مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
انسان مساوی با مطلوب های دلش است. روح به هر چیز گرایش پیدا کند، آن چیز بر او حاکم و سلطان روحش می شود چون انسان در بخش انسانیاش طالب حق تعالی است، شعارش «لااله الا الله» است. اگر به سراغ اله دیگری برود و دغدغه های دنیایی داشته باشد، قطعا خدا مطلوب او نخواهد بود و عبد و بنده ی چیزی می شود که لیاقت عبودیت ندارد و در حشر و قیامت هم با همان معشوق ها و مطلوب هایش محشور می شود.
انسان در سایه خودشناسی می فهمد که الله، اله اوست و معشوق های «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی» اله او نیستند. حال انسان باید تلاش کند و لحظاتی در روز با الله خلوت کند و انس بگیرد تا این را برای خود اصالت دهد.
وقتی که می خواهیم به الله برسیم، باید امور «جمادی، گیاهی، حیوانی و علمی»مان تنظیم باشد. آن هم به دو جهت: اول اینکه اگر تنظیم نشود، برای رسیدن به هدف خلقت مزاحمت ایجاد کرده و طغیان میکنند. چون در وجود انسان برای اشغال قلب بین قوا رقابت وجود دارد، پس باید آنها را مدیریت کنیم تا طغیان نکنند. نه تنها طغیان نکنند، بلکه در استخدام بخش اصلی وجود انسان یعنی فوق عقل قرار بگیرند. مثل سوار شدن بر اسب چموش که اول باید آن را رام کرد و بعد سوارش شد. انسانها هر چقدر هر یک از شان های وجودی خود را تربیت کنند، روح جوانتر می شود.
برای مدیریت و تنظیم قوا، نیاز به قدرت و مربی داریم. راهنما می خواهیم تا ما را در آرام کردن طغیان گری قوای وجودی مان کمک کند. چون روح اگر بی موقع و بد، دستکاری شود، منجر به طغیانش می شود. تنظیم روابط اقتصادی، گیاهی، حیوانی و علمی مسئله مهمی است. اگر انسان خودش را در این روابط تنظیم و تربیت نکند، سقوط خواهد کرد.
بنابراین، اگر متخصص معصوم و راهنما نباشد، طاغوت ها حاکم خواهند شد و زمینه فساد و خرابی جامعه را فراهم میکنند، اما اگر متخصص معصوم یا ولی فقیه حاکم باشد، انسانهایی را تربیت میکند که تا مقام عند ربهم یرزقون می رسند.
جامعه ما مهندسی ترین جامعه روی زمین است. هر چند انحرافاتی در آن صورت گرفته، ولی باز هم نسبت به سایر جوامع مهندسی و ساختار بهتر و درست تری دارد. انقلاب اسلامی با حاکمیت ولی فقیه در 40 سال توانست میلیون ها انسان را سازماندهی و به تعادل برساند.
اگر کسی راهنما و امام را نمی خواهد، یعنی تعادل ندارد. یعنی هرج و مرج را دوست دارد و بویی از آدمیت ندارد. هنوز خودش را نشناخته. هنوز بخش فوق عقلی اش کور است و ناتوان. بلوغ پیدا نکرده است. این احساس نیاز به معصوم هم زمانی اتفاق میافتد که کسی به خودشناسی عمیقی از خودش رسیده باشد و بفهمد که جز معصوم، کسی لایق او نیست و غیرمعصوم نمی تواند او را نجات بدهد.
چه کسانی در آخرت کور محشور می شوند؟
امام حسن عسکری علیه السلام در تفسیر آیه «وَ مَنْ كَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَى[1]= هر کس در این جهان نابینا باشد، در عالم آخرت نیز نابیناست» می فرماید که منظور از کوری، کوری چشم نیست، بلکه کوری قلب است: «لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ[2]= چرا که چشم های ظاهر نابینا نمی شود، بلکه دلهایی که در سینه هاست کور می شود».
امام حسن عسکری علیه السلام در آیه دیگری می فرمایند:«یوم یقول الظالم رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِیرًا * قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَكَذَلِكَ الْیَوْمَ تُنْسَى[3]= ظالمین می گویند: پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم! به او پاسخ داده می شود همانطور که آیات من برای تو آمد و تو آنها را فراموش کردی، امروز نیز تو فراموش خواهی شد!». انسان به میزانی انسان است که توجه به انسانیتش و به حقیقت خودش که امام زمان علیه السلام است، داشته باشد. در واقع شما به میزانی که طالب امام زمان علیه السلام هستید، انسان هستید و باطن انسانی دارید. غیر از این انسان نیستید و سقوط می کنید.
حضرت در ادامه بیانات شان، به بزرگترین آیه اشاره می کنند و می فرمایند: «وَأَیُّ آیَةٍ أعظَمُ مِن حُجَّةِ اللّهِ عَلى خَلقِهِ= و کدام آیه بزرگتر از حجت خداست؟». این یعنی «خلیفة الهی» مقام بسیار بزرگی است و خداوند آیه ای بزرگتر از امام ندارد. امام یعنی کسی که محاسبات کل شیء را دارد که از جبروت شروع می شود تا ناسوت. همان طور که قرآن فرمود: «وَ كُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ[4]= و همه چیز را در کتاب آشکار کننده ای برشمرده ایم».
در واقع به تعبیر حضرت، کسی که امام را نبیند، کور است و کور هم محشور می شود. پس ما باید این امام را طلب کنیم و این طلب باید در دل ما باشد. چه به صورت فردی و چه به صورت اجتماعی. در حیات فردی برای برقراری اتصال با او و در حیات اجتماعی شرط انسانیت است. اگر این را فراموش کنیم و کنار بگذاریم، هر چه خدمت کنیم، خدمت به خلق خواهد بود.
وقتی ما امام زمان علیه السلام را نمی خواهیم و طلب نمی کنیم، اگر هم خدمت کنیم، هر نوع خدمتی باشد، پزشکی، مهندسی و... این خدمت به مردم خواهد بود؛ اما در حد حیوانیت. زمانی می توانیم خدمت مهدوی کنیم که جهتدار باشد. یعنی هم خودت جهت دار باشی و هم به بقیه جهت بدهی. در غیر این صورت، صرف خدمت در عین اینکه ثواب دارد، ولی انسان به سمت بر طرف کردن موانع ظهور حرکت نخواهد کرد.
خدا در روز قیامت از چه نعمتی سوال می کند؟
در روایتى آمده است كه از حضرت پرسیده شد: منظور از نعیم در آیه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ= حتما حتما از نعمت هایی که داشته اید بازپرسی خواهید شد» چیست؟ حضرت فرمود: «ما اهلبیت هستیم كه خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده».
روز قیامت حتما از امام و ارتباط با معصوم سوال میکنند. چون امام رحم است. آیا ما در رحم قرار گرفتی ایم؟ اگر در رحم نباشیم، رشدی نخواهیم داشت. پس باید در رحم وجودی امام زمان علیه السلام برویم تا شکل بگیریم و حرکت کنیم. همانطور که بچه در رحم مادر شکل می گیرد. اگر ما در رحم وجودی نباشیم، مجرای رشدی نخواهیم داشت. پس طلب امام خیلی مهم است و این را باید در خودمان زنده کنیم. این هم نیاز به وقت گذاشتن، خلوت، ارتباط و مناجات، استغفار و توسل دارد.
در ادامه، حضرت می فرماید:«لَولا مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله وَالأَوصِیاءُ مِن وُلدِهِ لَكُنتُم حَیارى كَالبَهائِمِ= اگر محمد و آل محمد علیهم السلام نبودند، شما سرگردان بودید مثل بهائم».
جامعه جهانی بدون معصوم مثل بهائم زندگی می کند و حیرت زده است. مردم فقط کار و فعالیت می کنند، ولی همه چیز در استخدام بخش حیوانی آنها است. مقصدی و غایت و هدفی ندارد. صرفاً زندگی حیوانی دارند.
یکی از خصوصیات و شاخصه های جامعه جهانی ما، همین بحث حیرت است. بهائم از بهیمه به معنای ابهام است. ابهام یعنی نامعلومی و گیجی. چهارپایان نمی دانند که کجا می روند. انسان هم همینطور می شود. اینجاست که ما باید امام را بطلبیم تا از بهیمه خارج شویم.
از اینجا سراغ چهل «أین» در دعای ندبه می رویم. «أین ها» در دعای ندبه کاملا ریاضی طراحی شده است. حضرت با هر یک از «أین ها» ما را به سمت امام، به ویژه امام زمان علیه السلام جذب می کند.
«أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ= حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایسته ای پس از شایسته دیگر. راستگویی پس از راستگویی دیگر. راه از پس راه کجاست؟ کجاست بهترین برگزیده بعد از بهترین برگزیده؟ کجایند خورشیدهای تابان؟ کجایند ماههای نورافشان؟کجایند ستارگان فروزان؟». «أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ= کجایند پرچمهای دین، و پایه های دانش؟».
دین یعنی مجموعه مقرارتی که در سه مرحله «شریعت، طریقت و حقیقت» ما را راهنمائی می کند. راهنما هم معصوم است که می تواند به ما بگوید که ما در کجا هستیم.
فقط قواعد و پایههای علم در دنیا نیست که معصوم میداند؛ بلکه به علم قبل از دنیا و بعد از دنیا هم اشراف دارند و همه چیز به دست آنهاست. این را هم خدا گواهی میدهد: « كُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ». به چنین کسی خلیفة الله و حجة الله می گویند و از همه مهمتر باب الله.
در جلسات آینده به ادامه فرازهای «أین» می پردازیم تا تحولی در ما صورت بگیرد و بتوانیم جلوی طغیانگری هایمان را بگیریم و قوایمان را در بخش فوق عقلی به استخدام بگیریم و از آن لذت ببریم.
قا/218
دعای ندبه/ طلب امام
کلیدواژه ها:
آثار استاد