مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
استاد شجاعی می گوید: معصوم علیه السلام، تجلی تمام نمای خداوند در زمین است و پذیرش ولایت معصوم و وقت گذاشتن برای او که از جانب خداوند به مقام امامت رسیده، در حقیقت وقت گذاشتن و میثاق با خدا و عهدی الهی است.
حالا این سؤال را از خودمان میپرسیم که از این پس، چقدر حاضریم برای امام زمانمان وقت گذاشته و او را یاری کنیم؟ یا برای وفاداری به چنین عهدی چقدر تلاش خواهیم کرد؟ نوع حیات ابدی ما، بستگی به حضور امام زمان در درونمان دارد. این که امام زمان در زندگی و در تصمیمگیری هایمان چقدر تأثیر گذار بوده است؟ هر چه رفاقتمان با او بیشتر باشد و خودمان را نسبت به رعایت این عهد مسئول تر بدانیم، در دنیا و آخرت شادتر زندگی خواهیم کرد.
وقت گذاشتن برای امام زمان، مستحب نیست؛ بلکه اوجب واجبات است. هیچ یک از مشغله های ما برای عدم توجه به امام زمان پذیرفته نیست، چرا که خداوند بر این عهد الهی بسیار تأکید نموده است. اگر کسی در قیامت بتواند از گذر وفاداری به این عهد، جان سالم به در برد، احتمال نجاتش بسیار است.
در روایات بسیاری آمده که اگر کسی امام زمانش را نشناسد و از دنیا برود، در حالت کفر مرده است و این روایت مشهور است که می فرماید: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة= هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است».
همه ما نسبت به پدر و مادر، اطرافیان و هموطنانمان قیودی داریم که خود را ملزم به رعایت آنها می دانیم. اما آیا حتی برای یکبار امام زمانمان را جزء قیودی که خدا از ما اخذ کرده به شمار آورده ایم؟ آیا رعایت حق ولایتش برای لحظه ای از ذهنمان گذشته است؟
«ان العهد کان عنه مسئولا= از عهد الهی سوال میکنند». در قرآن و روایات، «امامت» عهدی الهی شمرده شده است و انسانها نمیتوانند از آن بی توجه عبور کنند. بیاعتنایی به تنهایی، آوارگی و غربت امام زمان، یقینا ما را در پیشگاه خدا مسئول و مورد بازخواست و در نهایت به عذاب اخروی دچار خواهد نمود.
امام باقر (ع) می فرماید: در آیه «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف سوء» مضطر، وجود مقدّس امام زمان است.
......یادمان باشد که مرگ در چند قدمی ماست و مهدی تنهاتر و غریبتر از همیشه در انتظار یاری ما... باید ببینیم که دست کدام یک از ما محکمتر و استوارتر، دستان پسر فاطمه را خواهد فشرد؟ این تمام سعادت دنیا و ابدیت ما است. اگر نفسهای مهدی در رگ های زندگی ما به جریان افتاده و روحی آسمانی در کالبد تاریک خانه هایمان دمیده شود، زندگی ما شیرین ترین سبک زندگی خواهد شد.
بارالها دستان بی رمق و آلوده ما را به دستان عرشی آخرین باقیمانده ات در زمین برسان و ما را آماده یاری او و وفادار به عهدمان بگردان.
برگرفته از سلسله مباحث خانواده آسمانی استاد محمد شجاعی
و در پایان زبان حال یکی از شیفتگان اهل بیت ع برای ظهور فرزند فاطمه سلام الله علیها
موعود
ای زلیخا! تو چه حالی داشتی
یوسفت را دور می پنداشتی
او چنان خود را به تو نزدیک کرد
آن چنان قلب تو را تسخیر کرد
پرده از عشقش به روی تو گشود
او تو را معطوف آن هستی نمود
تو ز یوسف عشق اصلی یافتی
حق تعالی، رب او بشناختی
رب یوسف، رب یعقوب نبی
جمله عالم را، کند او سروری
ای زلیخا! یوسفی آید همی
زخممان را مرهمی باشد همی
روی او، نادیده دستان می برد
عشق او آتش به دامان می زند
ای زلیخا! مادر پهلو شکسته دیده ای؟
روی ماه نیلی اش را دیده ای؟
یوسف ما از برای انتقام
با سنان مرتضی آید همی
ای زلیخا! یوسفی آید همی
رضایی (یکی از دختران یوسف)
کلیدواژه ها:
آثار استاد