مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
تردیدی نیست که زنان، در طول تاریخ از موقعیت مطلوب و شأن بالایی برخوردار نبوده و غالبا مورد بیمهری و ظلم و ستم واقع میشدند، اما با رشد روز افزون آگاهیهای بشر و پیشرفت سریع علوم انسانی و اجتماعی، این پرسش مطرح شد که جایگاه واقعی زنان در جامعه و خانواده کدام است و چگونه میتوان حقوق از دست رفته زنان را استیفا کرد. در این راستا به یقین میتوان گفت که ادیان الهی بویژه دین اسلام، بیش از همه به احیای شخصیت والای زن همت گماشته و خداوند متعال بهترین راه را برای سعادت و رستگاری بشر اعم از زن و مرد فراروی آنان گشوده است. معارف و الگوهای حیات بخش اسلام اگر چه در مسیر احیای شخصیت و جایگاه زنان تاثیرات زیادی داشته و دارد، ولی بسیاری از حقایق در پس ابرهای جهل و خرافه پنهان مانده و جامعه زنان هنوز نتوانسته اند آن چنان که باید از میوههای شیرین فرهنگ دینی بهرهمند گردند.
دین اسلام بالاترین هدیه را به زنان عطا نموده و در قرآن کریم، در شأن و منزلت زنان مؤمن و خداجو آیاتی را نازل و حتی سورهای به نام ایشان (نساء) نامگذاری کرده است. دین اسلام -به عنوان دینی که به تمام ابعاد فردی و اجتماعی انسان توجه دارد- برای زنان نیز حق مشارکت در عرصههای سیاسی و اجتماعی قائل بوده و بر این اساس، زنان از همان آغاز همدوش با مردان در حفظ و صیانت از دین اسلام و پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله به پا خاستند و در عرصههای مهمی همچون بیعت، هجرت و جهاد توانایی خویش را اثبات نمودند.
از طرف دیگر فرهنگ غرب با تسلط بر امکانات مادی و مراکز ارتباطی و اطلاعاتی، الگوی ناقص خویش را بر ملتهای جهان تحمیل کرد. آنان که هنوز از سودمندی دستاوردهای خویش مطمئن نبوده و از درون دچار چالشهای عمیق و فراگیر شده بودند، به تهاجم فرهنگی بر علیه کشورهای دیگر دست زدند.
متأسفانه نقش و اهمیت زنان، سالها با هجوم غربِ بیگانه از اسلام و با تهاجم فرهنگی طراحی شده از سوی غربیان به سوی نابودی کامل پیش رفت. در دوران معاصر نیز و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نه تنها در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا برای زن ارزشی جز استفاده و بهرههای جنسی قائل نبودند و قدر و منزلت زن، آنچنان که باید شناخته نشده بود. با شکلگیری انقلاب اسلامی در ایران و با رسالت پیامبر گونهی امام خمینیرحمۀالله و خلف صالح ایشان امام خامنهایمدّظلّهالعالی، شاهد پیشرفتها و رویشهای بسیاری در جامعهی زنان مسلمان، نه فقط زنان ایران بلکه رویش زنان مسلمان در تمامی نقاط جهان بودهایم.
تبیین نقش مهم و اساسی زنان در تمامی امور من جمله نقش سیاسی، اجتماعی و خانوادگی، برای زنان مسلمان جامعههای امروز امری ضروری و ارزشمند است تا از این رهگذر زنان مسلمان بدانند که اسلام از همان آغاز به نقش سیاسی و اجتماعی و خانوادگی زنان اهمیت قائل بوده و امروزه نیز آنها باید در ایفای این نقش کوشا باشند.
از این رو سالهاست که مقام معظم رهبری مسألهی زن را در رأس مباحث و مسائل مهم این دوران مطرح کرده و به آن پرداختهاند. نگاهی هر چند کوتاه و گذرا به بیانات و منویات معظم له دربارهی زنان میتواند راهگشای زنان مسلمان و مؤمن و متعهد باشد.
انقلاب اسلامی و تجلیل از زنان
مقام معظم رهبری دربارهی ارزش و حضور زنان در جامعهی اسلامی ایران که بنیانگذار این حرکت را نیز امام خمینیرحمۀالله میدانند چنین میفرمایند: «در حقیقت باید گفت كه بعد از انقلاب، از زن ایرانى تجلیل شده است. پیشقراول این تجلیل هم امام بزرگوار بود كه با همهی وجود براى زن ایرانىِ مسلمان ارزش و احترام قائل بود. همین بینش بود كه موجب شد زنان كشور در انقلاب اسلامى سهم بزرگى را ایفا كردند؛ به طورى كه اگر حضور زنان در نهضت انقلابى ملت ایران نمىبود، به احتمال زیاد این انقلاب به این شكل پیروز نمىشد؛ یا اصلاً پیروز نمىشد، یا مشكلات بزرگى در سر راه آن پدید مىآمد. بنابراین، حضور زنان مشكلگشا بود. در جنگ هم همینطور بود، در مسائل دیگر از اوّل انقلاب تا بهحال هم همینگونه بوده است. بنابراین، تلاش زیادى شده است.»[1]
فرهنگ غرب و ناشناخته ماندن مقام زن از دیدگاه اسلام
اسلام و کتاب آسمانی قرآن محکمترین منبع برای شناخت واقعی زنان در ابعاد فردی و اجتماعی و حقوقی و در کل همهی ابعاد شخصیتی آنان است و غیر تمسّک به قرآن هر آنچه که در این رابطه مطرح شده است یا افراط و یا تفریط است. مقام معظم رهبری ناشناخته ماندن نظریات اسلام در مورد زن را نفوذ فرهنگ منحط غربی دانسته و در این رابطه میفرمایند: «فرهنگ اسلامی و مقام زن از دیدگاه اسلام برای دنیای غرب، ناشناخته مانده است. فرهنگ اسلامی در همهی زمینهها و مخصوصاً مقام زن برای دنیا و زنان عالم به خاطر نفوذ فرهنگ منحط غربی ناشناخته است و دنیای غرب به درستی واقف نیست و این به خاطر دستگاههای توطئهگر جهانی است که علیه انسانها توطئه میکنند.»
«در فرهنگ غربى اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا كند، شخصیت پیدا كند، حتماً باید از جذابیتهاى جنسىِ خودش چیزى را ارائه بدهد. حتّى در مجالس رسمى، نوع پوشش زن باید جورى باشد كه براى طرف ذىنفع و منتفع - یعنى طرف مرد - چشمنواز باشد.»[2]
«به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقكشى كه در زمینهى مسئلهى زن انجام گرفته، همین است. در محیط اجتماعى، فرهنگى شكل بگیرد كه زن به عنوان یك طرفِ مورد انتفاع، براى استفادهى یك طرفِ ذىنفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربى وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید كردند، در راهش كوشش كردند، تلاش كردند و این در دنیا جا افتاده.»[3]
ایشان در مورد ستمی که در طول تاریخ بر زن و مرد روا شده است اشاره کرده و معتقدند که زن و مرد برای نجات از تمامی این ستمها باید بازگشت کنند به طراز اسلام؛ معظم له در این رابطه میفرمایند: «در ابتدا لازم میدانم این اعتقاد اسلامی خود را بیان کنم که ما معتقدیم زن و مرد اگر بخواهند حیثیت اجتماعی شایسته خود را بازیابند بایستی به زن و مرد طراز اسلام تبدیل شوند. درست است که ستم تاریخی نسبت به زن بیش از مرد بوده ولی در بسیاری از جوامع مردان نیز تحت ستم فراوان بودهاند. البته نه از ناحیه زن بلکه از ناحیه نظامهای استعماری و فرهنگهای تحمیلی و روشهای سرکوبگرانهای که به کل انسانیت اعمال میشد، میتوان گفت مرد هم مانند زن بخش عمدهای از شخصیت انسانی و واقعی خویش را در طول تاریخ از دست داده و از خود بیگانه شده و مرد نیز باید به حیثیت ذاتی خود باز گردانده شود. با توجه به این اصل، احساس میشود که هم زن و مرد بایستی به زن و مرد طراز اسلام بازگردند.»[4]
زن در قرآن نماد انسانهای خوب و بد
مقام معظم رهبری در بخشی دیگر از سخنانشان راجع به زن، به نمونهی زنانی که در قرآن کریم از آنان یاد شده است اشاره میکنند که قرآن راجع به نمونهی انسانهای خوب و نمونهی انسانهای بد مثال میزند و مثال از هر دو مورد را از زن انتخاب میکند. لذا در این باره میفرمایند: «در قرآن به عنوان نمونهى ایمان - نه نمونهى ایمان زنان، نمونهى ایمان همهى بشر؛ زن و مرد- دو زن را مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»[5] و «مریم ابنت عمران»[6]؛ یكى زن فرعون است، دومى هم حضرت مریم است. اینها اشارهها و نشانههائى است كه منطق اسلام را نشان میدهد.»[7]
همچنین در جایی دیگر اشاره میکنند که قرآن به عنوان نماد زن خوب و زن برتر یک مورد به آسیه همسر فرعون و یكى هم حضرت مریم اشاره میکند - دو بانوی بزرگواری که دو پیامبر عظیمالشأن را در دامانِ خود پروراندند. همچنین قرآن در مورد آن دو زن بد به همسر دو پیامبر، یعنی حضرت نوح و لوطعلیهاالسلام اشاره میکند. و در نهایت ایشان این پرسش را مطرح میکنند که چرا قرآن کریم مثال از زن و مرد هر دو را نمیآورد؟ و خود چنین پاسخ میدهند: «در همهى قرآن، وقتى كه مىگوید: «ضرباللَّه للّذین امنوا»[8] یا «ضرباللَّه للّذین كفروا»[9]، در هر دو مورد از زن مثال مىزند. آیا این به معناى آن نیست كه ما باید از دیدگاه اسلام، به برداشت غلط و متأسفانه مستمر در تاریخ بشریت نسبت به جایگاه زن پاسخى بدهیم؟ اسلام مىخواهد در مقابل این برداشت و روش غلط و فهم نادرست که در طول تاریخ از مسألهی زن وجود داشته است بایستد.»[10] بنابراین سخن از زن در این آیات به عنوان نمونهی ایمان و نمونهی کفر همهی بشر – زن و مرد- است و این نوع اشارات در قرآن، از منطق اسلام است.
برابری زن و مرد
یکی از عالیترین برنامههای اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن تمام بیعدالتیها نسبت به زنان و مردان است. در اسلام برابری زن و مرد نداریم بلکه عدالت جنسیتی حاکم است چون مرد و زن به واسطهی وظایف و حقوقی که دارند مکمل یکدیگر هستند. خلقت زن به منظور خدمت به مرد نیست بلکه هر دو در کنار یکدیگر به آرامش میرسند و یا در واقع قرآن کریم زن را محور ستایش قرار میدهد که با استفاده از مودّت در جهت الهی مایهی آرامش مرد باشد که او بهتر بتواند نقش خود را در جامعه و خانواده ایفا کند. امام خامنهای دربارهی نقش زنان و مردان چنین میفرمایند:
«در نظام الهی زن و مرد حق ندارند خود را واجبتر، ضروریتر و مفیدتر از دیگری بدانند و با این نگاه همه در یک سطح قرار میگیرند. نقش واحد زن و مرد در چرخهی زندگی بشر مبتنی بر انجام کار با هدف تکمیل عالم وجود در نظر حیات بشری خواهد بود و این مهم همان دیدگاه حکمت الهی در آفرینش زن و مرد است.»[11]
در جایی دیگر میفرمایند: «در بینش اسلام زن از نظر معرفت اندیشه، فکر و قرب به خداوند مانند مرد است و به هیچ وجه نباید با زن با افراط و تفریط و دون شأن او برخورد کرد. زن و مرد دارای وظایف و مسئولیتهای مشترک و نیز اختصاصی هستند که باید به دقت شناخته و تبلیغ شود.»[12]
و در اهمیت نقش زن میفرمایند: «اسلام با نظر كرامت به زن نگاه میكند. همهى خصوصیات انسانى میان زن و مرد مشترك است. یك انسان قبل از آنى كه اتصاف پیدا كند به زن بودن، یا مرد بودن، متصف است به انسان بودن. در انسانیت، زن و مردى وجود ندارد، همه یكسانند. نگاه اسلام این است. خصوصیات جسمىاى خداى متعال در دو جنس قرار داده است كه هركدام نقشى در ادامهى آفرینش، در رشد و تعالى انسان، در حركت تاریخ بر عهده دارند؛ و نقش زن مهمتر است.»[13]
معظم له در جایی دیگر با لحنی زیبا، اینگونه از تفاوتهای زن و مرد سخن میگویند: «در داخل خانواده، مرد نماى بیرونى است، زن نماى داخلى است. بخواهید یك خرده ذوقىتر بگوئید، مرد پوست بادام است، زن مغز بادام است. از این قبیل تعبیرات میشود كرد. مرد ظاهرتر است، ساختمان او اینجورى است؛ خداى متعال او را براى این كار ساخته و پرداخته، زن را براى یك كار دیگرى؛ بنابراین بروز و ظهور و نمایش و نمود داشتن در مرد بیشتر است؛ به خاطر همین خصوصیات، نه به خاطر ترجیح. اما در زمینهى مسائل اصلى انسان - كه مربوط به انسان است - زن و مرد هیچ فرقى ندارند.»[14]
ایشان در جایی دیگر با اشاره به آیات قرآن در این باره میفرمایند: «در آیهى شریفهى سورهى احزاب، زن و مرد هیچ فرقى با هم ندارند؛ شاید اصلاً این هم به خاطر همین است كه خواستند آن تصورات جاهلى مربوط به زن را بكوبند: «انّ المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصّادقین و الصّادقات و الصّابرین و الصّابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدّقین و المتصدّقات و الصّائمین و الصّائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذّاكرین الله كثیرا و الذّاكرات».[15] از اسلام تا ذكر، یك فاصلهاى است. یك سلسله مدارك متدرّجى هم وجود دارد. آدم در این تعبیرات دقت كند، این را پیدا میكند. «اعدّالله لهم مغفرة و اجرا عظیما».[16] همه جا مرد، زن: مردِ خاشع، زنِ خاشع؛ مردِ متصدق، زن متصدق؛ با هم هیچ فرقى ندارند.»[17]
فاطمه نادرزاده
صفحه نخست
منبع: العالم
[1]بیانات در دیدار جمعی از زنان، به تاریخ 30/7/1376.
[2]بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، به تاریخ 1/3/1390.
[3]بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، به تاریخ 1/3/1390.
[4]مصاحبه با ویژه نامه زن روز، به تاریخ 25/2/1360.
[5]تحریم/11.
[6]تحریم/12.
[7]بیانات در دیدار گروه كثیری از پرستاران نمونه كشور، به تاریخ 1/2/1389.
[8]تحریم/11.
[9]تحریم/10.
[10]بیانات در دیدار جمعی از بانوان پزشك سراسر كشور، به تاریخ 26/10/1368.
[11]دیدار با بانوان مسئول، متخصص و هنرمند، به تاریخ 22/8/1374.
[12]دیدار با مسئولان صداوسیما، به تاریخ 10/5/1375.
[13]بیانات در دیدار شركتكنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیدارى اسلامى»، به تاریخ 21/4/1391.
[14]بیانات در سومین نشست اندیشههاى راهبردى، به تاریخ 14/10/1390.
[15]احزاب/35.
[16]احزاب/35.
[17]بیانات در سومین نشست اندیشههاى راهبردى، به تاریخ 14/10/1390.
کلیدواژه ها:
آثار استاد