مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود؛ رنگ چهره ی او به كلّي دگرگون شده بود، سيل اشك از دل پر خون و قلب پر التهاب او برخاسته بود و بر گونههايش فرو می ريخت و در اين حال اين گونه زمزمه ميكرد: ای آقا و سرور من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده و آسايش و آرامش را از قلبم گرفته است.
به همراه «مفضّل»، «ابوبصیر» و «ابان» خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدیم و دیدیم كه آن حضرت بر روی خاكها نشسته جامهای خیبری، بی یقه و آستین كوتاه بر تن كرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گریه و زاری است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود...
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرین حجّت خدا صحبت میكند و به حال كسانی كه آن زمان را درك میكنند، رشك میبرد و میفرماید: فطوبی لمن أدرك ذلك الزّمان.2
خوشا به حال كسی كه آن زمان را دریابد.
گاه نیز عاشقانه آرزوی درك زمان آن حضرت را میكند و میفرماید: و لو أدركته لخدمته أیّام حیاتی.3
اگر زمان [ظهور] او را درك میكردم همه ی عمرم را در خدمتش می گذراندم.
و گاه با مشاهده ی شرایط غیبت آن حضرت از خود بی خود شده و سیل اشك از دیدگان جاری میسازد:
«سُدَیر صیرفی» میگوید: به همراه «مفضّل»، «ابوبصیر» و «ابان» خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدیم و دیدیم كه آن حضرت بر روی خاكها نشسته جامهای خیبری، بی یقه و آستین كوتاه بر تن كرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گریه و زاری است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود؛ رنگ چهره ی او به كلّی دگرگون شده بود، سیل اشك از دل پر خون و قلب پر التهاب او برخاسته بود و بر گونههایش فرو می ریخت و در این حال این گونه زمزمه میكرد:
سیّدی غیبتك نفت رقادی و ضیّقت علیّ مهادی، و ابتزّت منّی راحة فؤادی...
ای آقا و سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده و آسایش و آرامش را از قلبم گرفته است.
سدیر می گوید: هنگامی كه امام صادق(علیه السلام) را این چنین پریشان دیدیم، دلهایمان آتش گرفت و هوش از سرمان پرید كه چه مصیبت جانكاهی برای حجّت خدا روی داده و چه فاجعه ی اسفباری بر او وارد شده است.
عرض كردیم:
ای فرزند بهترین خلایق! چه حادثهای بر شما روی آورده كه این چنین سیل اشك از دیدگانتان فرو میریزد و اشك چون باران بهاری بر چهرهتان سرازیر میشود؟ چه فاجعهای شما را این چنین بر سوك نشانده است؟
امام صادق(علیه السلام) چون بید لرزید و نفسهای مباركش به شماره افتاد، آنگاه آهی عمیق به پهنای قفسه ی سینه از اعماق دل بركشید و به ما روی كرد و فرمود: صبح امروز كتاب «جَفر» را نگاه میكردم و آن كتابی است كه همه ی مسائل مربوط به مرگ و میرها، بلاها و حوادث را تا پایان جهان در بر دارد. این كتاب را خداوند به پیامبر خویش و پیشوایان معصوم از تبار او اختصاص داده است. در این كتاب، تولد، غیبت، درازی غیبت و دیرزیستی قائم ما و گرفتاری باورداران در آن زمان، راه یافتن شكّ و تردید در دل مردم در اثر طول غیبت و مرتد شدن مردم از آیین مقدّس اسلام را خواندم و دیدم كه چگونه رشته ی ولایت را كه خداوند در گردن هر انسانی قرار داده است، می گسلند و از زمره ی اسلام بیرون میروند، دلم به حال مردم آن زمان سوخت و امواج غم و اندوه بر پیكرم فرو ریخت.4
دعای شریف ندبه كه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، شاهد دیگری بر سوز و گداز آن حضرت در غیبت و فراق قائم آل محمد(علیه السلام) و منجی موعود جهان اسلام است.
در پایان جا دارد از خود بپرسیم آیا ذرّهای از آن سوز و گداز و اندوه فراق كه در قلبهای همه ی معصومان به ویژه امام صادق(علیه السلام) بوده است تا آنجا كه خواب و آرامش را از آنها میربوده و زندگی را بر آنها دشوار می ساخته است، در دل ما وجود دارد؟ آیا هیچ شده است كه در خلوت خود بر فتنهها، مصیبتها، انحرافها و... كه در زمان غیبت گریبانگیر اهل ایمان می شود، گریه كنیم؟ آیا تاكنون اتفاق افتاده است كه با همه ی وجود سنگینی مصیبت غیبت را درك كنیم و در نبود امام زمانمان از ته دل ناله سر دهیم؛ ناله ی مادری كه عزیز خود را از دست داده است؟
پینوشتها:
1. برای مطالعة نمونههایی از ندبههای پیشوایان معصوم در فراق امام مهدی(ع) ر ك: مهدیپور، علی اكبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، صص 13 ـ 27.
2. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 144.
3. نعمانی، ابن ابی زینب محمّد بن ابراهیم، كتاب الغیبة، ص 245.
4. طوسی، محمّد بن حسن، كتاب الغیبة، ص 167.
منبع:ماهنامه موعود
نویسنده: خلیل منتظرقائم
کلیدواژه ها:
آثار استاد