مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بحث مان درباره چشمه های بهشت و ساختار آن بود. در ساختار نظام خلقت، همه چیز براساس نظام ریاضی است. «بقدر معلوم» یعنی هر چیزی که نازل می شود، قدر و اندازه دارد و با یک ساختار ریاضی از عوالم بالا به پائین می آیند. در هر عالمی، وقتی چیزی از عالم امر به عالم خلق پائین می آید، ساختار و عدد و اندازه و مقداری پیدا می کند.
این که دانشمندان در هر رشتهای تحقیق می کنند و به عدد و فرمول و اندازه می رسند، برای این است که اساساً هر چیزی در عالم هستی با عدد و اندازه نازل شده است. این عدد و اندازه در عوالم بالا هم وجود دارد. مثلاً حاملین عرش 8 تا هستند، درهای بهشت 8 و درهای جهنم 7 عدد هستند. این عدد و رقم ها فوق العاده دقیق هستند. ساختار وجود انسان در بسیاری از موارد، محور تعیین این عددها و ارقام است.
درباره بحث ویژه چشمه در ابتدا سراغ آیات میرویم و سپس به عدد و ارقامی که در روایات به آن اشاره شده است، میپردازیم.
کسانی که از این محدودیت های چهارگانه (جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی) پرهیز میکنند، آنها بزرگ میشوند و از محدویت خارج میشوند. عشق و مهرشان با بخش فوق عقلانی است. یعنی حدّ ندارد و بینهایت است. این موجب رسیدن آنان به جائی است که این شرایط را دارد.
میوهها در بهشت از نظر مقدار و تنوع محدودیت ندارد. در دنیا بعضی از میوه ها هستند که هزار نوع آن میوه دارد. خداوند تبارک و تعالی چه حسابی برای بنده اش کرده است؟ چه تشریفاتی در همین دنیا برای بندهاش راه انداخته است؟ فقط شعور لازم است که بتواند این نعمات را درک کند. وقتی توجه داشته باشیم که این برای من آفریده است، برای انسان عشق به ارمغان میآورد. چه بد است که انسان کور باشد و این عشق خدا را نبیند.
عمل چیزی است که بندگان خدا در آن خیلی زاهد هستند. یعنی تا مجبور نشوند تن به انجام آن نمیدهند. درحالی که اگر انسان اینها را بفهمد، هیچ وقت از عمل باز نمیماند. غفلت از ابدیت و جاودانگی و بهشت، امر خیلی خطرناکی است.
در ادامة بحث، سراغ معرفی چشمهها از منظر روایات می پردازیم.
نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند:
عرش، مقام فرمانروایی الهی است. کسانی به این چشمه می رسند که در زندگیشان اهل عبادت و عبودیت بودند. عبودیت، یعنی مسیر و جریانی که شخص تبدیل به مربّی و ربّ خودش میشود. این قاعده در همه رشتهها صادق است. شاگرد با عبودیت و حرف گوش کردن میتواند شبیه استادش شود. پس روند تبدیل شاگرد به استاد و مربی خویش، عبودیت است.
عبودیت، روندی است که به ربوبیت ختم میشود. یعنی مربّی شدن. خود شاگرد، مربی میشود. پس خداوند در دنیا صحنه ای را ایجاد کرده است که با رعایت آن، شبیه به ربّ خودت میشوی. از این رو، امام صادق (علیه السلام) فرمود: «العبودیّة جوهرة كنهها الربوبیّة = عبودیت گوهری است که باطنش ربوبیت است».
خاتم الانبیاء در کلام دیگری فرمودند: «إِنَّ فِی الفِردَوسِ لَعَیناً أَحلَى مِنَ الشَّهدِ، وَأَلیَنَ مِن الزُّبدَ، وَأَبرَدَ مِن الثَّلجِ، وَأَطیَبَ مِنَ المِسكِ، فِیها طِینَةٌ خَلَقَنا اللَّهُ عز و جل مِنها وَخَلَقَ مِنها شِیعَتَنا، فَمَن لَم یَكُن مِن تِلكَ الطِّینَةِ فَلَیسَ مِنّا وَلا مِن شِیعَتِنا، وَهِیَ المِیثاقُ الَّذِی أَخَذَ اللَّهُ عز و جل عَلَیهِ وَلایَةَ علی بن ابیطالب[7]= در فردوس، چشمهاى است شیرینتر از شهد، نرمتر از خامه، خُنَكتر از برف، و خوشبوتر از مُشك. در آن، گِلى است كه خداى عز و جل، ما و پیروان ما را از آن آفرید. بنابر این، هر كس از آن گِل نباشد، از ما و از پیروان ما نیست. آن، همان پیمانى است كه خداى عز و جل در باره ولایت علی بن ابیطالب گرفته است».
بهشت مناطق مختلفی دارد که یکی از آن مناطق، فردوس است. پس فردوس، بالاترین مکان بهشت است. انسان با شناخت جنس خود دوست دارد که به اصل خودش برگردد.
ما باید بسیار شاکر باشیم که خداوند ولایت و عشق علیبنابیطالب را به ما داده است و قلب ما آن را پذیرفته است. پس توجه به اصل و ریشهمان، موجب بالا رفتنمان میشود.
ائمه معصومین (علیهم السلام) سعی میکنند که ما را توجه به اصل ما بدهند. برای همین است که خانه آخرت را برای ما به شکل ریز ترسیم میکنند.
وقتی انسان سراغ معصیت می رود، می سوزد و وقتی دست برمی دارد، انگار تازه زنده شده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «عَنِ الحَوضِ فَقالَ لِی: هُو حَوضُ ما بَینَ بُصرى إِلى صَنعاء، أَتُحِبُّ أَن تَراهُ؟ فَقُلتُ لَهُ: نَعَم، قالَ: فَأَخَذَ بِیَدِی وَأَخرَجَنِی إِلى ظَهرِ المَدِینَةِ، ثُمَّ ضَرَبَ بِرِجلِهِ فَنَظَرتُ إِلى نَهرٍ یَجرِی مِن جانِبِهِ هذا ماءٌ أَبیَضُ مِنَ الثَّلجِ وَمِن جانِبِهِ هذا لَبَنٌ أَبیَضُ مِنَ الثَّلجِ وَفِی وَسَطِهِ خَمرٌ أَحسَنُ مِنَ الیاقُوتِ فَما رَأَیتُ شَیئا أَحسَنَ مِن تِلكَ الخَمرِ بَینَ اللَّبَنِ وَالماءِ.
فَقُلتُ لَهُ: جُعِلتُ فِداكَ، مِن أَینَ یَخرُجُ هذا؟ وَمِن أَینَ مَجراهُ؟ فَقالَ: هذِهِ العُیُونُ الَّتِی ذَكَرَها اللَّهُ فِی كِتابِهِ أَنهارٌ فِی الجَنَّةِ: عَینٌ مِن ماءٍ، وَعَینٌ مِن لَبَنٍ، وَ عَینٌ مِن خَمرٍ، یَجرِی فِی هَذا النَّهرِ. وَرَأَیتُ حافَّتَیهِ عَلَیهِما شَجَرٌ فِیهِنَّ جَوارٍ مُعَلَّقاتٌ بِرُؤُوسِهِنَّ، ما رَأَیتُ شَیئاً أَحسَنَ مِنهُنَّ، وَبِأَیدِیهِنَّ آنِیَةٌ ما رَأَیتُ أَحسَنَ مِنها لَیسَت مِن آنِیَةِ الدُّنیا[10]= دربارة حوض [كوثر] پرسیدم. به من فرمود: حوضى است از بُصرا تا صنعا. دوست دارى آن را ببینى؟ گفتم: آرى. پس دستم را گرفت و مرا به پشت مدینه برد. سپس با پایش به زمین زد و من رودى را دیدم كه از این كنارش، آبى سفیدتر از برف، روان بود و از آن كنارش، شیرى سفیدتر از برف و در وسطش، باده اى خوش رنگتر از یاقوت، به طورى كه هرگز چیزى خوش رنگتر از آن باده در وسط شیر و آب، ندیده بودم.
به امام علیهالسلام گفتم: قربانت گردم! این نهر از كجا سرچشمه مىگیرد و از كجا جارى مىشود؟ فرمود: «این چشمههایى كه خداوند در كتابش از آنها یاد كرده، نهرهایى در بهشتاند: چشمهاى از آب، چشمهاى از شیر، و چشمهاى از باده، كه در این نهر، جریان مىیابند.
در دو كرانه نهر، درختانى دیدم و بر آنها، دختركانى دیدم كه زیباتر از آنها در عمرم ندیده بودم و در دستهایشان، ظرفهایى بود در نهایتِ زیبایى كه از نوع ظرفهاى دنیا نبودند».
در آخر به دعای امام صادق (علیه السلام) اشاره میکنیم که در ماه رمضان هم آن را میخوانیم:
«اللَّهُمَّ بِرَحمَتِكَ فِی الصّالِحِینَ فَأَدخِلنا، وَفِی عِلِّیّینَ فَارفَعنا، وَبِكَأسٍ مِن مَعِینٍ مِن عَینٍ سَلسَبِیلٍ فَاسقِنا، وَمِنَ الحُورِ العِینِ بِرَحمَتِكَ فَزَوِّجنا= بار خدایا! به رحمت خود، ما را در زمره شایستگان، در آور و به درجات عالى، بالا ببر و با پیالههایى از باده ناب از چشمه سَلسَبیل، بر ما بنوشان، و به رحمت خود، از سیهچشمان بهشتى، به همسرى ما درآور».
بهشت/چشمه ها
پی نوشت:
[1]. سوره مرسلات، آیه 41.
[2]. سوره انسان، آیه 18.
[3]. سوره غاشیه، آیه13.
[4]. سوره حجر، آیه 45؛ سوره ذاریات، آیه 15؛ سوره دخان، آیه 52.
[5]. سوره قمر، آیه 54.
[6]. محمدی ری شهری، بهشت و دوزخ از نگاه قرآن وحدیث، ج 1، ص142.
[7]. همان.
[8]. همان، ص145.
[9]. همان.
[10]. همان، ص146.
قا/163
کلیدواژه ها:
آثار استاد