مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یکی از معایبی که آدم را بیتاب پیدا میکند، این است که به خدا و خانواده آسمانیاش بدبین میشود. مثل مریضی که نسبت به دکتر بدبین هست و یا بچههایی که از دکتر یا بیمارستان خوششان نمیآید.
مضطرب و بیتاب همیشه به خدا بدبین است که چرا خدا با من این کار را کرد؟ چرا خدا این بلا را سر ما میآورد؟ مثلاً در ماه رمضان دائماً غر میزند که چرا خدا این گرسنگی را قرار داده؟ در حالی که اگر به حکمت روزه پی ببرد، میفهمد که این روزه، تمرینی برای رشد اوست.
آدم بیتاب به محض اینکه به مشکلی برمیخورد، بدبینیاش نسبت به خدا و خانواده آسمانی اش شروع میشود. این بدبینی باعث میشود که رفاقت و توکل به خدا را از دست بدهد و نتواند از خدا کمکی بگیرد.
از دیگر مفاسد بیتابی و اضطراب، ادامه ندادن کارهای خوب است؛ چون اضطراب باعث میشود که انسان انگیزه ی کار خوب را از دست بدهد.
مثلاً دانش آموزی که به خاطر بالا بودن سطح اضطراب و نگرانی از امتحان کنکور باز میماند، یا فردی که با داشتن روحیه ی بیتابی باعث میشود که ازدواج خوبی نداشته باشد و همسرش از او متنفر شود، یا شخصی که در کلاس ورزشی شرکت میکند، اما بعد از مدتی آن را رها میکند. پس فرد مضطرب بهخاطر اضطرابش نمیتواند کارهای قشنگی را که شروع کرده به سرانجام برساند. حتی در مسائل معنوی هم بسیاری از فیوضات الهی را از دست میدهد.
اضطراب و بی تابی باعث میشود که انسان قدرت پیشگیری از مشکلات را نداشته باشد و برای درمان هزینه زیادی بپردازد. مثلا فردی که مضطرب است در مسواک زدن تنبلی میکند، در نتیجه هزینه و وقت زیادی برای سلامتی دندانهایش صرف میکند. یا والدینی که در تربیت فرزندانش مهارتهای لازم را یاد نمیگیرند، بعد از مدتی نمیتوانند بچهها را کنترل کنند. در حالی که اگر از روز اول تنبلی و بیحوصلگی نمیکردند و مهارتها را یاد میگرفتند به دردسر نمیافتادند.
بنابراین، برای درمان تمام بیماری جسمی یا روحیتان، با داشتن برنامه میتوانید همه غمها و غصههایتان را به شادی و آرامش تبدیل کنید.
آخرین اثر بیتابی این است که شخص مضطرب به مرور زمان عقاید و باورهای خود را از دست می دهد و به سمت بی ایمانی و کفر کشیده می شود. زیرا شیطان به فرد مضطرب راحت تر حمله کرده و همه باورهایش را از او می گیرد.
اضطراب روح و روان انسان را تحت پوشش قرار میدهد و آسیب هایی به شخص می زند که عبارتند از:
یکی از آثار بد اضطراب این است که فرد مضطرب مورد خشم خدا قرار میگیرد. خشم خدا یعنی دور شدن از خدا.
وقتی مصائبی در زندگی انسان پیش می آید، در حقیقت ثواب و اجر و کفاره گناهان او محسوب میشود و مثل باشگاهی می ماند که برای رسیدن به مقام سختی و تمرین زیادی را به انسان تحمیل می کند. در باشگاهِ دنیا قرار است که انسان تشبه به اسماء الهی پیدا کند. پس اضطراب و بیتابی چرا؟!
کسی که خودش را نمیشناسد و هدف زندگیاش را نمیداند، مشکلات و مصائب زندگی را دردسر و گرفتاری میبیند و چون حوصله «شدن»، دینداری و انجام واجبات را ندارد، پس به خدا هم نمیرسد.
فرد مضطرب و بیقرار حوصله جلوگیری از آلودگی به گناه را ندارد. بنابراین، از خدا و خانواده آسمانی اش دور میشود. یعنی هیچ وقت نمیتواند به اهلبیت و امام زمان (علیهالسلام) ملحق شود. چون نمیتواند سبک زندگی که براساس زندگی مادرمان حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و اهلبیت باشد، انتخاب کند. از اینرو، ناخودآگاه از خدا دور میشود.
شخص بیتاب در هر چیزی که برایش پیش میآید، متزلزل میشود. حتی در کوچکترین حادثهای به هم میریزد.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «وَ الْجَزَعُ یُظْهِرُ ما فى بَواطِنِهِمْ مِنَ الظُّلْمَةِ وَ الْوَحْشَةِ[1]؛ بىتابى، ظلمت و ترس باطن آدمی را آشكار مىكند». انسان مضطرب در هر کاری تزلزل داشته و وزن ندارد و ثبات شخصیتی ندارد. مثل انتخاب ریاست جمهوری که خیلی از افراد برای رسیدن به این مقام، به راحتی به هم میریزند و خودشان را به راحتی بدبخت و جهنمی میکنند.
گاهی برای داشتن یک انگشتری، کیف، عینک و ... در حال غر زدن و اعتراض کردن است. چون ظرفیت ندارد، مضطرب و بیقرار است.
یکی دیگر از مفاسد بیثباتی، ضعف نفس است. آدمی که سر هر چیزی به هم میریزد، نشان از ضعف نفس او دارد که در این صورت، ثواب آخرتی و ابدیاش را از دست داده و در قیامت حسرت می خورد که چه چیزهائی را از دست داده است.
امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: «خداوند هیچ بلائی برای مؤمن نمیفرستد مگر اینکه حتما آن بلا را هالهای از نعمت احاطه کرده است». پس اگر در زندگی ات بلائی وجود دارد به ظاهر بد آن نگاه نکن. زیرا در این سختی گوهر و شادی بینهایتی نهفته است که باید حواست باشد تا از دستش ندهی.
بیتابی باعث میشود آدمهای حسود و دشمنانتان شاد شوند. همچنین باعث آزار دادن هم نشینان انسان می شود و محبوبیت انسان را از بین می برد. مثل مادرانی که از دست نق و غرهای بچههای خود خسته می شوند.
[1] . مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص90.
کلیدواژه ها:
آثار استاد