www.montazer.ir
جمعه 17 می 2024
شناسه مطلب: 11710
زمان انتشار: 31 می 2020
پدر و مادر و فرزندان، نقش مهمی در پاتوق خانواده دارند

شرح زیارت عاشورا، جلسه 50، 1381/04/08

پدر و مادر و فرزندان، نقش مهمی در پاتوق خانواده دارند

پاتوقی خوب و مورد پسند خداوند و امام زمان است که وقتی انسان در آن شرکت می کند، به حضرت نزدیک تر شود. در پاتوق خانواده، پدر و مادر و فرزندان وظایف مهمی دارند.

فرزندان، بعد از ازدواج نباید پدرها و مادر ها را فراموش کنند. سعی کنند به آن ها سرکشی کرده و آنان را به منزل دعوت کنند. مرد باید نسبت به خانواده ی همسرش، مثل خانواده ی خودش باشد. زن هم نسبت به خانواده ی همسرش مثل خانواده ی خودش عمل کند و به بهانه های مقدس مثل کلاس و جلسه، ختم قرآن و صلوات، و یا بهانه های مستحب دیگر مثل اطعام، با هم ملاقات و دیدار داشته باشند. این در جامعه ی اسلامی رمز بزرگی است که اگر فراموش شود، جامعه ی اسلامی با انواع فسادها و مشکلات رو برو خواهد شد. هر چه قدر این فرهنگ را قوی تر کنیم، رحمت خداوند و پیروزی بر دشمنان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دشمنان خودمان بیشتر خواهد شد.

ملاقات و زیارت یکدیگر، باعث احیای قلب می شود

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «تَزاوَرُوا فإنّ فی زِیارَتِكُم إحْیاءً لِقُلوبِكُم، و ذِكرا لأحادِیثِنا[1]  = دید و بازدید كنید كه دیدار شما از یكدیگر، موجب زنده شدن دل هاى شما و یاد كردن احادیث ما مى شود.»

جان گرگان و سگان از هم جداست     متحد، جان های مردان خداست

تمام دارایی انسان قلب اوست. مثل جنین که کل دارایی اش بدن  سالم اوست که باید آن را از رحم مادر به دنیا ببرد. انسان هم همه ی دارایی اش یک قلب و روح سالم است.

قرآن می فرماید: برای کسی که از دنیا خارج می شود، یک چیز به درد می خورد و گرنه هر چه که داشته باشد، به درد نمی خورد. به محض این که انسان از دنیا خارج شود، اول از قلب و روح سالم او می پرسند. مثل یک جنین که  بعد از تولدش، از بدن سالمش می پرسند و قوانین دنیا روی بدنش اجرا می شود. یعنی دنیا به آن چه که در رحم گذشته کار دارد، با چیز دیگری کار ندارد. شرایط زیستی برزخ هم همینطور است. در آنجا کسی با حساب و کتاب ها و اعتبارات دنیایی کاری ندارد. اگر روح سالم با خودت نبری، اعتباراتی که از این دنیا می بری، هیچ ارزش و فایده­ ای ندارد. برای دنیا مهم این است که این قلب را سالم ببری. برای همین است که می گوییم همه ی دارایی انسان، قلبش است. دیدار برادرها احیای قلب تان است. یعنی نمی گذارد قلب تان بمیرد و آن موقعی که قلب از کم نوری اش سوسو می زند و ایست می کند و شمارش معکوس شروع شده، می بینی یک ملاقات و یک هیئت، انسان را سر حال می آورد و از مرگ نجات می دهد. الآن ما در دنیا اینها را نمی فهمیم. مثل ماهی که تا در آب است، نمی فهمد. اما تا بیرون بیفتد، می فهمد آب چه ارزشی داشته است. انسان نیز تا از مسجد و امامزاده  و هیئت و رفقا دور می شود، کسالت بر او عارض می شود. مثل آقای دکتری که در خارج زندگی می کرد و در یکی از مسافرت ها با ما همسفر بود. او می گفت: اصلاً طاقت ندارم. در محرم و صفر حتماً باید خودم را به ایران برسانم و اصلاً نمی توانم این جا بمانم. انسان نمی فهمد که خدا چه نعمتی به او داده و تعادل و شادی و خنده های از صمیم قلب و شوخی ها و نشاطش از کجاست؟ این ها را متوجه نمی شود. بعد که از او گرفته می شود و با چهار تا طبیعت گرا، در کارخانه و شرکت و اداره مجبور شود سر و کله بزند، می فهمد آرامش و نشاط و حیات یعنی چه؟ ملاقات ها و دیدارها عامل حیات قلب شماست. عامل پمپاژ  است و خون را به همه جا می رساند و بدن، حیات پیدا می کند.

عاطفه و محبت غرب، در حد عاطفه ی حیوانی است

انسان های طبیعت گرا در ملاقات شان احیای قلب ندارند و وقتی در ملاقات ها همدیگر را می بینند، خوش حالی شان براساس منافع فردی است. یعنی تا پول داری رفیقت هستم. به قول حضرت، مثل دارو با هم رفتار می کنند و تا وقتی مجبور نشوند، به ملاقات همدیگر نمی روند و به همدیگر سر نمی زنند و کاری با هم ندارند و در خودشان هستند.

اگر با کسی قرار می گذارند و شام می دهند و شام می روند و مهمان می کنند و مهمانی می دهند، همه براساس منافع شخصی است و این که قرار است چیزی از دنیا به آن ها برسد. یعنی بیهوده به کسی شام نمی دهند. بی خود مهمانی راه نمی اندازند؛ بلکه بر اساس منافع دنیایی شان خرج می کنند. بنابراین، قلب هایشان احیا نمی شود. چون چنین روابطی تاریک است و مطلقاً نور ندارد. وقتی نور ندارد، حمایتی هم از جانب خدا نیست.

قرآن می فرماید: «این ها مرده هستند.» دیگر معنا ندارد که انسان با نگاه کردن به مرده احساس حیات کند. بنابراین، می بینید که در فرهنگ غرب، چیزی به اسم ملاقات و مهمانی و صله ی ارحام و سر کشیدن نیست. آن جا خبری از عاطفه و محبت نیست. حتی پدر و مادر، وقتی فرزندشان 18 ساله می شود، او را از خانه بیرون می کنند. شرکت در جشن ازدواج و بر سر مزار مرده رفتن و گریه کردن، خیلی کم رنگ است. اصلاً بوسیدن بچه های کوچک، برای آن ها خیلی تعجب دارد. می گویند: ما این فرهنگ عاطفی را نداریم. احساساتی شدن و بروز دادن احساسات را اصلاً نمی فهمند. طبیعت گرایی باعث می شود انسان حتی بچه و والدینش را راحت بکشد. ابراز محبت، خوش اخلاقی، لبخند زدن و با پرستیژ عمل کردن، با دیدن کسی از جا بلند شدن و کلاه را برداشتن و عرض ارادت کردن، همه برای نفع شخصی و فریب دیگران است. مثل فروشنده ها یشان که وقتی داخل مغازه می شوی، خوش اخلاق ترین و با عاطفه ترین آدم ها هستند. تحویلت می گیرند و چنان پاگیرت می کنند که تا جیبت را خالی نکنند، نمی گذارند بروی. این رسم آن جاست. عاطفه و مهرورزی انسانی در آن جا، در حد حیوانی است.

اسلام به گرفتن دوست، زیاد سفارش کرده است

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله  و سلم فرمودند: « استكْثِروا مِن الإخوانِ فإنَّ لكلِّ مؤمنٍ شَفاعةً یومَ القیامةِ[2] = بر شمار برادران خود بیفزایید؛ زیرا در روز قیامت هر مؤمنى را شفاعتى است.» در اسلام سفارش شده که زیاد دنبال رفیق های صادق باشید.

بعضی ها می گویند: بی خود سر خودت را شلوغ نکن و اگر تا آخر عمر با یکی دو نفر رفیق باشی، کافی است. اما دین ما می گوید: هر چه می توانید رفیق بگیرید. یکی از دلایلش این است که باعث حیات قلب می شود. به همین دلیل، کسانی که اهل رفاقت نیستند و کم رفیق می گیرند و نمی گذارند کسی با آن ها رفیق شود و فقط در خودشان هستند، از جهت احیای قلب، ضعیف هستند. آدم های پژمرده و دل مرده اند. حتی کسانی که اهل مطالعه هستند، ولی رفقای خوب ندارند و فقط به درس و کتاب چسبیده اند؛ با این که درس ها را خوب می خوانند و معارف و قرآن و تفسیر و اخلاق و عرفان را خوب بلدند، ولی آدم های پژمرده و مرده­دلی هستند و زود پژمرده می شوند. این طور آدم ها اعتقادات شان هم زود خدشه دار می شود و زود شیطان سوار شان می شود. بنابراین، دنبال این باشید که برادران صادق و آخرتی بگیرید. برادرانی که برادر ابدی شما باشند.

پی نوشت:

[1] الكافی : 2/186/2

[2]كنز العمّال : 24642

ظ م - 41

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed