مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
سومین مورد از مواردی که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم فرمودند، موضوع «اقتصاد» است.
خداوند مال را عامل قوام زندگی انسان قرار داده است. همانطور که سلامت بدن مبتنی بر غذاست، مال و اقتصاد هم عامل حیات جامعه است. جامعه بر این عامل مهم استقرار دارد. هرچند پایه است، اما هدف نیست. بلکه فقط برای برپا بودن و جریان داشتن به اقتصاد نیاز است. جهت این حرکت هم بعد از برپا بودن اجتماع معنا پیدا میکند.
در قرآن کریم تأکید زیادی بر این مسئله شده است که در واقع همان بعد مادی زندگی انسان است.
«اقتصاد» یعنی جریان میانه روی در مصرف. از ریشه «قصد» گرفته شده و اینکه گفته می شود: «علیکم بالاقتصاد= بر شما باد به اقتصاد»، یعنی میانهروی کنید، نه خساست داشته باشید و نه زیادهروی کنید. اما امروزه این موضوع در جریان مالی در زندگی فرد و اجتماع که عامل بقای زندگی فرد و اجتماع است، بار شده است.
در مهارتهای زندگی نیز گفته شد که ضروریترین و فوریترین مهارت را تأمین مادی ذکر کردیم. اهمیتش کمتر است، اما فوریتش بیشتر است. وسیله و ابزار است و باید هم باشد.
وقتی کسی وضعیت اقتصادی اش به هم بریزد، اخلاقیات و معنویاتش هم به هم می ریزد و اگر بخواهد سیر و سلوک معنوی داشته باشد، باید در گام نخست، حداقلهای اقتصادی را ایجاد کند، تا در سایه آن حداقلها بتواند به اصلیترین وظائفش، یعنی اخلاق و معنویت برسد.
ما در کشوری زندگی میکنیم که اموال بینظیر و ثروتش غارت شده است. در زمان رژیم سابق، اقتصاد همه چیز وارداتی بود و دشمن وابسته به نفت ما بود. دشمن نفت ما را غارت میکرد و در عوض کالاهای صادراتی خودش را به افراد خاص در کشور میداد. بعد این کشور انقلاب کرد و سپس وارد جنگ شد. حالا این کشور بعد از 40 سال تبدیل به یک کشور قدرتمند دنیا شده است که اکثر نیازهای اقتصادی را تولید میکند. یک جهش و انفجار و سرعتی در رشد اقتصادی که «تولید» نقش اساسی را دارد در کشور اتفاق افتاده است.
اقتصاد هدف نیست اما وسیله ای برای رسیدن به اهداف است
در این بخش اقتصادی یک ملاحظاتی صورت گرفته است که آن را از بیانات مقام معظم رهبری میخوانیم:
اقتصاد یک نقطهی کلیدیِ تعیینکننده است. اقتصاد قوی، نقطهی قوّت و عامل مهم سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است.
وقتی کشور وابسته به دشمن باشد، دشمن نیازهای شما را با تحمیل فرهنگ خودش انجام میدهد. برای شما تصمیم میگیرد. کما این که در خیلی از کشورها این کار را کرد. مثلاً در ترکیه چون می خواهد عضو اتحادیه اروپا شود، زبانشان را از حالت رسمالخط اسلامی برداشتند و لاتین کردند یا فرهنگ دینی را از مردم گرفتند و فرهنگ خودشان را غالب کردند.
«و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیّات و معنویّات بشر، اثر می گذارد».
فقر در جسم هم تأثیر می گذارد و بدن را نابود می کند. در چشم و قلب و رشد بدن اثر می گذارد. در معنویت هم اثر می گذارد. چون دیگر شخص رمقی ندارد که هم کار معنوی و هم کار معرفتی و عبادی انجام بدهد.
پولدار بودن فرصتی است که انسان میتواند با آن، آخرت را بسازد. در روایت داریم که «نِعْمَ اَلْعَوْنُ عَلَى تَقْوَى اَللَّهِ المال= مال برای پرهیزگاری خدا چه نیکو یاوری است». پس پول، هم در مادیات و هم در معنویات اثر میگذارد.
«اقتصاد البتّه هدف جامعهی اسلامی نیست، امّا وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید.
به هدفهای اخلاقی و معنوی باید با اقتصاد رسید. در حدیث نبوی داریم که « اَللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صَلَّیْنَا وَ لاَ صُمْنَا = بار خدایا به ما در نان بركت بده و بین ما و آن جدایى مینداز، كه اگر نان نباشد نمیتوانیم نماز بخوانیم و روزه بگیریم». پس قدرتهای معنوی هم بسته به اقتصاد اولیه است. گاهی نداشتن مال، منجر به فساد شخص میشود.
«تأکید بر تقویت اقتصاد مستقل کشور که مبتنی بر تولید انبوه و باکیفیت و توزیع عدالتمحور و مصرف بهاندازه و بیاسراف، و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، بهخاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.
در کشور مشکل توزیع داریم و توزیعمان غلط است. از طرفی مصرف بیشازاندازه هم داریم و جامعه ما مریض است. چون مردم اسراف میکنند.
انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است.
ما هم مشکلات درونی داریم و هم بیرونی. چون مسئولین و مدیران بهدردبخور اقتصادی نیستند.
چالش بیرونی تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتّی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریتی است.
هر چه بدبختی داریم و از بیرون هم مشکلات داریم، در واقع از درون است. امام خمینی (ره) میفرمود: «من اصلاً از بیرون نگرانی ندارم. آنچه نگران هستم از درون است». مدیران و مسئولان نالایق، زمینه را برای تصرف دشمن فراهم می کنند. اگر مدیران سالم باشند، ما مشکلات بیرونی را بهراحتی حل می کنیم.
وقتی به قرآن عمل کنیم، کسی نمیتواند به ما حمله کند. ما با انقلاب اسلامی توانستیم به استقلال نظامی برسیم. در اقتصاد هم میتوانیم اینطور باشیم. ولی دولتها و شخصیتها نمیخواهند این اتفاق بیفتد.
تعدادی از مسئولین نانشان در خون مردم است. از طریق مواد ترایخته، داروها، واردات مواد فاسد و.... با جان مردم بازی میکنند تا زندگیشان سرپا باشد. پس ما هم در ساختار و برنامهریزی اقتصادی مشکل داریم و هم در مدیریت. ملت باید به این مسئله واقف باشد.
«اقتصاد مقاومتی» مهمترین راهحل مشکلات اقتصادی کشور است
«مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.
ما به مقدار زیادی نیروی انسانی داریم ولی از آنها استفاده نمیشود و بیشتر کالاها را وارد می کنند. بودجههای کلان داریم؛ ولی مردم در نیازهای ضروریشان لنگ هستند. حقوق های نجومی مدیران نالایق باعث مشکلات معیشتی مردم شده است.
راه حل این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخشهای آن تهیّه و باقدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راهحلها است.
مردم باید سعی کنند دولت و مجلس نالایق انتخاب نکنند، فرماندار فاسق انتخاب نکنند. وقتی مردم کوتاهی میکنند، مسئولین هم تصمیمات غلط میگیرند؛ بعد همه را به گردن رهبری میاندازیم.
«بیگمان یک مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِرو، باید میدان فعّالیّت چنین مجموعهای باشد».
دولت و رئیس مجلس باید افراد جوان باشند. چون جوان عشق و توان بالایی دارد. در روایت داریم که یاران امام زمان علیه السلام همه جوان هستند. پیر در آن پیدا نمیشود. مگر بهاندازه سرمه در چشم و نمک در طعام.
جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همهی راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجهی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئهی خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القاء می شود.
دشمن بارها و بارها حرفهای خودش را توسط داخلیها در کشور اجرا کرده است. مردم باید هوشیار باشند و آگاهی سیاسی داشته باشند. باید بدانند چه کسی را انتخاب میکنند. چون باید روز قیامت جواب بدهند.
این مسئولین هستند که ظهور حضرت را به تأخیر انداخته اند. امام (ره) فرمود: «اگر مسئولان جمهوری اسلامی به فکر ایجاد حکومت جهانی امام زمان نباشند، خائن و خطرساز هستند؛ حتی اگر خدمت به مردم کنند».
از جلسه بعد به ادامه بحث جامعه کبیره میپردازیم. هرچند تلاش میکنیم در هر ماه یکبخشی از این بیانیه باقیمانده را بخوانیم تا این بحث هم تمام شود.
قا/216
ساسه العباد/ بیانیه گام دوم/ اقتصاد
کلیدواژه ها:
آثار استاد