مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه صد و نُه «ولایت»، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
1. امپریالیسم مکتبی است که چهرهای بسیار آرام دارد ولی در باطن بسیار خشن و متعصب است.
2. لیبرالیسم بسیار متحجر است چون قسمت اعظم وجود بشر را نادیده گرفته است.
3. علوم و مکاتب بشری نسبت به آینده بشر هیچ حرفی برای گفتن ندارند.
4. توجه به جنین
5. علوم انسانی طبیعتگرا، انسان را در یک محدودهای نگه میدارد و به همین دلیل این علوم دچار تحجر و جمود است.
6. طبیعت اصل نیست بلکه فقط یک ابزاری برای فطرت است.
7. همانگونه که کودک دوساله برای تثبیت خود با دیگران مخالفت میکند طبیعت نیز با فطرت مخالفت میکند.
8. طبیعت تربیت نشده مثل دیوانهها است.
9. یکی از علل زورگویی انسانهای زورگو احساس بیهویتی و کمشخصیتی است که در خود دارند.
10. اساساً طبیعت نمیتواند خودش را ارضاء نکند.
11. ناخود طبیعت، برای آنکه خود را حفظ کند و زیر بار (فطرت) خود نرود سعی میکند خود را تثبیت کند.
12. یکی از مظاهر ارضاء ناخود در بعد اجتماعی ساختن بت به وسیله طبیعت گراست.
13. همه گروههای طبیعتگرا بالاخره دلشان را به یک چیزی خوش میکنند کل حزب بما لدیهم فرحون
14. طبیعت یک دلخوشی خیالی یا جزیی را آنقدر جذاب نشان میدهد که گاهی تا آخر عمر سر طبیعتگرا را با آن گرم میکند.
15. طبیعت در بازی فوتبال چهقدر نقش دارد؟!
16. هنری که متعالی است در استخدام فطرت است.
17. طبیعت دائماً در حال مسئلهسازی است برای آنکه خودش را تثبیت کند.
18. اشاره به علوم انسانی طبیعتگرا
19. طبیعت حتی پیرمردها را هم سر کار میگذارد.
20. علت اصلی حزبسازیها، مکتبسازیها چیست؟
21. برای طبیعتگرا عار و ننگ است اگر در مسئله اظهارنظر نکند و همیشه سعی میکند حرف برای گفتن داشته باشد.
22. طبیعت در سیاست چگونه وارد میشود؟
23. برای کنترل طبیعت باید مشغولیتهای فطری مناسب داشت.
24. بیان سرگذشتی شیرین
25. طبیعت با فطرت کنار نمیآید مگر اینکه قید حاکمیت را بزند و مؤدب در محضر فطرت بنشیند
کلیدواژه ها:
آثار استاد