مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بحثمان درباره یک راهکار خیلی خوب از امام سجاد علیه السلام بود. قبل از شرح سخن حضرت، لازم است در ابتدا نکتهای را توضیح بدهم. ما معمولاً در ارتباط با مردم دچار توهم هستیم و این توهم ناشی از این است که ارتباطاتمان را بجای اینکه براساس بخش انسانی طراحی کنیم، براساس بخشهای جمادی، گیاهی و حیوانی قرار دادیم. لذا انتظاراتی را از طرف مقابل میخواهیم، یعنی افراد بجای اینکه خود را انسان بدانند یا حداقل یک فرشته بدانند، خودشان را زن یا مرد (حیوان) تعریف میکنند. در حالیکه نباید این نگاه مبنای تعریف از خود باشید. چون همه ما یک روح و یک حقیقت واحد داریم و آن حقیقت همان روح خدا و نور محمد و آل محمد صلیاللهعلیهوآله است. بنابراین، اگر قرار است براساس یک پیوند با انسانها روابطمان را تنظیم کنیم، بهتر است براساس رابطه آسمانی باشد. یعنی قبول کنیم که از یک خانواده هستیم و یک حقیقت داریم. حتی با مسیحیان، یهودیان و...
دیگران را از خود بدانیم
فرمولی که امام سجادعلیهالسلام به دوستشان فرمودند این بود که «چه اشكالى دارد كه مسلمانان را چون خانواده ات بشمارى». حضرت این فرمول را در اختیار ما قرار میدهد تا بجای اینکه با معیارهای جمادی، گیاهی و حیوانی نگاه کنیم، براساس معیارهای آسمانی با همدیگر رابطه و پیوند برقرار کنیم و همدیگر را فرزند اهلبیت بدانیم. وقتی این نگاه حاکم شد دیگر همه را خواهر و برادر دینی خود تلقی میکنیم.
اگر ما این توهم را از خود دور کنیم که ما با بدن و قالبگیری تفکیک نمیشویم. همه یک نفر هستیم، آن وقت میتوانیم همدیگر را دوست بداریم. این باعث میشود خودخواهیها، محدودیتها، حسادت و رقابتها از بین برود و این همان قاعده (هو انت؛ او تو هستی) است.
پس به تعبیر حضرت دیگران را از خود و خانواده خود بدانیم. در این صورت شادی داریم و غصهای نخواهد بود. تمام کینهها، بدبختیها و دوری از اهلبیت صلیاللهعلیهوآله زمانی است که ما آدمها را از همدیگر جدا کردیم. وقتی همه از تو شد، آنگاه همه پشتیبانت میشوند.
در ادامه حضرت میفرماید: «و بزرگشان را به منزلت پدر بدانى و كوچكشان را به منزلت فرزندت و همسالت را به منزلت برادرت».
بزرگ جامعه هر کس باشد را مثل پدر و مادر خودت حساب کن. در این صورت نوع احساسها هم فرق میکند و حتی از نگاه شهروندی هم بالاتر است. دیگران خواهر و برادر ما هستند. پس نمیتوان مشکل دیگران را از خود نبینیم. حتی بچهها را هم مثل فرزندان خود تلقی کنیم و با آنها درست برخورد کنیم. این همان تربیت اسلامی است.
?نکته: اگر چنین نیتی (او تو هستی) را در برخورد با هر کسی داشته باشیم، خدا به پایمان حساب میکند. کمترین اثر این نیت، شادی و آرامش زندگی است.
پس به میزانی که انسان دست از بخشهای جمادی، گیاهی و حیوانی برمیدارد، انبساط روحی پیدا میکند؛ سرعت پرواز بیشتر میشود و خوابهای زیبا میبیند؛ بزرگ میشود و تشبه به خدا و اهلبیت پیدا میکند.
چرا ظلم میکنیم!
در ادامه سیدالساجدین امام زین العابدین علیهالسلام میفرماید: «فَأَیُّ هؤُلاءِ تُحِبُّ أن تَظلِمَ؛ حال به هر کدام از اینان دوست داری ظلم کنی»؟
دوست داری سر کی کلاه بگذاری یا به چه کسی جنس گران بفروشی یا کالای قاچاق بدی؟ اصلا با این نگاه میتوان این کار را کرد؟ هرگز. چون همه خود تو هستند. نمیتوانی خودخواه باشی. مثل بعضی افراد که برای بدست آوردن سود و پول بیشتر حاضرند هر کاری بکنند. اگر به دیگران خیانت کنی درواقع به خودت کردی. (هو انت)
همه چیز در عالم ریاضی است. وقتی دیگران را مثل خانواده خودت دیدی، به راحتی ظلم نمیکنی. حتی به گیاهان، حیوانات و اشیاء هم نمیتوانی ظلم کنی. چون همه چیز حرمت و شعور و احساس دارند.
بنابراین، وقتی یک انسان نگاهش توحیدی شد، نمیتواند به کس ظلم کند یا دروغ بگوید. شیطنتها و تیزهای نفسش هم از بین میرود.
در ادامه روایت، «و أیُّ هؤُلاءِ تُحِبُّ أن تَدعُوَ عَلَیهِ؟! وأیُّ هؤُلاءِ تُحِبُّ أن تَهتِكَ سِترَهُ؟؛ كدام یك از اینان را دوست دارى نفرین كنى؟ آبروى كدام یك از اینان را دوست دارى بریزى؟»
آبرو دست خداست و فقط اوست که آبرو را نگه می دارد. کسی که فکر میکند با غیبت کردن و سخنچینی میتواند آبرو دیگران را ببرد، سخت در اشتباه است. چون آبروی خودش نزد خدا و ملائکه می رود و روسیاه میشود.
درمان فکری خودبرتربینی
ممکن است شیطان در ما این وسوسه را کند که تو از دیگران برتر و بهتری. ما حتی نباید خود را از فرد زناکار هم بهتر بدانیم؛ چه برسد به دیگران. اینکه انسان خودش را بهتر از پدر و مادر یا خواهر و برادر یا همسر می داند، فقط یک توهم و فریب شیطانی است.
حالا حضرت سجاد علیهالسلام یک راهکار میدهد که اگر شیطان تو را فریب داد که تو از دیگران بهتری چگونه خودت را نجات دهی:
«اگر هم ابلیس ـ كه نفرین خدا بر او باد ـ در تو این پندار را پدید آورد كه تو بر یكى از اهل قبله برترى دارى، [اندكى درنگ كن و] بنگر اگر آن شخص بزرگ تر از تو بود، [با خودت] بگو: پیش از من ایمان آورده و به عمل صالح پرداخته است. پس بهتر از من است. اگر كوچك تر از تو بود، بگو: من پیش از او به گناهان و معصیتها روى آوردم. پس او بهتر از من است و اگر همسالت بود، بگو: من نسبت به گناه خود، یقین دارم و درباره او تنها شك دارم. پس چرا یقینم را بر اثر شك خود رها كنم».
پس هر وقت شیطان تو را فریب دادکه بهتر از دیگران هستی این گونه به خود خطاب کن که من می دانم گناه دارم. شاید گناهان او بخشیده شده باشد. شاید او توبه کرده باشد و او بهتر از من باشد و گناهان من بخشیده نشده باشد. پس او بهتر از من است.
پُز دادن و رقابت موجب برهم ریختگی باطن انسان
در ادامه حضرت سجاد علیهالسلام میفرمایند: «اگر دیدى مسلمانان به تو حرمت مى نهند، بزرگت مى شمارند و گرامىات مىدارند، بگو: این فضیلتى است كه آنان به چنگ آوردهاند و اگر از آنان درشتى و رویگردانى از خودت را دیدى، بگو: این به سبب گناهى است كه از من سر زده است».
اگر بخاطر خوبیهایت مورد احترام و اکرام دیگران قرار گرفتی، بگو یک لطفی است که خدا شامل حال آنها کرده. بگو: «الحمدلله». بگو: من از خود چیزی ندارم، همه را خدا داده.
«الحمدلله» سپهری است برای جلوگیری از غرور و خودخواهی، پز دادن، رقابت و چشم و هم چشمی.
هستی ما از خداست. روح، عقل، هوش، توان جسمی و ... همه را خدا داده. پس پز دادن معنای ندارد.
پز دادن باعث برهم ریختن و زشت شدن باطن انسانی میشود. چرا بخواهیم با نعمتهای که خدا داده به دیگران پز بدهیم. همه این رقابتها توهم است.
اگر هم از کسی درشتی، اذیتی، فحشی و... دیدی بگو این هم به سبب گناهی است که از من سر زده. این هم کفاره گناهانت یا درجه برای آخرت حساب میشود.
بدانید که مومن در دنیا مورد اذیت و ناسپاسی سختی قرار میگیرد، اما چون قرار است شبیه خدا شود در دنیا مورد کفران دیگران قرار میگیرد.
یادتان باشید همه آدم حسابیها مورد بیمهری و قدرنشناسی قرار میگیرند. فقط خداست که قدر انسان را میداند. از هیچ کس انتظار نداشته نباشیم که قدر ما را بداند. پژمردگی و افسردگی برای کسی است که خدا را نمیبینند.
همین که خدا قدر ما را بداند، بس است
کلیدواژه ها:
آثار استاد