www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 2523
زمان انتشار: 28 آوریل 2015
مقام رضا، ریشه اصلی آرامش و شادی

راه های مبارزه با غم (جلسه 43)؛ 94/01/22

مقام رضا، ریشه اصلی آرامش و شادی

مقام رضا، ریشه تمام آرامش‌ها و شادی‌هاست. تنها کسی می‌تواند در همه احوالات راضی و آرام باشد، که هرگز سرمایه‌های خود را، در خطرِ از دست رفتن نبیند. انسان مؤمن، سرمایه‌هایی ابدی و غیرقابل تهدید در دست دارد، به گونه‌ای که یقین دارد از تمام شرایط زندگی‌اش (خوشی‌ها و ناخوشی‌ها) می‌تواند در جهتِ افزودن سرمایه‌هایش استفاده نماید.

عناوین مورد بحث در این جلسه:

  • خداوند ما را برای تشبه به خودش و مقام انسان کامل خلق کرده است.
  • خداوند برای ما این امکان را فراهم کرده است که در باشگاه دنیا تشبه به خودش پیدا کنیم.
  • یکی از علت های که ما غم زده می‌شویم این است که تعریف غلطی از خودمان داریم.
  • غم حالت انقباضی است که در اثر درک فقدان کامل در انسان ایجاد می‌شود؛ یعنی یا چیزی را از دست می‌دهد یا آن را ندارد.
  • اگر باور کنیم که آدم هستیم آن وقت غم های ما انسانی خواهد بود.
  • اگر تمرین نکنیم به خودمان آن طور که خداوند به ما نگاه می‌کند، نگاه کنیم هر چه خدا بگوید غصه نخورید، غصه می‌خوریم.
  • اکثر مردم چون با بخش اصلی خودشان ارتباط برقرار نمی‌کنند برای چیزهای که ارزش ندارد، غصه می‌خورند.
  • علامت معرفت صحیح آن است که انسان به آن چیزی که نزد خداست، رغبت پیدا می‌کند.

 

باور ماهیت دنیا و حقیقتِ انسان: بهترین عامل دفع غم

امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «نِعمَ طارِدُ الهَمِّ الیَقِینُ؛ بهترین طردکننده غم، یقین است».

یقین به اینکه، الله به عنوان تنها قدرت مطلق و در عین حال با مهربانی و رأفتِ بی‌نهایت، همواره در کنار ماست به انسان قدرت عظیمی می‌بخشد. اگر انسان باور کند که خداوند او را برای تشبّه به خود آفریده و تا رسیدن به مقام انسان کامل (مَثَلِ الله) او را ربوبیت می‌کند و نیز باور کند که خداوند تمام اسماء خود را به صورت بالقوه در نهاد انسان قرار داده است و این امکان را برایش مهیا فرموده است که در باشگاه دنیا، با تمرین‌های جدی و مکرر، این أسما را در خود به فعلیت رسانده و صاحبِ اسمی از أسما خداوند شده و روز به روز بیشتر به شباهتِ او برسد، حتماً از خوشی‌ها و آسایش‌هایش برای آخرت سازی استفاده نموده، و از گرفتاری‌ها، مشکلات و ... به عنوان نردبانی برای تقویتِ نفسِ خود و افزودن درجات آخرتی‌اش بهره خواهد بُرد. کسی که حقیقت دنیا را شناخته و باور کرده است. به خاطر امورِ کاذب دنیا، به غم مبتلا نمی‌گردد.

 

غم اساساً به حالتی اطلاق می‌گردد که در اثر درک فقدان یک کمال در انسان ایجاد می‌گردد؛ یعنی انسان درست در زمانی که احساس می‌کند چیزی را از دست داده است و یا چیزی را ندارد، به غم مبتلا می‌گردد.

 

حال اگر انسان، تنها بخش حیوانی خود را به رسمیت شناخته و خودش را یک زن یا یک مرد تلقی نماید، اشتباهاً به خاطر کمالات پایینی به غم و اضطراب مبتلا می‌گردد. حال آنکه زنانگی و یا مردانگیِ انسان ها تنها یک ابزار برای رشد بخش انسانی و رسیدن به مقام انسان کامل است. امّا اگر کسی، حقیقت انسانی خود را باور نمود و بخش حیوانی‌اش را تنها یک ابزار تلقی کرد، اساساً به خاطر کمبودها و از دست دادن‌های این بخش، غمگین و مضطرب نمی‌شود، زیرا اصالت را از کمالات حیوانی برداشته و به بخش انسانیِ خود نسبت می‌دهد.

 

اکثر انسان ها، به سبب عدم شناخت بخش حیوانی‌شان، تنها به ظواهر و جوانبِ بخش حیوانی مشغول بوده و تنها کمالات حیوانی را به رسمیت می‌شمرند، لذا نظام غم‌ها و شادی‌هایشان نیز، نظامی توهمی و کاذب بود، و اساساً دون شأن آنان است.

 

مقام رضا، ریشه اصلی آرامش و شادی

امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «الرِّضا ثَمَرَةُ الیَقینِ؛ مقام رضایت، نتیجه یقین است». وقتی انسان، ماهیت دنیا و حقیقت خودش را باور کند، به دنبال آن به مقام رضا نائل می‌گردد.

مقام رضا، ریشه تمام آرامش‌ها و شادی‌هاست. تنها کسی می‌تواند در همه احوالات راضی و آرام باشد، که هرگز سرمایه‌های خود را، در خطرِ از دست رفتن نبیند. انسان مؤمن، سرمایه‌هایی ابدی و غیرقابل تهدید در دست دارد، به گونه‌ای که یقین دارد از تمام شرایط زندگی‌اش (خوشی‌ها و ناخوشی‌ها) می‌تواند در جهتِ افزودن سرمایه‌هایش استفاده نماید.

 

در روایات آمده است، زمانی که مؤمن به بهشت وارد می‌شود، با نعماتی مواجه می‌گردد که فراتر از اعمال و عبادات او بوده است. علت را که جویا می‌شود؛ درمی‌یابد، که این نعمات جبرانِ بلاها و مصیبت‌هایی که در دنیا به او رسیده بود. امام صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: در چنین هنگامی مؤمن آرزو می‌کند که کاش خداوند در دنیا مرا تکه تکه می‌نمود. و وقتی درجاتی عالی‌تر را نشانه اش می‌دهند که به سبب دعاهایی بود که در دنیا از او به اجابت نرسیده در آنجا دوباره مؤمن آرزو می‌کند که کاش هیچ کدام از دعاهایش در دنیا اجابت نشده بود.

 

مؤمن، محتاج ارتباط‌های غیر انسانی نیست

قال الإمام الصادق (ع):

«ما مِنْ مُؤْمِنٍ اِلاّ وَ قَدْ جَعَلَ اللّه‏ لَهُ مِنْ ایمانِهِ اُنْسا یَسْكُنُ اِلَیْه، حَتّى لو كانَ عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَمْ یَسْتَوحِشْ؛ هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه خداوند از ایمان او، برایش مایه انس و آرامشی قرار می‌دهد، حتی اگر در قله‌ی یک کوه نیز تنها شود، هرگز به انسان بی‌دین و مخالف (برای پر کردن تنهایی‌اش) نیاز پیدا نمی‌کند».

 

انسان مؤمن، به قدری با ایمانِ خود به قدرت، آرامش و نشاط می‌رسد، که اساساً برای پر کردن تنهایی خود هرگز به دنبال پیوندهای غیر انسانی نمی‌گردد. و اگر قرار است با کسی انس بگیرد، به دنبال کسی خواهد بود که رنگ و بوی خدا را داشته تا او را به دامن معشوق برسانند.

تنهایی او هرگز، او را به سمت پیوند با انسان های مخالف، بی‌قید، ناهمجنس و .... سوق نمی‌دهد؛ زیرا او در خلوت خود با بی‌نهایت رفقای بهشتی و آسمانی‌اش در ارتباط است.

 

امّا فراموش نکنیم که اولین شرط برای مدد گرفتن از آسمان، آن است که آسمان را باور کنیم. غیب (آسمان) درست به یک خانم با حیایی شباهت دارد که فقط به روی محارمِ خود، آن هم به تناسب محرمیت‌شان، حجابِ خود را می‌گشاید. و ما برای مَحرم شدن به غیب، ابتدا باید باورش کنیم. زمانی که باورش کردیم، قادریم آرام آرام به رفاقت به غیب و محرمیت با آن نزدیک‌تر شویم. و دیگر به هیچ انسانی در زمین نیازمند و متکی نباشیم.

 

یقین؛ مهمترین سلاحِ مؤمن در برابر مصیبت‌ها

در دعاهای دهه آخر ماه رمضان از امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌خوانیم:

«وَ هَبْ لِی فِی یَوْمِی یَقِیناً تُهَوِّنُ عَلَیَّ بِهِ مُصِیبَاتِ الدُّنْیَا وَ أَحْزَانَهَا بِشَوْقٍ إِلَیْكَ وَ رَغْبَةٍ فِیمَا عِنْدَكَ؛ 

بارالها، به من یقینی عنایت فرما تا به وسیله آن مصیبت‌های دنیا و غم‌های آن برمن آسان شود، به وسیله اشتیاقم به سوی تو و رغبت به آنچه در نزد توست.

 

آنچه که انسان را در بهشت به توانایی برای بهره‌مندی از شرایط آن می‌رساند، دارایی‌های روحی او می‌باشد. و یقین از بزرگترین دارایی‌های نفس و مهمترین عاملِ قدرت انسان در دنیا و آخرت است.

کسی که به مقام یقین نائل شده است، مشتاق بهشت و نعمت‌هایی است که خداوند برایش ذخیره کرده است. لذا از مرگ نمی‌هراسد؛ نه مرگ خود و نه مرگ عزیزانش. چرا که مرگ را آغاز رسیدن به آغوش دوستان حقیقی و آسمانی‌اش می‌داند. تنها شوق به الله و رغبت به نعمت‌های بی‌نهایت اوست که انسان را در تلاطم دنیا آرام می‌کند.

 

والحمدلله رب العالمین

مطالب بیشتر:

پای درس استاد

مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی

مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed