مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه صد و شش«ولایت»، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
1. حد طبیعت مرکب بودن است و فطرت اساساً و ذاتاً آفریده شده برای حاکمیت یعنی باید همیشه حاکم باشد.
2. فطرت آن است که اندامزایی صورت گیرد ولی طبیعت این است که جنین اندامزایی نمیکند.
3. در حرکت به سمت آخرت، طبیعت باید محکوم فطرت باشد یعنی تمام ارتباطات انسان از قبیل دیدنیها، شنیدنیها، چشم، تغذیه کننده روح است پس شاکله را میسازد.
4. قرآن، خسران را یعنی ورشکستگی را اصل سرمایه از دست دادن را اینجوری میفرماید: قُل اِنَّ الخاسرین الذین خسروا اَنْفُسِهِم و اَهْلیهِم یوم القیامةِ ألا ذلک هوالخسران مبین.
5. طبیعت، تمام ارتباطاتی که انسان از طریق بدن دارد، هر چیز و هر ارتباط دیگری باید منجر بشود به اینکه روح سالم متولد شود.
6. شرط طبیعت محکومیت است یعنی که فقط در استخدام باشد - اما جدای از باور طبیعت، یک چیز دیگری هم باید باور بشود، مهمتر از آن چیست؟ فطرت باید باور شود اما اگر باور نکنیم طبیعت کارش طغیان است.
7. طبیعت طغیان میکند، ایجاد جنگ میکند، جنگ بازتابش دوباره به کسی برمیگردد؟ به خود طبیعت برمیگردد.
8. فطرت سد ساز است و خوب بتوانیم بپذیریمش، قبول کنیم، طبیعت وقتی در استخدام فطرت یعنی آخرت و ابدیت قرار نگیرد، طغیان میکند.
9. قرآن بحث خیلی زیبایی را بیان میکند، یعنی بحث طغیان طبیعت را که وقتی طبیعت نظام فردی طغیان میکند چه اتفاقی میافتد، خوب بیانش میکند، میگوید در نظام فردی: از سوره قیامت: (یرید الانسان لیفجر امامه) اینجا الانسان یعنی چه؟ یردالانسان؟ کدام شانس؟ طبیعت.
10. هم طبیعت آینده نگر است و هم فطرت - طبیعت وقتی آیندهنگری میکند، فقط دنیا را میبیند تا دم قبر.
11. امام علی«علیهالسلام» فرمودند: الدنیا منتهی بَصَرَ الاَعمی: دنیا غایت دید یک آدم کور است - کور یعنی چه؟
12. فطرت وقتی دارد آینده میبیند یعنی ممتد میبیند، تا بینهایت میبیند هم دنیا را قبول دارد فطرت تا دم مرگ، هم بعد از مرگ را بینهایت قبول دارد.
13. طبیعت فقط در محدوده تولد تا مرگ را ولی فطرت اینجوری نیست.
14. وفات یعنی تولد دیگر، یعنی تحویل، زمانی که ما متولد میشویم به آن سمت، تحویل آن طرف داده میشویم قیامت را میبیند، بعد از قیامت هم میبیند، یعنی آن فطرت.
15. طبیعت مجبور است آن قسمت بعد را انکار کند و فقط خودش را تا کجا معنا کند تا دم قبر، همه متعلقات مربوط به نظام فطری هم باید انکار کند.
16. طبیعت بدون انکار نمیتواند دوام بیاورد، فراقش، خوراکش، عامل حیاتش، در واقع، روح خودش را از کجا میگیرد؟ از انکار میگیرد.
17. یکی از ترفندهای مهم طبیعیت، تشکیک است، تشکیک اینکه، در قرآن شک را با کفر یکی کردن
18. طبیعت کاری با افشاء ندارد، کاری را با رسوایی ندارد، به قدری طبیعت بیحیاست و بیقانون که آیات قرآن هست که روز قیامت جلوی خدا میایستند.
19. قرآن دارد میگوید که نه باید طبیعتگرا وقتی طغیان میکند، فطرت را خیلی مسخره میکند: یکی از آیهها این است: اِنّ الذین بَصْرَموا کانوا من الذین امنو یضحکون.
20. تمسخر قوت میدهد به طبعیت، طبیعت یکی از جاهایی که تغذیه میشود از تمسخر فطرت لذت میبرد، انرژی زیادی میگیرد.
21. یک جامعهای که تشکیل شده از واحدهای طبیعتگرا، شکل جامعه طبیعت گرا به خودش میگیرد، شکل حکومت و حتی شکل مکتب به خودش میگیرد.
22. وقتی قضیه فطری میشود همه متحدند باهم، همه متحدند یعنی هیچ اختلافی بین آنها نخواهید دید. دیگر اگر اختلافی هم هست سر سرمایه خودشان است.
23. طبیعتگرا اگر مسائل فطری را بپذیری برای تحکیم طبیعت گرایی است، برای تحکمی پایههای خودش است.
24. سیدالشهدا «علیهالسلام» میفرماید: بادِروا بالصحةِ الاجسام فی مدةِ الاعمال: در تمام مدّت عمرتان مبادرت کنید به اینکه بدنتان را سالم نگه دارید. یکی از راههایش ورزش است اگر به عنوان مرکب فطرت به ورزش نگاه کنید عبادت میشود.
کلیدواژه ها:
آثار استاد