگونه زندگی و رفتار کرده اند تا به او ملحق شویم. بخصوص که هزار سال است، صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام زمان ما بلند است. در یکی از نامه ها حضرت می فرماید: من شما را قسم می دهم به خدا و رسولش و حقی که من بر شما دارم، نگذارید به ما ستم شود. وقتی امام زمان شیعه ها را این گونه قسم می دهد، خیلی مسئولیت سنگین می شود. حالا شیعه چه طور رفتار کرده؟ چند نفر شیعه داریم که خودش را وقف امام زمان (علیه السلام) کرده باشد و بدن خودش را در راه او به زحمت انداخته باشد؟

 تحمل سه سال تشنگی و محاصره غذایی و اقتصادی در شعب ابی طالب با خانواده و بچه های کوچک خیلی دشوار است. وقتی نوبت وظیفه مان می شود، حاضر به تحمل سختی بدنی نیستیم‏. نمی توانیم گرسنگی و تشنگی را تحمل کنیم؛ یا پول خرج کنیم؛ یا از خیلی لذتها و آسایشها و طمع ها بگذریم. ما یک دین مفت همراه با مفت خوری می خواهیم. بعضی ها به کمترین وظایف خود نیز عمل نمی کنند، نماز نمی خوانند، روزه نمی گیرند، حج نمی روند، پول هم دارند، حاضر نیستند از تنبلی و راحت طلبی دست بردارند. هر وقت صحبت از امام زمان، خدا و جهاد برای دین می شود، انواع عذرها را می آورند.

امام علی(علیه السلام) در مورد چنین کسانی در نهج البلاغه می فرماید: اگر این افراد را به کار دنیایی دعوت کنیم، آماده اند، نه مریض است، نه بدن درد دارد، نه خسته است، نه تعطیلات سرش می شود، کار می کند و حاضر است دوری زن و فرزندش را تحمل کند. صاحبان اصناف که کار دولتی ندارند، در تعطیلات و عید نوروز هم کار می کنند. اگر روز جمعه بگویند یک ساعت نماز جمعه بروید، نمی روند و حاضر نیستند کارشان را تعطیل کنند.

هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در نماز جمعه خطبه می خواند، یک نفر می گفت: فلان چیز را برای فروش آورده ام، الان تمام می شود. همه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را تنها می گذاشتند و برای خرید و داد و ستد می رفتند. قرآن می فرماید: «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ= و چون داد و ستد یا یک سرگرمى ببینند، به سوى آن روى‏آور مى ‏شوند و تو را در حالى كه ایستاده‏ اى ترك مى كنند. بگو آنچه نزد خداست، از سرگرمى و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترین روزى دهندگان است» (جمعه/11).

«أَوْ لَهْوًا» یعنی یک بازی را می بینند. مثلاً پهلوانی آمده و زنجیر پاره می کند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را رها می کردند. یا امروز پای تلویزیون نشسته اند و نماز جمعه نمی روند. برای تماشای مسابقه فوتبال می روند، اما اگر وظیفه الهی داشته باشند، نمی رود. فیلم سینمایی می بیند، اما به وظیفه الهی عمل نمی کند! حتی عاشورا و تاسوعا بعضی مغازه ها باز است. اصلا امام را از خودش نمی داند که عزادار باشد. اگر به او بگویند، چیزی یاد بگیر، در این صورت به حقوقت اضافه می شود، حاضرند پول بدهند، شبانه درس بخوانند تا رتبه بالاتری بگیرند؛ اما برای احکام دین خود حاضر نیستند کلاس بروند و علم بیاموزند. برای قیامت لازم است 50 سوال قیامت را یاد بگیرد و عمل کند، اما50 سال سن دارد، اگر از او بپرسی 50 سؤال قیامت چیست؟ می گوید: نمی دانم! وقت نکردم یاد بگیرم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) اینها را به انواع بلا ها نفرین می کند. 

امام علی (علیه السلام) می فرماید: برای هر کار دنیا آماده است، اما برای متاع آخرت کسل و تنبل است. مثل اینکه دوندگی های دنیایی اش واجب است که صبح تا شب باید بدود.

احکام حلال و حرام، محرم و نامحرم، خمس و زکات را بلد نیستند؛ اصول عقاید، توحید و معاد بلد نیستند، ائمه را نمی شناسند، معرفت الله ندارند، 60 سال نماز می خواند، حمد و سوره اش را درست بلد نیست. مثل این است که این کار ها اصلا واجب نبوده و نیست، یا اعمال مستحبی است. از جلوی کتابفروشی رد می شود، یک کتاب نمی خرد، روابط همسر داری بلد نیست، تربیت بچه بلد نیست. خانم خانه دار هزار کار می کند ولی یک کتاب نمی خواند، مراقبت های قبل از بارداری و تقویت ژنها را یاد نمی گیرد. چون شهوت های علمی دارند، برای درس های دانشگاه وقت می گذارند، اما برای معارف وقت ندارند.

امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فرماید: نگذارید به ما ستم شود. شیعیان چه کار می‌کنند؟ کسی به فکر ایشان است که برای حضرت دلشوره دارد؟ چرا برای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلشوره طبیعی نداریم؟ چرا با او طبیعی نیستیم؟ او بابای ماست. اگر بگویند پدرت را بیمارستان بردیم، استرس می گیری؛ اما برای امام زمان اینطور نیستیم، باید ما را هل بدهند. اما پیامبر اینگونه نیست، با سختی و مشقت های زیادی زندگی کرده، بدن خود را در معرض همه سختی ها قرار داده، بار ها کتک خورده، بدنش زخم برداشته، چه قدر فحش و اتهام شنیده.

خود حضرت فرمودند: «ما اُوذِیَ أحَدٌ مِثلَ ما اُوذیتُ فِی اللّهِ = هیچ پیغمبری به اندازه ای که من اذیت شدم، اذیت نشد». (بحارالأنوار: ج 39 ص 56). پیامبری بوده که می خواستند او را با اره نصف کنند اما پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: درد من از او بیشتر است، سختی من بیشتر از آن اره کردن بود. یک وجود نورانی در اوج لطافت، لطیف ترین مخلوق خدا - که مرحوم علامه در کتاب سنن می نویسد: حضرت به قدری نورانیت داشتند که بدنشان در آفتاب سایه نداشت – این موجود نورانی به خاطر ما تا این اندازه اذیت شد.  

حالا ما برای امام زمان حاضریم چه کار کنیم؟ بدن پیامبر (صلی الله علیه و آله) درد، بیماری، بی خوابی، گرسنگی های طولانی تحمل می کرد، تا آخر عمرش سیر نخورد. اما مردم ایران به اندازه یک قاره میلیارد ها تومان نان و برنج دور می ریزند. ما 17 برابر ژاپن که میلیونها نفر جمعیت دارد و  2 برابر چین گاز مصرف می کنیم. گاز را مفت هدر می دهیم، بنزین هدر می دهیم، بلد نیستیم مصرف کنیم. اروپایی ها و آمریکایی ها اینقدر مفت مصرف نمی کنند؛ ما ادعا می کنیم، شیعه اهل بیت هستیم. امام علی (علیه السلام) می فرماید: شما نباید سیر بخورید. زندگی ما پر از اسراف و تبذیر است.

در ادامه دعا می خوانیم: «كَاشَفَ فِی الدُّعَاءِ إِلَیْكَ حَامَّتَهُ وَ حَارَبَ فِی رِضَاكَ أُسْرَتَهُ» در دعوت به سوی خدا از تمام حامیان خودش دور شد. خیلی ها با او بودند، ولی وقتی به طرف خدا رفت، او را رها کردند، مثل عمویش. نزدیک ترین کسان او به جنگش رفتند؛ برای همین بود که حاضر شد با قبیله خودش به خاطر تو بجنگد.

درود بر ملت شریف ایران که ثابت کردند، پیروان خوبی برای رسول خدا هستند. در انقلاب بچه های شان را دادند. اما رهبر و انقلاب را حمایت کردند. درود بر آنها. 5 تا شهید دادند دست از حمایت بر نداشتند. امام (رحمه الله علیه) فرمودند: ملت ایران، از ملت حجاز و عراق در عهد پیامبر و امام علی (علیه السلام) بالاتر است. در قرآن در شأن ایرانیان آیه داریم؛ از وفاداری شان حدیث داریم.

در راه رسالت از حامیان خود جدا شد. با آنها جنگید. «وَ قَطَعَ فِی إِحْیَاءِ دِینِكَ رَحِمَهُ=  برای احیا دین خود با رحم خود قطع ارتباط کرد.» پیامبر با هیچ کس بدی نکرد، قهر نبود، کمک می کرد، صله رحم داشت، اما برای دین خدا با آنها جنگید. امام علی (علیه السلام) به فرزندشان امام حسین (علیه السلام) فرمود: « حسین! اگر بین حفظ ایمانم و کشتن تو مخیر شوم، حتما تو را می کشم». تعارف بردار نیستند به اینها عبد خدا می گویند، اول مال خداست، تا مال خانواده و زن و فرزندش.

یکی از پادشاهان وزیر با معرفتی داشت، صبح دنبال وزیر فرستاده بود که سریع بیاید. گفت: نماز بخوانم چشم می آیم. بعد از نماز رفت، شاه عصبانی شد. گفت: من دنبال تو می فرستم، تو نماز می خوانی. وزیر گفت: من اول عبد خدا هستم، اگر من نتوانم عبد خوبی برای خدا باشم، چاکر خوبی هم برای شما نیستم. شاه خیلی خوشش آمد و گفت: پس همیشه عبد خوبی برای خدا باش؛ به شاه گفت من اگر خدا را به خاطر تو فراموش کنم یک جایی به تو ظلم می کنم.
کسی که بنده خوبی نباشد، نه شوهر خوبی است، نه زن خوب و نه دوست خوب، نه سرباز خوب، نه شاگرد خوب، وقتی به خودش خیانت می کند، چطور می تواند به دیگران رحم کند؟ چگونه می شود کسی عدالت را در حق خودش رعایت کند به خودش خیانت کند، ولی با دیگران با عدالت رفتار کند؟! 
خدا رحمت کند میرزای شیرازی را، وقتی حکم تحریم قلیان را داد، اول زن های شاه قلیان ها را شکستند، شاه گفت: چرا این کار را کردید؟ گفتند: همان کس که ما را به تو محرم کرد، همان هم گفته قلیان حرام است. 

مؤمنین اهل «رحم ایمانی» همدیگرند 

مؤمنین با همدیگر برادرند و اهل «رحم ایمانی» هستند. پس حقوق برادران ایمانی درصله رحم، از فامیل بیشتر است.
ما در آموزه های دین «عقد اخوت» داریم. در عید غدیر دو مؤمن که به هم نزدیکند، عقد اخوت می خوانند و برادر می شوند، خانم ها هم همین طور. اما خطبه خواهر و برادری نداریم؛ خانم ها با هم و آقایان با هم عقد اخوت می خوانند و محرم می شوند. این رابطه برادری خیلی عمیق است و لذا اینجا بحث «رحم ایمانی» شکل می گیرد. ما «رحم سببی» و «رحم نسبی» داریم. 

قرآن رحم خیلی بالاتری را مطرح کرده که از هر فامیل و اقاربی فامیل تر و اهل رحم تر هستند و از اعضای خانواده نزدیک تر هستند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ= در حقیقت مؤمنان با هم برادرند» (حجرات/10). برادران ایمانی حق بیشتری نسبت به فامیل به گردن انسان دارند. ممکن است در یک فامیل، هم رحم الهی باشد و هم رحم نسبی، ولی صرف ایمان باشد. قرآن می گوید: وابستگی و هل «رحم ایمانی» بودن، بالاتر است. گاهی یک دوست و شاگرد از فرزند و یا خواهر و برادر به انسان نزدیکتر می شود. ممکن است گاهی فرزند فاسد شود، اما شاگرد مومن باشد.

خطبه ی «أسْقَطْتُ عَنْکَ جَمِیعَ حُقُوقِ الاُخُوَّه ماخَلا الشَّفاعَه وَالدُّعاءَ وَالزِّیاره = ساقط کردم از تو جمیع حقوق برادری را غیر از شفاعت و دعا و زیارت»؛ « أَنِّی إِنْ کُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّه وَ الشَّفَاعَه وَ أُذِنَ لِی بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّه لا أَدْخُلُهَا إِلّا وَ أَنْتَ مَعِی = اگر من از اهل بهشت و شفاعت باشم و اجازه یابم که داخل بهشت شوم به بهشت نمی روم مگر اینکه تو با من باشی. اگر بهشت بروم بدون تو بهشت نمی روم». در فاصله ایمانی بین دو برادر اگر فردی بگوید: خدایا این برادرم بهشت رفته، خدا می گوید آن برای دنیا است، نمی شود فاصله ایمانی باشد و تو با آنها بهشت بروی. اما اگر عهد اخوت باشد؛ اگر بگوید خدایا! خودت گفتی که اگر او بهشت برود، من هم بروم می گوید باشد برو.

در این فراز امام سجاد ع به همین نکات اشاره می فرماید: « وَ أَقْصَى الْأَدْنَیْنَ عَلَى جُحُودِهِمْ، وَ قَرَّبَ الْأَقْصَیْنَ عَلَى اسْتِجَابَتِهِمْ لَكَ = و نزدیکان خود را به خاطر کفرشان از خود دور کرد، و دُوران را بر اثر پذیرفتن‌شان، به خود نزدیك ساخت». شخصی مثل سلمان که نسبتی با پیامبر نداشت، به او نزدیک شد و اقارب پیامبر به خاطر کفرشان از او دور شدند. ملاک قرب، نزدیکی به خداست، هر کسی با خداتر است، نزدیکتر است، مومن تر است. آنها که مؤمن تر بودند، نزد پیامبر عزیزتر بودند. یعنی کسانی را بیشتر دوست داشت که در مبنای آخرتی ثروتمندتر بودند. دور ها را نزدیک کرد، چون اهل اجابت خدا و بنده ی خدا بودند، عزیزترین کسان خدا شدند و عزیزترین کسان خود را به خاطر کفر از خود دور کرد. 

رحم ایمانی با امام معصوم، بالاترین رحم هاست

بالاتر از رحم ایمانی «رحم امام معصوم» است که بیانگر ارتباط و نسبت ما با امام زمان ماست. «رحم» از «رحمت» می آید، یعنی برقراری روابط رحیمانه، انس گرفتن. مومنین در اجتماع در صف جماعت، سخنرانی، هیئت و ... کنار هم هستند، رفت و آمد دارند، خداوند با رحم ایمانی مؤمنین را نسبت به هم «خویش» قرار داده است. همانطور رحم بالاتر از این هم داریم که «رحم امام معصوم» است. درباره صله رحم در قرآن آیه هایی وجود دارد، اما غایت تأویل این است که با امام زمانت وصل باشی، که مهمترین رحم شماست. قطع رحم بزرگترین گناه است. 

متأسفانه ما در اجتماع با رحم ایمانی کار نداریم، دزدی، احتکار و گرانفروشی می کنیم. هزار تا گرفتاری داریم، چون نمی دانیم، داریم با خودمان چه می کنیم. برای سعادت جامعه و حتی سعادت اقتصادی که مردم بی نیاز باشند، دو «رحم ایمانی» و «رحم امام معصوم» باید تقویت شوند، تا مردم یاد بگیرند به فکر امام شان باشند و فداکاری کنند. اگر مردم امام زمان را عضو خانواده خود ندانند هر چه جامعه ثروتمند تر باشد، باز رستگار نخواهد شد. امروز ثروت مردم بیشتر است یا در زمان جنگ تحمیلی؟ الان رفاه بیشتر است، اما صفا و صمیمیتِ دوران جنگ نیست. دلها به هم نزدیک نیستند. کلید در این نیست که کارشناس اقتصادی مشکل را حل کند؛ مشکل باید از طریق فعالیت درست فرهنگی حل شود، تا فرهنگ درست نشود، مشکل اقتصاد هم حل نمی شود. تا روح ها به هم نزدیک نشوند، آدمها بخیل تر و حریص تر می شوند. مثلاً می گویند برای مسجد پول بدهید فقرا بیشتر کمک می کنند، ثروتمندان کمتر. فقیری که نصف حقوق خود را می دهد، توانسته رابطه ی رحم ایمانی با ائمه برقرار کند، اما بعضی ها آنقدر پست هستند که حتی به زن و بچه خودشان هم رحم نمی کنند. 

در فراز سوم امام به نکاتی اشاره می کند که بیانگر نیاز به وجود یک راهبر راستین و دلسوز است که مردم را از کج روی ها و کاستی ها نجات داده به ساحل رستگاری برساند. او می تواند در رفتار و کردار خود، صداقت و حق خود را به مردم ارائه کند و با عمل آنها را به هدایت بخواند. رهبر پس از عرضه صراط مستقیم به مردم هیچ چیزی را به غیر از آن راه، مورد عنایت قرار ندهد و به راهش ایمان داشته باشد. پیامبر راه خودش را قبول داشت. باور داشت آنچه را که مانع و مزاحم حرکت اوست بردارد. 
 

آرشیو مباحث استاد شجاعی

فروشگاه آنلاین با محصولات ناب 

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed