پنج گام سلوک مهدوی در درسنامه مهدویت

آیه پایانی سوره آل عمران با کلیدواژه ی «رابطوا» محور سخن ماست، می‌فرماید:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون[1] = اى كسانى كه ایمان آورده‏‌اید صبر كنید و ایستادگى ورزید و مرزها را نگهبانى كنید و از خدا پروا نمایید امید است كه رستگار شوید». در تفصیل و تفسیر این سوره امام محمد باقر (علیه‌السلام) فرمود: «رابطوا امامکم المنتظر[2]» حضرت دستور دادند به برقراری رابطه و تقویت رابطه به ساحت امام زمان اروحناه فداه، به عنوان لازمه و شرط رسیدن به رستگاری دو جهان.

ما برای تقویت رابطه با امام زمان (علیه‌السلام) نیاز به 5 گام و 5 مقام داریم که به این 5 مقام سلوک مهدوی می گوییم.

گام اول: مقام «مهدی شناسی» است. رابطه عرفانی و معرفتی که با امام برقرار می شود.

فرمودند: «معرفت الامام رأس الحکمه؛ سرآمد تمام حکمت ها و علوم نافع (که بار ابدیت انسان را ببندد) معرفت و شناخت امام است». مقام مهدی شناسی زیربنای ارتباط ما و استحکام ارتباط ما با ساحت امام عصر اروحناه فدا است. بعداً خواهیم گفت که مقام مهدی شناسی ده تا زیرشاخه دارد.

گام دوم: مقام «مهدی محبی» است. یعنی برقراری رابطه عاطفی و محبتی ما با وجود مقدس آقا امام زمان (علیه السلام). بعد از این که معرفت ما و عرفان ما و شناخت ما به ساحت امام عصر ارواحنا فداه تقویت شد، تازه آن موقع عشق و محبت اصیل ما آن عشق و محبت فطری و ذاتی و خدادادی ما به ساحت امام عصر ارواحنا فداه شکوفا می شود که در شمار محبان و دلدادگان حضرت واقع می شویم.

گام سوم: مقام «مهدی باوری» است، مهدی یاوری ایجاد رابطه ایمانی و بصیرتی با حضرت ولی عصر(علیه‌اسلام) است. بصیرت یعنی آمیزه‌ای از معرفت با عشق و محبت همراه با ایمان و باور مستحکم و خلل ناپذیر. وقتی انسان به مراتبی از معرفت حضرت، محبت حضرت و بصیرت در مهدویت راه پیدا کرد، تازه آماده می شود برای یاری و یاوری حضرت مهدی (علیه‌السلام).

گام چهارم: مقام «مهدی یاوری» که مقام بسیار بی‌نظیری است. آرزوی تمام پیامبران و امامان معصوم در طول تاریخ جهان، مقام مهدی یاوری بوده. این زبان حال و قال تمام خوبان عالم تمام پیامبران و امامان است. اولین بار از زبان مولای مان حضرت سیدالشهدا صادر شده که فرمودند:« لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی؛ اگر او را درک کنم، لحظه لحظه ی عمرم را وقف خدمت گزاری او خواهم کرد». خدمت گزاری که با صلابت باشد با استحکام و استقامت باشد. خیلی ها را داشتیم که به قصد خدمت به ساحت امامان معصوم می آمدند، اما کارشان به خیانت می انجامید.

امثال ابن ملجم مرادی ها که در حقیقت حاکم یمن صد نفر از شیعیان برگزیده خالص الولاء را انتخاب می کند. از میان آن صد نفر 50 نفر از میان آن 50 نفر 10 نفر و سرآمد آن 10 نفر می شود ابن ملجم. که برای یاری و یاوری و خدمت و حمایت و اعلان بیعت از جانب مردمان یمن به ساحت امام می رسد. کار او سرانجام به خیانت و جنایت می انجامد. پس هر کسی که داعیه ی خدمت دارد، نمی تواند مطمئن باشد که در این عرصه می تواند ثابت قدم بماند. آن زیرساخت های عرفانی و معرفتی و یک عشق و محبت اصیل و خالصانه و صادقانه و یک بصیرت و تیزبینی که شیطان وسط راه رهزن نشود را داشته باشد. وقتی انسان داعیه ی مهدی یاوری پیدا می کند، گویا هدف اصلی دستگاه ابلیس و شیاطین جن و انس واقع می شود. شیطان بیکار نمی نشیند که کسی به این راحتی بتواند دستش را به دست ولی خدا برساند و بخواهد دستگیری بکند و دست دیگران را به دست ولی خدا برساند. چون می داند که آنجا نقطه امن بوده و در تیررس او نیست.

گام پنجم: مقام «مهدی ولایی» است، یعنی ایجاد رابطه هدایتی و تربیتی. یعنی انسان به جایی می‌رسد که در مراتب خدمت و حمایت و معیت امام عصر اروحناه فداه امتحان خودش را پس داده و حالا از صفر تا صد کار او تحت ولایت و نظر شامخ هدایت، طبابت و ولایت حضرت پیش می رود. امثال سید بحرالعلوم ها، سید آقای قاضی ها، سید بن طاووس ها و شیخ مفیدها اولیاءالله و اساساً کسی به مقام ولی اللهی می‌رسد، که به مقام مهدی ولایی برسد. یعنی تحت نظر شامخ ولایت امام عصر صفر و صد کار او کارگردانی و مدیریت بشود. اولیاءالله به جایی رسیدند استقامت ایمانی نشان دادند، امتحانات را پشت سر گذاشتند، اخلاص و صداقت شان را نشان دادند و مشمول الطاف ویژه ی امام عصر واقع شدند. به مقام ولی اللهی رسیدند. حالا چه در میان علمای بزرگ مان، آیت الله العظمی مرعشی نجفی، که چهار تشرف داشتند به محضر امام عصر اروحنا فداه. از سید علی آقای قاضی ها شیخ مفید ها و علامه حلی و سیدبن طاووس ها سید بحرالعلوم ها گرفته تا عصر حاضرمان مثل حضرت امام و تمام فقهایی که 64 حلقه زعامت و مرجعیت شیعه از جناب کلینی تا مقام معظم رهبری، اینها طبق معادلات الهی، معادلات قرآنی و روایی، تحت ولایت ویژه و خاص و اخص امام زمان اروحنافداه قرار می گیرند به واسطه ی آن نگاه ولایتی بر جامعه ی شیعی و جامعه ی اسلامی ولایت پیدا می کنند.

 زیر شاخه های مقام مهدی شناسی

مقام «مهدی شناسی» که اولین گام از گام های 5 گانه سلوک مهدوی بود دارای ده زیر شاخه می باشد: «تبارشناسی»، «چهره‌شناسی»، «تاریخ‌شناسی»، «مقام‌شناسی»، «مرام‌شناسی»، «دشمن شناسی»، «یاورشناسی»، «حجت شناسی»، «دولت شناسی»، «آرمان شناسی».  

1) «تبارشناسی» مهدویت

به وسیله شاخه اول که «تبارشناسی» است، سلسله پدران و مادران، آباء و اجداد حضرت شناخته بشود. مثلا یک زیرشاخه تبارشناسی، می شود مادرشناسی موعود. معرفت ما و شناخت خیلی از ما ها نسبت به مادر امام عصر ارواحنا فداه خیلی اندک است. ما برای مادر امام زمان ارواحنا فداه زیارت نامه مخصوص از لسان معصوم داریم که از  ساحت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) و مورد تایید امام زمان ارواحنا فداه واقع شده است. آن جا می گوییم: «سلام بر تو ای کسی که پیامبراکرم، پیامبر اسلام تو را از حضرت عیسی مسیح در عالم معنا خواستگاری کرد برای این که مقام مادری امام عصر را پیدا کنی». مادر حضرت یک مقام بی نظیر ربوبی دارد که اولیاء و عرفاء ما می گویند اگر مشکل خاصی داشتید، گره کوری در کارتان بود مادی یا معنوی، توسل خاصی به ساحت مادر امام عصر ارواحنا فداه پیدا کنید. دو رکعت نماز هدیه کنید محضر حضرت نرجس خاتون مادر امام عصر ارواحنا فداه. تلاوت قرآنی داشته باشید، صدقه ای بدهید. ذبح گوسفندی را نذر کنید که مشکلتان حل شود. هدیه نثار روح مطهر ام الامام، گوسفندی را ذبح کنید و به فقرا و مستمندان برسانید. خیلی سریع اثر می کند. چون که توسل از راه مادر یکی از راه های میان بر است. یکی از راه هایی که به وسیله آن ما مورد عنایت ویژه امام عصر واقع می شویم، عرض ارادت و محبت ما به ساحت مقدس مادر امام زمان است. از همین راه مادر شناسی امام عصر ارواحنا فداه که بین بزرگ بانوی برگزیده از عالم مسیحیت و بزرگ مرد برگزیده از جهان اسلام پیوند برقرار می شود، می تواند وجه مشترک دو میلیارد و نیم از جمعیت جهان واقع شود. ما سندهایی داریم در همان زیارت مادر امام عصر می گوید: سلام بر تو ای بانویی که وصف تو در انجیل عیسی مسیح آمده است.

وجه مشترک بین اسلام و مسیحیت، مادر امام زمان (علیه السلام) است

همایشی حدود 7-8  سال پیش با محوریت کتابی با عنوان مقتدای مسیح برگزار شد. چون مولای ما مقتدای مسیح است. حضرت عیسی ابن مریم می آیند به ایشان اقتدا می کنند. مسیحیان جهان به واسطه ی حضرت عیسی و اتمام حجتی که ایشان دارند، می آیند به امام عصر می پیوندند و شیعه می شوند. آن جا کتاب مقتدای مسیح محور قرار گرفت و همایش بین المللی دوسال برگزار شد. کشیش ها و کاردینال های مسیحی مهمان بودند. آنجا بنده اشاره کردم که وجه مشترک ما مادر منجی موعود است. ما روی بحث مادرشناسی مخصوصا خواهران مان در این عرصه باید صحنه گردان باشند. این چهره پاک، پارسا، صالح، نجیب را در حقیقت بشناسانند و بعد آن هم در عرصه بین المللی. می تواند وجه مشترک بین اسلام و مسیحیت واقع شود. زمانی که امام عصر ارواحنا فداه ظهور می فرمایند، در میان تمام ادیان آسمانی، مسیحیان مهربان ترین و صمیمی ترین اند. اکثریت قریب به اتفاق شان در شمار یاران خالص الولای امام عصر ارواحنا فداه قرار خواهند گرفت، غیر از آن هایی که مغرض اند و عناد دارند.

«چهره شناسی» دومین شاخه مهدی شناسی است

شاید بعضی‌ها بگویند، چهره شناسی امام عصر ارواحنا فداه چندان ضرورتی ندارد. بعضی ها هم از آن طرف بیفتند بیشتر در فضای شاعرانه فقط قربون صدقه‌ی قد و اندام و چهره‌ی یوسف گونه امام عصر شوند. تمام شعرهای مهدوی شان بعضی از شعرا را که زیر و رو می‌کنیم می بینیم فقط با چهره و شمایل امام عصر ارتباط برقرار کردند. با مقامات امام عصر هیچ ارتباطی برقرار نکرده اند. نه آن نگاه افراطی و نه این نگاه تفریطی. ما به چهره شناسی نیاز داریم. می‌فرماید: اولین آزمون پس از ظهور برای امت، امتحان نسبت به چهرهی حضرت است. اولین ریزش‌های امت مهدوی، امت اسلامی، شیعی، نسبت به چهره حضرت است. چون بعضی‌ها می‌گویند: آخر رادمردی که بیش از هزارسال از عمر او گذشته، چگونه می‌تواند در نهایت جمال و جلال و قوت و برکت و نیرومندی، در چهره جوانان سی تا چهل ساله باشد. اولین آزمون امت است. یک عده که حتی معتقد به حضرت بودند با چهره جوان حضرت نمی‌توانند کنار بیایند. پس معلوم است مبانی معرفتی شان مخصوصا در شاخه چهره شناسی ضعیف است. مقام صاحب الزمانی شاید صدها بار امام عصر را با این عنوان صدا می‌زنیم: «یا صاحب الزمان»، اما به کنه این مقام هنوز نرسیده ایم. به معرفت این مقام نرسیدیم. او صاحب زمان است. زمان در دست او می چرخد. او مالک زمان است. او مقهور زمان نمی شود، زمان مقهور اوست.

«تاریخ شناسی» و «مقام شناسی» مهدویت

سومین شاخه مهدوی شناسی «تاریخ شناسی» است، یعنی شناخت تاریخ عصر غیبت صغری و تاریخ عصر غیبت کبری. معمولا معرفتها و شناخت‌ها نسبت به امام عصر در این سه شاخه خلاصه می‌شود. یعنی یک اطلاعات شناسنامه‌ای و یک اطلاعات تاریخی نسبت به امام عصر. اما شاخه‌های معرفتی دیگر را، هفت شاخه ی دیگر را چقدر نیاز داریم؟

مثل شاخه مقام شناسی امام عصر که چهارمین شاخه «مهدی شناسی» نامیده می‌شود. یکی از مقامات امام عصر (علیه السلام) واسطه فیض بودن ایشان است. حضرت واسطه فیض وجود است. اصلا وجود تمام هستی به طفیل وجود اوست. چون او تحقق بخش هدف خلقت است. «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» جن و انس را نیافریدم، مگر اینکه مرا عبادت کنند. آن عبادت حقیقی و کامل و تمام را امام عصر دارد. عبادت خالصانه را امام عصر دارد. تحقق هدف خلقت در وجود امام عصر است. پس تمام موجودات دیگر به واسطه او هستند.«بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ»، این می‌شود مقام شناسی امامت. قوام آسمانها و زمین اهل آسمان‌ها و زمین به برکت او رزق و روزی رسانده می‌شوند. « لولا الحجة لساخت الارض بأهلها؛ اگر نباشد لحظه ای، زمین اهلش را فرو می برد». این ها عرصه های مقام شناسی امام عصر است.

پنجمین شاخه «مرام شناسی»

«مرام شناسی» که همان اخلاق شناسی است. یعنی مرام حضرت را انسان بشناسد. خیلی وقتها فاصله‌های ما با امام عصر اروحنافداه فاصله های اخلاقی است و رمز رسیدن ما به محضر حضرت هم، برداشتن این حجاب‌ها و فاصله‌های اخلاقی است. ما باید با امام مان تناسب اخلاقی پیدا بکنیم. تا در اردوگاه ولی خدا جایگاهی پیدا بکنیم. این که می‌گوییم: «دیده‌ای خواهم که باشد مهدی شناس/ تا شناسد ماه را در هر لباس» این یک وجود مهذب می‌خواهد که تهذیب اخلاقی شده باشد تا بتواند با حضرت ارتباط برقرار کند و او را بشناسد. وگرنه علی (علیه‌السلام) فرمود: «بر فرش مجالس تان محافل تان پا می‌گذارد در میان شما حضور پیدا می‌کند به شما سلام می‌دهد، جواب سلامش را هم می‌دهید». روایت داریم که زمان ظهور انگشت به دهان می‌گزند که ای وای این آقا را چقدر دیده بودیم. یکی می گوید در کربلای معلی دیده بودم، یکی می گوید در مشهدالرضا دیده بودم، یکی می‌گوید در سعی صفا و مروه دیده بودم، اما این چشم لایق نشده برای معرفت. بخاطر این که تناسب اخلاقی پیدا نکرده تناسب وجودی پیدا نکرده با ساحت حضرت و آنهایی که رسیدند به مقام تشرف، رذائل اخلاقی وجود‌شان را تبدیل به فضائل اخلاقی کردند و تناسب اخلاقی پیدا کردندو مثل جناب سید بن طاووس، مناجات‌های امام عصر را از سرداب مقدس برای ما گزارش کرده. می‌گوید سحرگاهان صدای مناجات امام عصر را در هر گوشهی زمین و در هر گوشه‌ای از جهان باشد من می‌شنوم، چون این گوش محرم شده، این وجود محرم شده چون حجاب‌های اخلاقی را برداشته، قبر مطهر جناب سید بن طاووس، داخل ضریح مطهر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است.

ششمین شاخه «دشمن شناسی» مهدویت

شاخه‌ی بعدی دشمن شناسی مهدویت است. یک بار در جمعی از اساتید مهدویت آقایی گلایه آمیز گفت: من تعجب می‌کنم از مقام معظم رهبری که چرا اینقدر کم از امام زمان روحی فداه می‌گویند. نیمه‌ی شعبانی بشود، فتنه‌ای بشود، می‌فرمایند آقای ما سید ما مولای ما چرا در هر گفتارشان در هر جمله شان نام امام زمان نیست». بنده بنای صحبت در آن جمع نداشتم، گفتم اما اینجا واجب است که بنده صحبت بکنم، رخصت گرفتم، گفتم بستگی دارد که ما نگاه مان به مهدویت چی باشد و تلقی مان از مهدویت چی باشد، از آن آقا پرسیدم که بیشتر کلمات و بیانات مقام معظم رهبری در رابطه ی با چیست؟ گفت: در رابطه با نظام سلطه آمریکا، اسرائیل و صهیونیست ها، بیشتر با اینها دست به گریبان اند. گفتم: مگر این غیر از دشمن ستیزی مهدویت می شود؟ اگر قرار باشد، امام زمان روحی فداه این جمعه ظهور بکند، اصلی‌ترین دشمنان او در عالم که مقابل او صف آرایی خواهند کرد کی ها هستند؟ شما دشمن شناسی و دشمن ستیزی مهدویت را جزو مهدویت نمی دانید؟

بالاترین و برترین و بهترین تلقی از مهدویت را جامع ترین تلقی از مهدویت را که دشمنان مهدویت در دستگاه ابلیس از خود ابلیس رجیم گرفته تا تمام نمایندگان ارشدش در جامعه انسانی از او می‌هراسند آن مهدویتی است که حضرت امام و مقام معظم رهبری داعیه دار و طلایه دارش اند. وگرنه با مهدویتی که نشستم و گفتم خدا کند که بیایی و فقط شد اشک و آه، برای اینگونه مهدویت کف و دست و هورا هم می‌کشند و تقویت هم می‌کنند. هیئت‌های سکولاری که کاری به سیاست و حکومت ندارد. امام حسین علیه‌السلام برای تشکیل حکومت و ولایت و سیاست به شهادت رسید. «وساسه العباد»، سیاست مداران عباد اهل بیت عصمت و طهارت اند و ولی فقیه آمده است که این حق را به ساحت اصل خودش به ساحت امامت و مهدویت برگرداند. اینجاست که فاصله‌های معرفتی ما با ساحت امام عصر مشخص می‌شود. هیئت هایی را بنده دیدم، کثیرالسفر هستم در ایران و جای جای جهان، که دم از مهدویت میزنند کوچکترین ارتباطی با اندیشه امام زمان ندارند و این که «أین هادم ابنیه شرک و النفاق» قرار است امام عصر بیایند و برجک و باروی شرک و نفاق را پایین بیاورند. اگر من قدرت استکبار ستیزی نداشته باشم، چگونه می‌توانم در داعیه یاران حضرت جا داشته باشم.

داستان تشرف شیخ علی حلاوی را به حضور امام زمان شنیدید. هنوز هم که هنوز است معضل جامعه شیعه همین است. ما امیدواریم خواص جامعه شیعی از این فکر غلط عبور کرده باشند، چه رسد به عوام. امیدواریم ماها عبور کرده باشیم. در مرکز تخصصی مهدویت، به واسطه‌ی علم تخصصی رجال ثابت شد، 57 روایت که خشونت را خونریزی را خونریزی که می‌گوید، سطح جهان را خون تا بالای زانوها در بر می‌گیرد. اینها جعلیات مسلم بن العباس ملعون است که خواستند قطع رابطه کنند بین شیعه و امید سبز او. که رابطه‌ی عاطفی و محبتی برقرار نشود. زمانی معضل جامعه شیعه و خالص الولا این بود و الان معضل این است که می‌گویند ما چه کار داریم به حکومت، چه کار داریم به سیاست. مهدویت را چه کار به سیاست. چه کار به استکبار جهانی چه کار به صهیونیست، چه کار به آمریکا چه کار به اسرائیل؟ و این می‌شود فاصله‌های معرفتی. و این خلائی است که ما باید پر بکنیم. نزدیکتر از قلب منی با منِ مهجور/ دوری ز من است و زتو ما را گله ای نیست

هفتمین شاخه «یاورشناسی» مهدویت

شاخه هفتم یاور شناسی مهدوی است. ما مدعی یاوری حضرت هستیم. اما 60 ویژگی برای اصحاب المهدی و انصار المهدی در آیات و روایات معرفی می‌شود. شما در میان آیات قرآنی شاید کاملترین و جامع ترین آیه ی که به ویژگی‌های اصحاب المهدی می پردازد آیه 54 سوره مائده است.

هشتمین شاخه «حجت شناسی» مهدوی

شاخه هشتم، حجت شناسی است. آیا امام عصر ارواحنافداه شیعه را در عصر غیبت یتیم بی کس بی‌نوا بدون حجت رها کرده؟ یا در هر عصری و هر نسلی حداقل یک اتمام حجت تمام عیار مهدوی گذاشته؟ که حد واسط باشد حد فاصل باشد و این رابطه را برقرار بکند. اینجا بحث حجت شناسی مطرح می شود.

دشمن نمی‌خواهد دو بحث «حجت شناسی» و «دشمن شناسی» مطرح شود. تمام قدرت و عزت شیعه در دوران غیبت بر می گردد به زمانی که هم دشمن شناس بوده و دشمن ستیز و هم حجت شناس بوده و حجت محور. کار به جایی می‌رسد یک حجت امام زمان که میرزای شیرازی باشد یکی از این حلقه‌های زعامت 64 گانه در عصر غیبت یک فتوا می‌دهد الیوم استعمال توتون و تنباکو در حکم محاربه با امام زمان. همسران ناصرالدین شاه قاجار در حرم سرایش حجت شناسند و حجت محور. تنباکو و قلیان را آتش می زنند. ناصرالدین شاه می گوید: کی فرمان داده؟ کی حرام کرده؟ می گویند: همان کسی که ما را بر تو حلال کرده. این رمز عزت است. مسلم بن عقیل امام زمان مان کیست؟ کجاست؟ و رابطه ی ما با او چیست؟ اگر می خواهیم بسنجیم وقتی که امام زمان بیاید ما چه جایگاهی داریم جامعه ما چه جایگاهی دارد نسبت به اوامر و فرامین امام زمان، باید ببینیم نسبت به فرامین نائب الامام مان ما چه کاره ایم. اینجا باید توان معرفتی ما بالا باشد. که ثابت می کنیم در تمام جهان اسلام شایسته ترین لایق ترین جامع ترین کاملترین، طبق معادلاتی که قرآن و عترت شیعه تعیین کردند، شخص مقام معظم رهبری است. وقتی به اینجا می رسیم خیلی های مان ترس داریم.

نهمین و دهمین شاخه «دولت شناسی» و «آرمان شناسی» مهدویت است که هر کدام یک پروژه مستقل پژوهشی است.

5 نشانه ی قرآنی مهدی یاوران

طبق آیه 54 سوره مائده: «... فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ... = ...  به زودى خدا گروهى [دیگر] را مى ‏آورد كه آنان را دوست مى دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند [اینان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى كنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى‏ ترسند...».

1) سلوک عاشقانه است،«یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ». یاوران مهدی (علیه‌السلام) به جایی رسیده اند که خدا عاشق و خاطرخواه شان شده. آنها هم عاشق و خاطرخواه خدا هستند.

2) سلوک خاشعانه است، « أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ». تکبر و خودبرتربینی نسبت به مؤمنین ندارند زیرا تکبر سوزی و تکبرشکنی کرده اند.

3) سلوک عزتمندانه است، «أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِینَ». مقابل کافرین با دست خالی ولی با عزت می گویند: آمریکا از ما عصبانی باش از این عصبانیت بمیر، تجلی این آیه است: «قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِكُمْ[3]؛ بگو به خشم خود بمیرید». بمیرید از روی غیض و عصبانیت تان اگر از ایمان ما، دین ما، امامان ما توسلات ما ولایت پذیری ما عصبانی هستید. از این عصبانیت بمیرید. ما دست بر نمی داریم از این مرام و آرمان مان.

4) سلوک مجاهدانه است،«یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ». نفرمود: «یقاتلون» که جهاد نظامی منظور باشد، فرموده «یُجَاهِدُونَ» یجاهدون. مدیریت مهدی یاوران در تمام عرصه ها مدیریت جهادی است. جهاد اقتصادی، جهاد تربیتی، جهاد فرهنگی، برای خانم ها جهاد فرزندآوری جهاد فرزندپروری، جهاد همسرداری. در همه ی عرصه ها مدیریت شان جهادی است. طرف معامله و صاحب کار اصلی شان خداست. خدا را شناخته اند.

5) سلوک شجاعانه است، «وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ». از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای و ملامت گری در این عرصه نمی هراسند.

[1] - سوره آل عمران/200.

[2] - الغیبة( للنعمانی)، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ص 27، نشر.

[3] - سوره آل عمران/119.

سخنرانی آقای حیدری کاشانی، مؤسسه منتظران منجی عج، شهر ری