مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
امام زمان(ع) که بیاید، میخواهد بر کل جهان، بعنوان خلیفه خدا و ولی الله حکومت کند و مردم باید برای آمدن ایشان تمرین کنند، یعنی باید ببینند، آیا میتوانند امامت را قبول کنند یا نه؟
خداوند امام(ره) که یکی از شاگردان امام زمان(ع) است را نصیب مردم ایران کرد، تا یاد بگیرند وقتی امام زمان(ع) میاید، برای پذیرش ایشان آماده باشند، خدا خواسته تا ببیند، آیا مردم عرضه دارند که از این بعنوان ولی مطلق فقیه با ولایت مطلق تبعیت بکنند؟ و آیا میتوانند از امام خودشان دفاع کرده و او را در مقابل ترورها و دشمن به هر قیمتی که شده نگه دارند؟
واقعیت اینست که مردم ایران خوب امتحان پس دادند و مردم لایقی هستند، برای همین هم ملت ایران یک ملت منتخب برای این مأموریت خدا است که فطرت گرایی جهانی از این ملت شروع بشود، و از روز اول خلقت هم به این مسأله توجه بوده است، مردم یاد گرفته اند در ایران تمرین امامت و ولایت را کنند، و این همان مفهوم انتظار حقیقی است، انتظار امام زمان(ع) یعنی همین، یعنی من به بلندای فکر امام زمان اندیشه دارم نقشه دارم، برنامه دارم و اینگونه عمل میکنم.
جبهه حق ماندنی، و از جبهه باطل جدا است
قیام به حق قیام لله بوده و استکبار در مقابل حتی یک نفر که بدون ترس و با نیت پیروزی به چنین قیامی بپردازد، ناگزیر از شکست خواهد بود.
نکته اساسی و مهم در خودسازی و در فعالیتهای سیاسی اجتماعی اینست که حق غیر از باطل است، حق ماندنی و ثابت است و ریشه در فطرت ما دارد، انسانها همه بر حق خلق شده و نهادشان بر حق تطبیق و تنظیم شده است.باطل مثل یک اقیانوسی با عمق ده سانت است، خیلی عمق ندارد ولی سر و صدای زیادی دارد، به محض اینکه نترسیم و حاضر بشویم به آن حمله و غلبه کنیم، خیلی کنار میکشد.
امام علی(ع) فرمود: «لِلحَقِّ دُولَۀٌ وَ لِلباطِلِ جَولَۀ= حق ماندنی و ثابت است اما باطل رفتنی است»، باطل سرو صدا و جولان داشته و خودنمایی زیادی دارد، در حقیقت باطل مثل کف دریاست که خیلی خودش را نشان میدهد، مثل موج است که خودش را قوی نشان میدهد اما بعد از چند لحظه از بین میرود، آنچه به تعبیر قرآن میماند، خود اصل آب است، که صاف میماند؛ حق اینطور است، چه در نهاد یک نفر و چه در اجتماع، این یک قاعده مهم است. چون حق ماندنی و ثابت است، هرگاه تصمیم بگیرد در برابر باطل بایستد، پیروز خواهد شد. و باطل هر چقدر هم زیاد باشد مقاومتش بالاخره شکسته میشود. نمیگویم جادرجا از بین میرود، ولی شکسته میشود، یعنی حتی اگر یک نفر در مقابل یک عالم استکبار به حق قیام کند، قیامش لله است.
امام راحل خیلی روی آیه «قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى= بگو ای پیامبر من شما را یک موعظه بیشتر نمیکنم و آن این هست که برای خدا قیام بکنید»، تأکید داشته، و می گفت: تنها موعظه خداوند به مردم، در کل قرآن، «قیام لله» است، برای اینکه قیام غیر لله قیام حق نیست، آن هم باطل است؛ ولو به ظاهر حقطلبی باشد. اما قیام لله، قیام برای اصل حق بوده، که ماندنی و مؤثر است. وقتی کسی فهمید که حق ماندنی است و برای حق قیام کرد، مطمئن باشد که قیامش حتماً تأثیر خاص خودش را خواهد گذاشت، یعنی ممکن نیست کسی اهل حق باشد و علیه استکبار قیام کند و نتواند در سد استکبار تَرَک یا رخنه ایجاد و یا حتی سد را بشکند.
بدیهیست که حتی اگر یک ترک هم در سد وارد شود این به معنای نابودی سد است، اما نه الان، بالاخره ترک کار خودش را می کند، مسأله اصلی حمله اول است، حملهای که باید بشود و آن ترک را ایجاد کند در جبهه طبیعت و فطرت این نبرد همیشه وجود داشته، مهمترین کار این است که اهل فطرت یا فطرتگراها یاد بگیرند که حمله کنند و نترسند.
اولین اصل و درس مهم در نبرد با مستکبرین و حتی با استکبار درونی خود، یعنی با فرعون درونی خود، اینست که نترسیم و پیروزی را دور و محال نبینیم. بمحض اینکه سرش داد بزنیم یعنی آنجا بایستیم ممکن است بزنند و حتی بکشند اما اولین نفری که جرأت بکند و جلویش بایستد قطعاً ابهتش را میشکند، و شکسته شدن ابهت یعنی ضعف و حتی نابودی.
ما تجربه مقابله با استکبار و طاغوتها را در جهان چندین بار تکرار کردیم، هر بار هم یک جمعیت کمی بودیم، در مقابل یک امکانات بسیار جهنمی و قوی، خود رسول اکرم(ص) وقتی شروع کرد یک نفر بود و دیدیم که به تنهایی توانست بر دشمنان غلبه کند.
برگرفته از سلسه مباحث ما و امام زمان(علیه السلام)
کلیدواژه ها:
آثار استاد