مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
درک شب قدر بسته به معرفتِ مقام حضرت زهرا (س) است
حضرت صادق (علیهالسّلام) دربارۀ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میفرمایند: «مَنْ أَدْرَكَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ[1]= هر کس فاطمه را آن طوری که شایسته است بشناسد، لیلهالقدر را درک کرده است». حضرت به عبارات مختلف در چند جا این جمله را دارند.
درک مثل احساس شادی و درد است. درک یعنی «چشیدن». ما یک تعبیر «فهمیدن» یا «شناخت عقلی» داریم که علم است و علم اطلاعات و دانش است و کاریست عقلی که با فعال کردن عقل، تمرکز و فکر و شنیدن به دست میآید. تعبیر دیگری که داریم «معرفت» است. درک، ادراک و معرفت، امری است جزئی. علم مقدمه معرفت است. با علم زمینه معرفت برای انسان فراهم میشود.
سوره قدر سوره حضرت زهرا است و خیلی عظمت دارد. خیلی تأکید شده که در نمازهای واجب یکی از سورههایی که انسان میخواند سوره قدر باشد. بعضی از بزرگان در نماز واجب شان یک سال سوره قدر را میخواندند و مدام عظمت قدر را متذکر میشدند تا به ادراک برسند. در شبهای قدر هم هزار بار خواندن سوره قدر سفارش شده است. از امام صادق (علیهالسّلام) معرفت وى را همطراز ادراک شب قدر معرفى میفرماید:««اللّیلةُ»، فاطمةُ و «القَدْرُ»، اَللّهُ فَمَنْ عَرَفَ حقَّ معرفتِها فَقَدْ ادركَ لیلةَ القَدْرِ[2] = «لیلة»، فاطمه است و«قدر»، اللّه؛ از این روى هر آن كه به شناخت حقیقى فاطمه، توفیق یابد، بىگمان شب قدر را درك كرده است».
قبلاً این نکته را تذکر داده ایم که خداوند به هیچ وجه جلوه غیر ریاضی ندارد. همه ظهورات و جلوات خداوند با قدر و اندازه صورت گرفته و حدود دارد. ما هیچ چیز غیرریاضی در عالم نداریم. شما دست روی هر چیزی که بگذارید یک ساختار ریاضی و حدود وجودی دارد. قرآن میفرماید: «الَّذی خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدى[3] = همان كه آفرید و هماهنگى بخشید و آن كه اندازه گیرى كرد و راه نمود». یعنی خداوند ساختارچینی و تقدیر و بعد هدایت میکند. استثناء هم ندارد. از این رو دانشمندان در هر رشتهای که در سراسر جهان دارند کار میکنند، به عدد و فرمول میرسند.
نزول ملائکه و روح در مهمترین شب سال
مهمترین شب سال، شب قدر است. یعنی شب اندازه، اندازهی چه چیزی؟ اندازه همه چیز: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ[4]= در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آیند». ملائکه و روح به محضر انسان کامل نازل میشوند. پس عالم، عالم ریاضی است و همه چیز قدر و قضا دارد. در فیزیک به قضا و قدر «عمل و عکسالعمل» و در فلسفه «علت و معلول» میگویند.
همه مسائلی که برای ما پیش میآید از اخلاقمان، اعمالمان، اندیشهها، دیدنیها، شنیدنیها، خوردنیها، همه قضا و قدری است. یعنی تمام اینها قدرهایی است که ما انجام میدهیم و قضاهایی است که به تبعِ این قدرها نصیب ما میشود. قضا و قدر خواستِ خدا نیست، خلقت خداست. خدا این را میخواهد تا ما بهترین قدرها را انتخاب کنیم و بهترین قضاها نصیب ما شود. ولی برخی افراد با اختیاری که دارند، قدرهای بد را انتخاب میکنند. در نتیجه قضاهای بد هم گیرشان میآید. و گرنه خدا نمیخواهد که ما قدرهای بد یا ضعیف انتخاب کنیم.
تمام تقدیرات الهی در تمام مراحل خلقت، از کانال وجودی انسان کامل یعنی خلیفة الله و مظهر خدا انجام میشود که به آن در قرآن «مَثَلِ اعلی» یعنی عالیترین نمونه از خدا میگوییم. او است که مجرای دریافت تمام تقدیرات است و رساندن این قدرها و تقدیرات به تمام موجودات.
قرآن کریم میفرماید: «كُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ[5]= و در لوح محفوظ و روشن خدا (یا قلب امام خلیفة اللّه) همه چیز را به شماره آوردهایم». یعنی محاسبات هر چیزی، محاسبات عددی و ریاضی هر چیزی در یک سیستم احصاء به نام «امام» انجام میشود. امام دستگاه پیچیده الهی و خزانه علم الهی است.
حال این مطالبی که گفته شد را به هم وصل کنید و کنار سوره قدر بگذارید و ببینید وقتی راجع به امام زمان صحبت میکنیم، امام زمان چه شخصیت با عظمتی است. محاسبه تمام ما سویالله در ساختار وجودی این آدم دارد انجام میشود. هر موجودی رزقش را از طریق این شخصیت دریافت میکند. خدا همه را به امام میدهد و امام آن را به بقیه مخلوقات میدهد.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: در زیارت سیدالشهدا به حضرت علی (علیهماالسّلام) داریم خطاب میکنیم. هر موقع خواستید امام حسین را زیارت کنید این را به ایشان بگویید:«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِكُمْ = خواست پروردگار در اندازهگیریهای امورش به سوی شما فرود میآید و از خانههای شما صادر میگردد». این امام است که لیلة القدر با او معنا دارد. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود با اهل سنّت با سوره قدر محاجه کنید. بگویید مگر خدا نمیگوید: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ» ملائکه و روح کجا نازل میشوند؟ یعنی همینطور که نمیآیند پایین و برگردند، کار عبث نمیکنند. قضیه، قضیه تقدیر است. «كُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ» یعنی همیشه تقدیرات به امام نازل میشود و این نشان میدهد که امام همیشه باید در جامعه حضور داشته باشد. اهل سنت میگویند امام زمان الان نیست. بعدها به دنیا میآید. عالم بدون امام امکان ندارد. اگر امام در عالم نباشد قدر هم معنا ندارد. اداره خلقت معنا ندارد. قرآن دارد صریح میگوید:«كُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ» و شب قدر هم همیشه بوده و همیشه هست. پس امامی هست که تقدیرات را دریافت میکند و آن را به همه میرساند.
حال، درک شب قدر به چه معناست؟ درک شب قدر یعنی اینکه انسان نزول فرشتهها و روح را احساس و ادراک میکند و آن ادراک به قلب او هم نازل میشود و او هم این چیزها را میفهمد. علما، بزرگان و اولیاء تلاش میکردند و یک سال مراقبت میکردند که نزول ملائکه و روح را ادراک کنند. این ادراک فوقالعاده مهم است و با این ادراک، قلب انسان بزرگ میشود و رشد میکند.
مقام حضرت زهرا (س) در کائنات، مقام رهبری و مدیریتی است
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) کسی است که مقام عرشی دارد. عرش کجاست؟ عرش آنجایی است که تمام فرمانها و تقدیرات صادر میشود. مقام عرشی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مقام مدیریتی و مقام رهبری است و این رهبری بالاتر از رهبری خود ائمه است. امام عسکری (علیهالسّلام) فرمود: «نحن حجة الله على خلقه، و جدّتنا فاطمة حجة اللّه علینا[6] = ما حجت خدا بر خلق هستیم و مادر ما فاطمه (سلاماللهعلیها) حجت خدا بر ماست». بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با وجود اینکه حضرت علی (علیهالسلام) هست، ولی وحی به حضرت زهرا (علیهاالسلام) نازل میشود. این خیلی مهم است.
در این وحی چیست؟ در این وحی، تقدیرات تمام امت پیغمبر و جهان تا آخرالزمان است که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد و این حضرت زهرا است که اینها را دریافت میکند و تکتک امامان آن را از مادر گرامی شان دریافت میکنند. پس حضرت زهرا یک مقام مدیریتی دارد و تمام تقدیرات الهی، اول به ایشان می رسد و سپس از طریق ایشان به امام معصوم میرسد و امام هم آن را به همه میرساند. برای همین هم حضرت فرمود: «اللَّیْلَةُ فَاطِمَةُ[7]= شب فاطمه است». شب قدر، قدر وجودی حضرت زهرا است و در آن تمام تقدیرات نازل میشود:«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ».
اگر کسی حضرت زهرا را بشناسد، به درک لیلة القدر میرسد. اگر کسی حضرت را بشناسد قلبش برای دریافت نزولات الهی آماده میشود. تمام ائمه با حضرت زهرا به خدا تقرّب پیدا میکنند و از طریق این حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) که مادر همه ما است، این راه تقرب برای ما هم باز است.
یک راه سیر و سلوک در زندگی توسل و تأسی به حضرت زهرا (س) است
توسل به حضرت، توجه به مقامات و آرمانها و آموزههای حضرت، سلوک است. یعنی حضرت زهرا به عنوان شب قدر، خودش یک سلوک و درجه است. شما هر چقدر معرفت بیشتر نسبت به این بانو کسب کنید و دستورات و آرمانهایش را اجرا کنید، به ساحت مقدس حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نزدیکتر و شبیهتر میشوید.
حضرت برای همه ساحتهای زندگی ما برنامه ارائه کرده، در مسائل اجتماعی، سیاسی، عبادی، همسایهداری، نظامی، جهادی، خانهداری، همسرداری، در اخلاق، علم و ... برای ما آموزه دارد. اگر کسی بخواهد سریع رشد کند و اوج بگیرد و به نورانیت برسد، باید به ساحت مقدس مادر آسمانیمان حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) توجه و توسل داشته باشد. کما اینکه خود اهل بیت (علیهمالسّلام) هم در حرکت و سلوک، قدرتشان را از حضرت زهرا میگیرند. حضرت زهرا ظرفیت گسترده فیض الهی است. این ظرفیت، ظرفیت بینظیری است که خدا نصیب همه ما هم کرده است.
تشابهات شب قدر با حضرت زهرا (س)
1- طواف حضرت زهرا (س) توسط فرشتگان در شب قدر
راجع به حضرت زهرا (س) در روایت داریم در شب قدر همه فرشتگان حضرت را طواف میکنند. در قرآن هم راجع به شب قدر میفرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ»، چون مجرای تقدیرات الهی حضرت زهرا است. این ضمیر «کُم» در این قسمت از زیارت «إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِكُمْ= اراده ی پروردگار در تقدیرهای امورش به سوی شما هبوط می کند و از خانه های شما صادر می شود»، درست است که به اهل بیت برمیگردد، اما در رأس آنها حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرار دارد.
2- مجهول بودن قبر و قدرِ حضرت زهرا (س)
شب قدر مجهول است. قدرِ حضرت زهرا هم مجهول است و نه تنها قدرش، بلکه قبر شریفش نیز مجهول است. در زیارت حضرت میخوانیم: «اَلمَجهُولَةِ قَدرُهَا»، قدر زهرا شناخته نشد. شخصیتی که پیامبر در بارهاش میفرماید: «إِنَّ اللهَ تَعَالَى یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا[8]= به یقین، خداوند متعال، با خشم فاطمه، به خشم مىآید و با خشنودى او، خشنود مىشود». «مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللهَ[9]= کسی که او را اذیت کند، من را اذیت کرده و کسی که من را اذیت کند خدا را اذیت کرده». قدر زهرا را نشناختند. نه تنها قدرش مجهول است، بلکه قبرش هم مجهول است. وقتی یک چیزی مجهول میشود، یعنی اهمیتش خیلی زیاد است. چرا خداوند شب قدر را بین 3 شب قرار داد؟ چون شب با اهمیتی است. برای اینکه مردم حرمت نگه دارند و آمادگی در خودشان ایجاد بکنند تا بیشتر بتوانند از این شب استفاده کنند. مجهول بودن قبر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای هدایت بشر خیلی مهم است تا اینکه یک قبری داشته باشد و ما برویم و آن را زیارت کنیم. چرا؟ چون سؤال اساسی و هدایتگر این است که یک شخصیتی با این عظمت که قرآن دارد روی عصمت این بانو تأکید میکند و شیعه و سنّی روی عصمت حضرت زهرا متحد هستند؛[10] چگونه کشته شد و چرا قبرش مجهول است؟ این مجهول بودن قبر حضرت، سؤال ایجاد میکند. به خصوص برای کسانی که میخواهند شیعه و مسلمان شوند. خیلیها از همین طریق مسلمان شدند. همه سؤال میکنند که حضرت زهرا چرا کشته شد؟ چطوری کشته شد؟ حضرت زهرا خودش ملاک است.
3- حضرت زهرا (س) محور وحدت و حل اختلافات مذاهب است
حضرت زهرا تکلیف تمام اختلافات مذهبی را حل میکند. حضرت زهرا محور وحدت و حل تمام مسائل و اختلافاتی است که بین مذاهب اسلامی وجود دارد.
مرحوم علامه امینی (رحمت الله تعالی علیه) یک عالم برجستهای به آن عظمت هستند. اهل سنّت یک بار ایشان را برای یک شام دعوت میکنند، ایشان نمیپذیرد و میگوید من بیایم، شما میخواهید بحث راه بیندازید و من هم نمیخواهم اختلاف و بحثی باشد. میگویند نه بحث نمیکنیم. ولی قصد داشتند این کار را بکنند. خلاصه ایشان دعوت را میپذیرند و شام را میخورند. سپس آنها میگویند آقا ما یک سؤال از شما بکنیم؟ علامه گفت: قرار شد بحثی نباشد. آنها گفتند: فقط یک سؤال داریم. گفت: بپرسید. سوال میکنند که شما چرا از این همه مسائل دینی فقط به مسئله غدیر پرداختید؟ چرا مسئله امامت و ولایت را دارید کار میکنید؟ مرحوم علامه میگوید شما خودتان این حدیث را در کتاب تان نقل کردهاید. -تمام مجلدات کتاب الغدیر هیچ کدام احادیث شیعی ندارد، تمامش احادیث اهل سنّت است. علامه تمام احادیث را از اهل سنّت نقل کرده و خواسته عظمت غدیر را از زبان اهل سنّت استنباط کند- علامه میگوید مگر شما خودتان نقل نکردید که «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً= هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده» این را شما قبول دارید؟ همه گفتند: بله قبول داریم. گفت: به خاطر همین، به خاطر شناساندن امام زمان من دارم در غدیر کار میکنم که امام زمان جامعه شناخته بشود. علامه میگوید: حالا یک سؤال هم من میپرسم. به نظر شما حضرت زهرا که شما هم قبول دارید آیه تطهیر در شأن ایشان است و معصوم هم هستند، امام زمانش را شناخت و از دنیا رفت یا نشناخت و کافر مُرد؟ همه میگویند: نه ایشان معصوم بودند. علامه میپرسد: به نظر شما امام زمانِ حضرت زهرا چه کسی بوده؟ حضرت زهرا چه کسی را امام میدانسته و از دنیا رفته؟ اگر حضرت امام زمانش را میشناخته، امام زمانش چه کسی بوده و چه کسی را امام میدانسته؟ این سؤال، سؤال خیلی مهمی است که همچنان در تاریخ باقی مانده است. برای همین میخواهم بگویم این مجهول بودن قبر حضرت زهرا سؤالانگیزتر است و باعث میشود افراد بگویند داستان چه بوده، چه شد کشته شد؟ چه شد شبانه دفن شد؟ قبرش معلوم نیست تا سراغ آن بروند. اینجاست که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مثل شب قدر برای ما حقایق را روشن میکند. توجه به این نکته خیلی مهم است. این قضیه ملاک قضاوت حق و باطل است. ملاک قضاوت برای مسیر هدایتی همهی تاریخ است.
پس همانطور که برای شناخت شب قدر ریاضت لازم است، تمرکز لازم است، طهارت لازم است، آمادگی لازم است، کار کردن لازم است، برای شناختن حضرت زهرا هم سیر و سلوک لازم است. یعنی شخص باید خودش را به حضرت زهرا برساند. اما همانطور که قبلاً گفتم، قیمت آدمها از روی هوسها و آرزوهای شان مشخص میشود. روح بزرگ میخواهد که یک نفر به این هوس بیفتد که حضرت زهرا را بشناسد.
الگوی مناسب برای همه زمانها و مکانها و اشخاص
شما هر چقدر برای شناخت حضرت زهرا و تقرب به حضرت و شاد کردن دل حضرت تلاش بکنید، بدانید که موقع رفتن به برزخ با استقبال فوقالعاده حضرت زهرا روبرو خواهید شد. چقدر هم خوب و شیرین است که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از ما به عنوان فرزندش استقبال بکند. حضرت در همه حیطههای زندگی یک اسوه کامل هستند. به حدی ایشان اسوه کامل هستند که امام زمان میفرماید: «فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ [11]= دختر رسول خدا، الگوی مناسبی برای من است». قیمت، شرافت، شخصیت، و لیاقت انسانها به الگوهایشان است. در قیامت، انسانها با الگوهایشان محشور میشوند.
مادر ما فاطمه زهرا با همسایهاش، با شوهرش، با فرزندانش، با امامش، با مسائل اجتماعی، سیاسی، علمی و ... اینگونه رفتار میکرده، پس ما هم مثل او عمل میکنیم. حضرت زهرا کلاس درس داشتند. هم خانمها و حتی آقایان هم میآمدند از محضر ایشان درس میگرفتند و اگر سؤالاتی داشتند مستقیم یا غیرمستقیم میپرسیدند.
یکی از کارهایی که حضرت زهرا میکردند و برای همه ما چه خانمها و چه آقایان قابل الگوگیری است. این است که حضرت احادیث را دستهبندی و جمع میکردند و آنها را در مکانی محفوظ نگه میداشتند و ارزش احادیث را معادل حسن و حسین میدانستند:«فَإِنَّهَا تَعْدِلُ عِنْدِی حَسَناً وَ حُسَیْناً = آن حدیث در نزد من معادل حسن و حسین است».[12] نه مثل ما که حدیث را روی یک کاغذ مینویسیم و آن در جیب و کیفمان می ماند تا بپوسد.
آیا ما مثل حضرت زهرا به علم و مطالعه اهمیت میدهیم؟! به فهم اهمیت میدهیم؟! ما روز تولد حضرت زهرا جمع شدهایم که مقاماتش را بشماریم و به او نزدیک شویم و گرنه ایشان که به این مجالس احتیاج ندارند. ما احتیاج داریم به مجلس گرفتن برای حضرت زهرا و شبیه شدن به ایشان. ما چقدر همّت داریم به حفظ حدیث، آموزش حدیث، آموزش قرآن، موضوعی یاد گرفتن قرآن، موضوعی یاد گرفتن حدیث. ما میخواهیم شبیه ایشان شویم، شبیه شدن هم یعنی ببینیم هر چیزی که برای او مهم بوده، باید برای ما هم مهم باشد.
مهمترین درسِ حضرت زهرا (س) برای ما
مهمترین درسی که ما باید از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بگیریم این است که بدانیم آنچه که برای حضرت زهرا از جان، جوانی، زن بودن، بارداری، از جان و احوال فرزندانش مهمتر بوده، آن امام زمانش بوده. حضرت تمام اینها را نادیده گرفت تا مقام و حرمت و جایگاه امام زمانش حفظ شود. همه و حتی جانش را فدا کرد تا امام زمانش بماند. ما الان در اهمیت دادن به حالت غربت و مظلومیت و تنهایی و آوارگی امام زمان مان چقدر شبیه حضرت زهرا هستیم؟
اینکه حالا یک مجلسی گرفتیم و آمدیم نشستیم چند تا شعر خواندیم، قرآن خواندیم، دست زدیم، صلوات فرستادیم، شامی خوردیم و رفتیم، این تشریفات است، مسئله این است که ما چقدر مثل حضرت زهرا به امام زمانمان اهمیت میدهیم. اساساً حضور امام زمان در زندگی ما چه جایگاه و نقشی دارد؟ الان ما چه جایگاهی داریم؟
ما مدام بیاییم برای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فاطمیه یا جشن بگیریم، بعد در روز دو ساعت، سه ساعت پنج ساعت، برای امام زمان وقت نداشته باشیم و بگوییم ما نمیتوانیم، وقت نداریم، گرفتار هستیم، سرمان شلوغ است، کار و زندگی داریم، این الگوبرداری خوب از حضرت نیست و وقتی امام زمان در آن شریک و سهیم نیست این برای عمر و مال و همه چیز آدم بیبرکتی میآورد. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در مورد یک حکم دینی و حدیث پیامبر میگوید:«فَإِنَّهَا تَعْدِلُ عِنْدِی حَسَناً وَ حُسَیْناً». در مورد امام زمانش آن همه فداکاری میکند تا به شهادت میرسد. ما الان چطوری برای امام زمان وقتگذاری میکنیم؟ هر کس باید این سؤال را از خودش بپرسد. چون در قیامت از شما همین را سؤال میکنند.
طرف میگوید: زندگی من فایده ندارد. برکت ندارد. هزارتا گره به کارم میافتد. خب علتش این است که تو امام زمانت را فراموش میکنی به کارت گره میافتد. تو فکر میکنی هر چه قدر کار امام زمان را عقب بیندازی و به کارهای مادی و دنیایی ات برسی، بهتر است؟ تو وقتی با محور، قطع ارتباط کردهای، چیزی دستگیرت نمیشود. کسی که دل به امام زمان میدهد، وقت میگذارد، مال میگذارد، عاشق است. همه جوره خودش را هزینه میکند. این وجودش متصل به آن دریا میشود و در همه چیزش خیر و برکت میافتد. وقتی تو عملا با حضرت قهر هستی و فرصتی برای حضرت نداری، باید هم منتظر بلا و گرفتاری و گره افتادن در کارهایت باشی.
ما این درس را باید از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یاد بگیریم و مهمترین مسئله زندگی ما وجود مقدس آقا امام زمان باشد.
اگر کسی رشد سریع میخواهد، باید همیشه تقرب به حضرت زهرا، توجه به حضرت زهرا داشته باشد. در زندگی مطالعه بکند. در کلمات حضرت زهرا وقت بگذارد تا بفهمد که این شخصیت کیست؟ چه میگوید؟ مگر حضرت نگفت هر کس حضرت زهرا بشناسد شب قدر را درک کرده، خیرِ شب قدر چیست؟ «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» شب قدر بهتر از هزار ماه برای ما برکت عمری دارد. اگر کسی به حضرت زهرا تقرب پیدا کند، عمرش با برکت میشود.
لیلة القدر سالی یک شب است، ولی حضرت زهرا لیلة القدری است که جاری و ساری است. یعنی شما هر چقدر به او تقرب پیدا بکنید، خیر و برکت خواهید دید. گرههای ما در زندگی به بیتوجهی ما به مادرمان برمیگردد. رشدمان، خیر و برکت، معنویت، آرامش و شادی، موفقیتهای مان به ارتباط خوب و به پناه بردن به مادرمان فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) برمیگردد.
[1] . البحار : ٤٢ / ١٠٥.
[2] . بحارالانوار: ج 43، ص 65.
[3] . سوره اعلی/ 2و 3.
[4] . سوره قدر/4.
[5] . سوره یس/12.
[6] . اطیب البیان فی تفسیر القرآن،طیب سید عبد الحسین، ، ج13، ص: 225،ناشر: انتشارات اسلام، سال چاپ: 1378
[7] . به پاورقی شماره 2 رجوع شود.
[8] . عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج 2 ، ص 46 ، ح 176 .
[9] . الكوثر فی أحوال فاطمة بنت النبی الأعظم (ع) نویسنده الموسوی، السید محمد باقر؛ جلد4، صفحه 414.
[10] . «إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً= خدا فقط مى خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاك و پاكیزه گرداند» (سوره احزاب/33.)
[11] . الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفاى460هـ)، كتاب الغیبة، ص 286، تحقیق الشیخ عباد الله الطهرانی/ الشیخ على احمد ناصح، ناشر: مؤسسة المعارف الاسلامیة، الطبعة الأولى، 1411هـ.
[12] . «جاءَ رَجُلٌ إلى فاطِمَةَ علیها السلام فَقالَ: یَا ابنَةَ رَسولِ اللّهِ، هَل تَرَكَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله عِندَكِ شَیئا تُطرِفینیهِ. فَقالَت: یا جارِیَةُ، هاتِ تِلكَ الحَریرَةَ. فَطَلَبَتها فَلَم تَجِدها. فَقالَت: وَیحَكِ اطلُبیها، فَإِنَّها تَعدِلُ عِندی حَسَنا و حُسَینا. فَطَلَبَتها فَإِذا هِیَ قَد قَمَمَتها فی قُمامَتِها، فَإِذا فیها: قالَ مُحَمَّدٌ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: لَیسَ مِنَ المُؤمِنینَ مَن لَم یَأمَن جارُهُ بَوائِقَهُ و مَن كانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ وَ الیَومِ الآخِرِ فَلا یُؤذی جارَهُ، و مَن كانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ وَ الیَومِ الآخِرِ فَلیَقُل خَیرا أو یَسكُت. إنَّ اللّهَ یُحِبُّ الخَیِّرَ الحَلیمَ المُتَعَفِّفَ، و یُبغِضُ الفاحِشَ الضَّنینَ السَّئّآلَ المُلحِفَ. إنَّ الحَیاءَ مِنَ الإِیمانِ وَ الإِیمانَ فِی الجَنَّةِ، و إنَّ الفُحشَ مِنَ البَذاءِ، وَ البَذاءُ فِی النّارِ= شخصی به خانه فاطمه (س) آمد و پس از شرفیابی به حضور آن بانوی گرامی عرض کرد: «آیا رسول خدا(ص) چیزی نزد شما یادگار گذاشته، تا مرا از آن بهرهمند سازی؟».فاطمه (س) به یاد حدیثی از پیامبر(ص) افتاد و به کنیز خود فرمود: «آن صفحه نوشته شده را به اینجا بیاور».کنیز به جستجو پرداخت و آن را نیافت، و بازگشت و به فاطمه (س) گفت: «آن را نیافتم». فاطمه (س) به او فرمود: وای بر تو، برو آن را پیدا کن، که ارزش آن در نزد من همطراز ارزش حسن و حسین (ع) است». کنیزک که جارو کرده بود، آنرا در آنجا پیدا کرده و به حضرت زهرا سلام الله علیها داد، در آن نوشته بود...1- مومن نیست کسی که همسایه ا ش از دست او درامان نباشد. 2-کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد نباید همسایه اش را بیازارد. 3-کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید گفتارش نیک باشد و یا این که ساکت باشد. 4-خداوند انسان خیّر ، بردبار و پاک دامن را دوست می دارد و بد زبان و بخیل و لجباز را دشمن می دارد. 5- حیا از ایمان و ایمان در بهشت است، بد گویی از بی بند باری و بی حیایی و بی بند وباری در آتش است. (دلائل الإمامة: ص 65 ح 1.)
ع ل 366
کلیدواژه ها:
آثار استاد