مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»
وفای به عهد یک دستور قرآنی است که در علم حقوق و تجارت گاه به جای آن واژههای ایفای تعهد، پرداخت و اجرای تعهد به کار برده میشود. در لغت به معنای به جای آوردن تعهد و انجام دادن عهد و پیمان و در واقع به معنای اجرای قرارداد است. در تجارت این اصطلاح شامل پرداخت پول، انجام کار یا خودداری از انجام کار و انتقال یا تسلیم حق یا مال است.
در آیه ۷۶ سوره آل عمران در همین رابطه می خوانیم:
«بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ.»
«آرى هر كه به پیمان خود وفا نماید و پرهیزگارى كند، خدا پرهیزگاران را دوست دارد.»
سه نکته:
* انواع وفای به عهد
وفاى به عهد در تمام موارد زیر لازم است:
الف: عهدى كه خداوند از طریق فطرت یا انبیا با انسانها بسته است.
ب: عهدى كه انسان با خدا مىبندد.
ج: عهدى كه انسان با مردم مىبندد.
د: عهد رهبر با امّت و بالعكس.
** مشرکان هم به عهدشان وفادارند!
وقتی به تاریخ جوامع می نگریم، به وضوح مشاهده می كنیم كه پایبندی به معاهدات، یكی از اصول اخلاق اجتماعی مورد توجه آن ها بوده است. مولای متقیان علی (ع) در این رابطه می فرمایند: «هیچ موضوعی همانند وفای به عهد در میان مردم با تمام اختلافاتی كه دارند، مورد اتفاق نیست. حتی مشركان هم، پیمان ها را در میان خود محترم می شمردند، زیرا عواقب پیمان شكنی را دریافته بودند.» (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
*** داستان سید عبدالکریم کفاش
سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»
سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم. حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد.
پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»
سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت : قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید !
حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.» (کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی)
کلیدواژه ها:
آثار استاد