مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از بدی هایی که در خودمان و دیگران سراغ داریم، قلباً منزجر شویم و از خوبی هایی که در خود و دیگران سراغ داریم قلباً راضی باشیم و درباره خوبی هایی که انجام نمی شود، قلباً به خود و دیگران دستور دهیم و درباره بدی هایی که انجام می شود قلباً خود و دیگران را نهی کنیم.
قلب یکی از ابعاد مهم وجود انسان است که آیات فراوانی از قرآن درباره آن سخن گفته است. از قرآن می آموزیم که قلب مرکز فهم و نیز مرکز عقل در وجود انسان است و دارای حالاتی مثل سلامت، مرض، تقوا، کجی و مهر خوردگی است. در اینجا می خواهیم درباره شناخت یکی از واجبات مهم که باید توسط قلب انجام گیرد از نهج البلاغه کمک بگیریم.
کارهایی که قلب می تواند انجام دهد
همانطور که گفته شد از قرآن میآموزیم که قلب مرکز فهم و نیز مرکز عقل در وجود انسان است و دارای حالاتی مثل سلامت، مرض، تقوا، کجی و مهر خوردگی است.
رضایت نسبت به کارهای خوب یا بد دیگران به قدری مهم است که قرآن خبر از تشابه قلب ها با یکدیگر می دهد که در آیه 118 سوره بقره می توانیم سراغ آن را بگیریم. مطابق آن، نیت ها و طرز فکرمان مرزهای زمانی و مکانی را در می نوردد و ما را با شخصیت های مثبت یا منفی از مناطق دیگر زمین یا زمان های قبل و بعد از خود، یکی می کند.
بنابراین قلب تنها اثرپذیر نیست بلکه خود نیز منشأ برخی اعمال است. مثلاً قلب می تواند سخت و قسی شود؛ آثم یا مۆمن شود و تقوایی مخصوص به خود نیز بورزد و یا در کاری تعمد به خرج دهد.
از اینجا می توانیم بفهمیم که چگونه "تولی" و "تبری" که به معنای "دوست داشتن دوستان خدا" و "دشمن گرفتن دشمنان خدا" می باشد به عنوان دو واجب مهم در کنار نماز نماز و روزه و حج و زکات مطرح می شود.
امر و نهی از سنخ قلب
امر و نهی قلبی اساسا اولین و پایه ای ترین مراحل امر و نهی است، به گونه ای که بذون آن امکان امر و نهی زبانی و بدنی (اجبار) پیدا نمی شود
یکی از کارهایی که عهده قلب بر می آید، امر و نهی است. در جامعه ما درباره امر و نهی زبانی بسیار گفته می شود اما کمتر کسی یافت می شود که خبر از امر و نهی قلبی بگیرد، در حالیکه این دو یکی از مراحل امر به معروف و نهی از منکر هستند؛ آنگونه که امیرالمومنین علیه السلام در روز برخورد با سپاهیان معاویه به اصحاب خود فرمود: ای مومنان، هر کس ببیند "دشمنی" به کار گرفته می شود و به بدی دعوت می شود و با قلبش از این کار تنفر جوید سالم می ماند و هرکس با زبانش چنین کند، مأجور است و از شخص اول با فضیلت تر است و هرکس آن را با شمشیر تنفر جوید اگر نیتش بلند کردن کلمه الله باشد و پایین آوردن کلمه ظالمان باشد، چنین شخصی به راه هدایت رفته و راه را استوار نموده و در قلبش یقین را برافروخته است (کلمات قصار، شماره 373)
و از سخن دیگر ایشان که در حکمت بعدی ضبط شده است، نتیجه می شود که امر و نهی قلبی اساساً اولین و پایه ای ترین مراحل امر و نهی است، به گونه ای که بدون آن امکان امر و نهی زبانی و بدنی (اجبار) پیدا نمی شود.
بعضی، منکر را با دست و زبان و قلب انکار می کنند. آنان همه خوبی ها را دارا می باشند و برخی، منکر را با زبان و قلب انکار می کنند اما با دست آن را انکار نمی کنند که دارای دو خصلت خیر هستند و خصلتی را ضایع کرده اند و گروهی نیز تنها به صورت قلبی انکار می کنند و انکار دستی و زبانی را ترک می کنند که چنین افرادی ضایع کننده دو خصلت مهم تر از بین این سه خصلت هستند و تنها دارای یکی از خصلت های خیر هستند. برخی نیز هستند که از هیچ یک از طریق زبانی و قلبی و دستی منکر را انکار نمی کنند که آنان مرده های زندگان هستند...
از بدی هایی که در خودمان و دیگران سراغ داریم، قلباٌ منزجر شویم و از خوبی هایی که در خود و دیگران سراغ داریم قلباٌ راضی باشیم و درباره خوبی هایی که انجام نمی شود، قلباٌ به خود و دیگران دستور دهیم و درباره بدی هایی که انجام می شود قلباٌ خود و دیگران را نهی کنیم
به عبارت دیگر باید تمرین کنیم که از بدی هایی که در خودمان و دیگران سراغ داریم، قلباً منزجر شویم و از خوبی هایی که در خود و دیگران سراغ داریم قلباً راضی باشیم و درباره خوبی هایی که انجام نمی شود، قلباً به خود و دیگران دستور دهیم و درباره بدی هایی که انجام می شود قلباً خود و دیگران را نهی کنیم.
آنجا که توان امر و نهی زبانی و بدنی را نداریم
از عملکرد امیرالمومنین علیه السلام در دوران بیست و پنج ساله سکوت می آموزیم که امر و نهی در بعضی دوران ها از حالت بدنی و زبانی مستقیم خارج می شود و به صورت سکوت معنادار و معترضانه تبدیل می شود؛ اما اگر نتوان به امر و نهی بدنی و زبانی مشغول شد، هرگز نباید از امر و نهی قلبی دوری کنیم زیرا این واجب هیچ گاه تعطیل شدنی نیست.
سرپرستان منکر را فراموش نکنیم
نکته دیگری که از نهج البلاغه امیرالمومنین علیه السلام می آموزیم آن است که در برخورد با معروف ها و منکرها، نگاهی جامع داشته باشیم و بدانیم که در جامعه رؤسا و بزرگانی وجود دارند که امر و نهی آنها اهمیت و اثر بیشتری دارد و باید آماده باشیم که در مواقعی که این فرصت برای ما پیش بیاید به امر و نهی رۆسا و حاکمان نیز بپردازیم که در بیان مولای ما از آن به " كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ " تعبیر شده است.
روح الله رستگار صفت - بخش نهج البلاغه تبیان
کلیدواژه ها:
آثار استاد