مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
«ام سلیم همسر ابوطلحه انصاری» از زنان جلیله ی هاشمیه بود. هنگامی که ابوطلحه از او خواستگاری کرد گفت: تو مردی شایسته ای، امّا چکنم که کافری و من زنی مسلمانم، اگر اسلام بیاوری، مهریه همان اسلام آوردنت باشد.
«ابوطلحه» بعد از قبول اسلام از اصحاب بزرگ پیامبر (ص) بشمار می رفت.در جنگ احد پیش روی پیامبر (ص) تیراندازی می کرد؛ پیامبر (ص) بر روی پنجه پا بلند می شد تا هدف تیر او را مشاهده کند.در این جنگ سینه خود را جلو سینه ی پیامبر (ص) نگاه داشته، عرض می کرد: سینه من سپر جان مقدس شما باشد پیش از آنکه تیر به شما رسد، مایلم سینه ی مرا بشکافد.
ابوطلحه پسری داشت که بسیار مورد علاقه او بود، اتفاقاً مریض شد. مادر پسر، ام سلیم از زنان با جلالت اسلام بود. همین که احساس کرد نزدیک است فرزند فوت شود، ابوطلحه را خدمت پیامبر (ص) فرستاد. پس از رفتنش بچه از دنیا رفت.ام سلیم او را در جامه ای پیچیده، کنار اطاق گذاشت.فوراً غذای مطبوعی تهیه نمود و خویش را برای پذیرائی شوهر آراست. وقتی ابوطلحه آمد، حال فرزند خود را پرسید، در جواب گفت: خوابیده است. پرسید: غذائی آماده است؟ گفت: آری، غذا را آورد با هم صرف کردند و پس از غذا از نظر غریزه جنسی نیز خود را بی نیاز کرده، در آن بین که شوهر بهترین دقائق لذت جنسی را داشت، ام سلیم به ابوطلحه گفت: چندی پیش امانتی از شخصی نزد من بود، آن را امروز به صاحبش رد کردم، از این موضوع که نگران نیستی؟ گفت: چرا نگران باشم وظیفه تو همین بود. ام سلیم گفت: پس در این صورت به تو می گویم فرزندت امانتی بود از خدا در دست تو، امروز امانت را خدا گرفت. «ابوطلحه» بدون هیچ تغییر حالی گفت: من به شکیبائی از تو که مادر او بودی سزاوارترم. از جا حرکت کرد غسل نمود و دو رکعت نماز خواند، پس از آن خدمت پیامبر (ص) رسید، فوت فرزند و عمل ام سلیم را به عرض آن جناب رسانید.
پیامبر (ص) فرمود: خداوند در آمیزش امروز شما برکت دهد، آنگاه فرمود: شکر می کنم خدای را که در میان امت من نیز زنی همانند زن صابره بنی اسرائیل قرار داد.(4)
4. پند تاریخ 2/184- وقایع الایام 3/190.
منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر
کلیدواژه ها:
آثار استاد