ولایت ، جلسه 104

انسان باید به هدف خلقت خود برسد، از همه ابزار برای رسیدن به هدف خلقت خویش استفاده کند چون اگر این ابزار باشد ولی انسان شکوفا نشود مثل جنینی است که سقط شده یا ناقص متولد شده است.

به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه صد و چهار «ولایت»، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:

1. وقتی صحبت از انسان می‌شود اگر کسی حیطه اندیشه‌ها، آمال و آرزوها و اهداف او در کمالات حیوانی رفت فقط حیوان است، بیشتر از آن نمی‌تواند فکر کند.

2. انسان از نظر اسلام برای هدف خاصّی خلق شده است، آن هدف قطعاً هدفی است که بالاتر از اهداف زندگی حیوانی است.

3. اگر انسان دین نداشته باشد بدون تردید حیات انسانی نخواهد داشت یعنی کاملاً سقوط در ورطه کمالات حیوانی می‌کند.

4. آیه قرآن: قلب‌های شما مستی شده مثل سنگ، بعد می‌فرماید: اَوْ أشَدُّ قَسْوَة یعنی از سنگ هم پست‌تر می‌شود.

5. وقتی درباره موضوعات انسانی صحبت می‌کنیم از کارشناس‌ترین و از متخصص‌ترین شخص باید در مورد موضوعات انسانی سؤال کنیم.

6. انسان آرمانی اسلام انسانی است که انسان است یعنی خودش از حدّ کمال گیاهی و حیوانی بالاتر برده است.

7. خدا یک کارشناس است خالق بشر است که حرف می‌زند من باید بیایم و دست از تکبّر بردارم.

8. برای هر یک از رشته‌های علوم انسانی بشر فلسفه نوشته است فلسفه تاریخ، تعلیم و تعلم، تعلیم و تربیت و...

9. قرآن می‌فرماید: همه فلسفه‌ها با هدف خلقت بشر پیوند خورده است یعنی هدف رشد با هدف خلقت مساوی است.

10. انسان باید به هدف خلقت خود برسد، از همه ابزار برای رسیدن به هدف خلقت خویش استفاده کند چون اگر این ابزار باشد ولی انسان شکوفا نشود مثل جنینی است که سقط شده یا ناقص متولد شده است.

11. اگر قرار است ما در رحم دنیا سالم متولد نشویم به حیات ابدی، این دنیا دنیای خوبی نبوده است.

12. هدف از تمام فعالیت‌های انسانی این است که ما به هدف خلقت برسیم.

13. فلسفه همه ارتباطات انسانی این است که انسان به آخرت سالم متولد شود.

14. هرگز گمراهی دیگران به شما آسیب نمی‌رساند، اگر شما خود هدایت شده باشید.

15. اسلام فلسفه حیات را رسیدن به حیات بعد از این حیات می‌داند، روایت داریم که دنیا برای خودش خلق نشده است.

16. انسان‌ها شاید در جزئیات و شیوه عملکرد و خیلی مسائل دیگر با هم اختلاف نظر داشته باشند اما در کلیات اختلاف نظر نیست.

17. سکولاریسم نتیجه طبیعی و فرزند مشروع نگاه حیوانی به انسان است یعنی معنا کردن انسان در حیطه کمالات حیوانی و ندیدن ماوراء طبیعت.

18. حضرت می‌فرماید: 14 سوره قرآن در مورد ما اهل بیت نازل شده است و نیز فرمودند صراط مستقیم ما هستیم.

19. جامعه کبیره یک معصوم از مقام خویش گزارش داده است که‌ای شیعیانی که می‌خواهید ما را خطاب کنید با ما این‌گونه حرف بزنید.

20. مسئله جانشینی فقها نسبت به اهل بیت علیهم السلام از زمان خود معصومین قبلی هم بوده است.

21. امام زمان «علیه‌السلام» که معدن عاطفه است یعنی همه صفات الهی در او تجلی نموده است او هیچ فکری برای مردم ندارد.

22. گفتند شما یا با ولایت ما، یا تحت ولایت فقهایی که جانشین ما هستند می‌باشید و خصوصیات آن‌ها را نیز بیان نمودند.

23. امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» پیامبر آب دهان خویش را بر دهان من قرار داد و هزار باب علم به روی من باز شد و از هر بابی هم هزار باب دیگر.

24. زهد یعنی بی‌رغبتی، بی‌میلی، تنفّر، برائت؛ یعنی انزجار و بی‌میلی در ولایت ظالم.

25. میزان پرهیز و تنفر از یک چیز بسته به میزان رغبت به ضد آن چیز دارد.

26. یک فطرت‌گرا وقتی واقعاً فطرت‌گرا شد بوی انسانیت، فعالیت و حرکت فطری به مشام او رسید و لذّت برد دیگه حاضر نیست طبیعی زندگی کند.

27. سیدالشهدا می‌تواند دست به شمشیر ببرد، می‌فرماید: اگر امت به یک والی و راعی مثل یزید دچار شود فاتحه اسلام خوانده است.

28. یکی از دو اصلی که حضرت فرمود دستگیره‌های ایمان است تبرَّی می‌باشد.

29. غیر از معصوم کسی حرفی برای گفتن ندارد و اگر حرفی هم هست یا در تشریح و توضیح فرمایشات آن‌هاست یا چیزی غیر از حرف‌های آن‌ها زده شود چیزی که انحراف دارد.

30. امام هم او کسی است که من باید در همه رفتارهای خود به او اقتدا نمایم، یعنی واجب الطّاعه است.

31. یک خانم مسیحی به بچه‌های خود گفته بود هر وقت با مشکل روبه‌رو می‌شوید بگویید یا فاطمةالزهرا (س) مطمئن باشید حل می‌شود.

32. لعن جزء اصول عقاید ماست، ما باید بیزار باشیم از غیرخدا و غیرمعصوم تا بتوانیم اتصال به خدا داشته باشیم.

33. اگر ایمان به خدا بدون کفر به طاغوت شروع شود حتماً متزلزل است، انسان صدمه می‌بیند.

34. ایمان‌هایی به درد می‌خورند که وقتی انسان شروع می‌کند قبول کرده باشد، جزء پوست و خون و اعتقادش باشد که بعد از خدا و اهل بیت هیچ‌کس حرفی برای گفتن ندارد.

35. اگر کسی کفر به طاغوت ورزید به یک ریسمانی پیوند بسته که این ریسمان هرگز انقطاع برایش نیست.

36. گاهی اوقات طبیعت بسیار خطرناک‌تر به سراغ انسان می‌آید، طبیعت در صورت مقدس می‌آید.

37. طبیعت هزار حرف قشنگ می‌زند، مقبول است، یک حرف باطل هم مخلوط آن می‌کنند این برایش مهم است که انسان آن را قبول کند، این شیوه کار است.

38. شیطان قرار است در لحظه خاصی مورد امتحان قرار گیرد طبیعت نمی‌گذارد، بر من سجده نمی‌کند به همین دلیل قرآن می‌گوید در تمام عباداتش کافر بود.

39. شخص می‌رود احکام شرعی درس می‌دهد احکام گفته است که مثلاً یک بار آب بریزی پاک می‌شود می‌گوید نه دو بار بریز احتیاطاً.

40. این همه سخت‌گیری‌ها که در روابط انسانی آمده طبیعت تحمیل کرده است همه‌اش به نام اسلام تحمیل شده است.

41. جعل احادیث در صیغه طبیعت مسلح به فطرت صورت گرفته است.

42. برائت جزء اصول فلسفه یک زندگی ایمانی است، می‌فرماید حج بدون برائت حج ابراهیمی نیست.

43. امام«علیه‌السلام» می‌فرماید: معاویه و بنی امیه به مردم آموزش توحید می‌دادند و در توحید اجازه می‌دادند مردم فکر کنند و حرف بزنند اما در شرک اجازه نمی‌دادند چون معرفی می‌شدند.

44. امام می‌فرماید مرگ بر آمریکا برای آن‌ها مرگ می‌آورد، به ما یاد دادند که مرگ بر آمریکا ثوابش از نماز کمتر نیست.

45. ما مرگ بر آمریکا می‌گوییم باید هم بگوییم و حذف آن حماقت است. اصلاً با اصول قرآنی جور درنمی‌آید.

46. امیرالمؤمنین«علیه‌السلام»: به‌قدری می‌توانی تقرّب پیدا کنی به خدا که برائت آن طرفت زیاد باشد، هرچه‌قدر از آن‌ها بیشتر فرار کنید با سرعت و سهولت بهتری می‌توانی به خداوند نزدیک شوید.

47. فطرتی که سوار طبیعت شده و غافل می‌شود از آن طبیعت به جایگاه خود بازمی‌گردد.

48. فرازهایی از زیارت جامعه کبیره.

49. امام باقر «علیه‌السلام»: شرق و غرب عالم را بگردید هیچ علم درستی را پیدا نمی‌کنید مگر اینکه به ما اهل بیت برمی‌گردد، نزد ما اهل بیت است.

50. بغض اهل بیت را داشتن یعنی بغض جهنم را با همه خشونت و تبعات دردناک آن را داشتن.

51. فرازهایی دیگر از زیارت جامعه کبیره.