مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بالا گرفته شور شهادت درون او
غیرت گرفته است زیادت درون او
دیروز:
با حجم خاطرات زنش را گذاشت رفت
در خانه پاره های تنش را گذاشت رفت
پای وجود خود وطنش را گذاشت رفت
با خود قرار پر زدنش را گذاشت رفت
شوری مدام بود که در او اثر گذاشت
عشق امام (ره) بود که در او اثر گذاشت
او می رود که مشق کبوتر شدن کند
پرواز را بهانه ی پرپر شدن کند
با لاله ها حکایت بی سر شدن کند
در خون خویش قصد شناور شدن کند
بالا گرفته شور شهادت درون او
غیرت گرفته است زیادت درون او
چون جا گرفت تنگ در آغوش میهنش
مانند یک پلنگ در آغوش میهنش
بعد از کمی درنگ در آغوش میهنش_
آماده شد به جنگ در آغوش میهنش
او دور ماند از رفقایش؟!محال بود
دور از فضای جبهه بقایش محال بود
امروز:
وقتی که در نوای حرم گریه می کند
با بانگ وای وای حرم گریه می کند
هر لحظه در هوای حرم گریه می کند
با دیدن لوای حرم گریه می کند
یعنی که بیش از همه کس زینبی شده ست
کابوس تا همیشه ی هر زینبی شده ست
اینجا اگر چه محنت بسیار دیگری ست
میدان سر سپردن “عمار” دیگری ست
“یوسف” دوباره بر سر بازار دیگری ست
“آل یزید” شاهد “مختار” دیگری ست
این خون کربلاست که جوشیده در دلش
دریای بی کرانه خروشیده در دلش
آشفته در قابل او نظم دشمنان
خون می چکد هر آینه از بزم دشمنان
از لحظه ای که آمده به رزم دشمنان_
جمع است بر شهادت او عزم دشمنان
از تیغ های آخته هیچش هراس نیست
از آتش گداخته هیچش هراس نیست
فرداروز:
لبخند زد به شوق ، به روی فرشته ها
آغشته گشته بود به بوی فرشته ها
از ابتداش بود به خوی فرشته ها
یکباره پر کشید به سوی فرشته ها
از دست دوست جام بلا را گرفت و رفت
از او سراغ “کرب و بلا” را گرفت و رفت
***محمد شکری فرد***
کلیدواژه ها:
آثار استاد