مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یکی از ارادتمندان شیخ رجبعلی خیاط، خواب زن زیبایی که محرّک در شهوت بود را می بیند و صبح خدمت ایشان می رسد و ایشان این شعر را برایش زمزمه کرد:
«گرت هواست که از دوست نگسلی پیوند نگاه دار سررشته تا نگه دارد»
مدتی نشستم و سپس عرض کردم: «مطلبی هست» فرمود: «چه کار کرده ای که قیافه ات زن شده است؟» عرض کردم: «زن زیبایی را در خواب دیدم و داستانش در ذهنم مانده است.»
فرمود: «همان است و استغفار کن!»(1)
1. کیمیای محبت، ص 174
منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج3 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تولی
کلیدواژه ها:
آثار استاد