www.montazer.ir
سه‌شنبه 2 ژولیه 2024
شناسه مطلب: 3283
زمان انتشار: 8 اوت 2015
معاند لجوج

معاند لجوج

یکی از مشرکان که در همسایگی پیامبر زندگی می کرد و نامش علی بن ابی ربیعه بود، خدمت پیامبر آمد و از روز قیامت سوال کرد که چگونه است و کی خواهد بود؟

سپس گفت: اگر من آن روز را با چشم خودم ببینم، باز تو را تصدیق نمی کنم و به تو ایمان نمی آورم. آیا ممکن است خداوند این استخوان ها را جمع آوری کند؟ این باور کردنی نیست!!

خداوند این آیات را نازل کرد:

«سوگند به روز قیامت و وجدان بیدار و ملامتگر، آیا انسان می پندارد که هر گز استخوان های او را جمع نخواهیم کرد. آری؛ قادریم حتی خطوط سرانگشتان او را موزون و مرتب کنیم، بلکه انسان می خواهد در تمام عصر گناه کند (و آزاد باشد) از این رو می پرسد قیامت کی خواهد بود. »(سوره ی قیامت :1-6) پیامبر درباره ی این مرد لجوج و عنود می گفت: خداوندا! شر این همسایه را از من دور کن.(2)

 

2. داستانهای تفسیر ص 193- تفسیر نمونه 25/277

منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب

 

کلیدواژه ها: پیامبر ، مشرکان ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed