مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اساساً یکی از معیارهای مهم در انسانشناسی، آن است. چقدر دلمان برای خدا تنگ میشود؟ چقدر به دنبال خلوتی میگردیم تا سر بر زانوانش گذاشته و آرام بگیریم؟ چقدر به دنبال لحظهای هستیم که در گوشش، نجواهای عاشقانه بخوانیم بیآنکه به طلب حاجتی دست به دعا بلند کرده باشیم؟
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 15«بحث غفلت » مورخ 93/11/21، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
مروری بر گذشته
در جلسه گذشته با دعایی از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آشنا شده و آن را تا حدودی مورد بررسی قرار دادیم:
«وأَسْأَلُكَ حُبَّكَ، وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّكَ، وَعَمَلاً یُقَرِّبُ إلَیَّ حُبِّكَ ؛ خداوندا از تو، محبت خودت را مسئلت میکنم و محبت هر آنکه دوستت دارد و محبت عملی را که مرا به حبّ تو میرساند».
لذّات پنجگانه انسان
میدانیم که نفس انسان مشتمل بر 5 قوه حس، خیال، وهم، عقل و فوق عقل میباشد. به طوریکه هر کدام از این بخشها، معشوقهای مربوط به خود را داشته و در کنار آن به لذت و آرامش میرسند. معشوق انسانها در بخش حسی، محسوسات است و اگر این بخش در کنار خواستههای خود (محسوسات) قرار گیرد، به لذت حسی نائل میگردد. معشوق بخش خیال، مخیلات است که به واسطه آن، انسان به لذّت خیالی خواهد رسید.
بخش وهمی در کنار معشوق خود، موهومات به لذّت وهمی رسیده و بخش عقلی نیز در کنار معقولات، لذات عقلی را ادراک خواهد نمود. اما تنها بخش صاحب اصالت در انسان، بخش فوق عقلانی وجود اوست که در کنار معشوق و اِله حقیقیاش الله به لذات فوق عقلانی و یا به عبارت دیگر لذات انسانی دست خواهد یافت.
هر چه از سطح قوه حس به سمت قوه فوق عقل پیش رفته و موانع مادی را حذف میکنیم، قدرتِ لذات آن بیشتر و ماندگارتر میشود. چرا که ماهیت ماده، حجاب برانگیز بوده و مانع از ادراک لذاتِ بالاتر میگردد. به عنوان مثال وقتی سنگینیِ ماده (حجابِ بدن) از روی روح در هنگام خواب برداشته میشود، انسان به واسطه بدن برزخی خود، قادر به انجام فعالیتهایی خواهد بود که با بدنِ مادی و زمینیاش امکان آنها وجود ندارد.
لذاتِ انسان هر چه از حس فاصله میگیرند و به سطوح بالاتر میرسند، قدرتمندتر شده و توانِ کنترلِ لذات پایینتر را به دست میآورند. به عنوان مثال انسانها به خاطر رسیدن به یک لذت خیالی و یا وهمی، حاضرند بر لذات حسی خود غالب گشته و آن را به کنترل خود درآورند. مثلاً داشتنِ اندامی زیبا در نگاه کسانی که برای انسان عزیز هستند، او را به کنترل لذتِ خوردن واداشته و به سمت درک محبوبیت در نگاه دیگران سوق میدهد. اما فراموش نکنیم که هر چه انسان برای درک لذتی از این لذات پنجگانه بیشتر تلاش نموده و زمان بیشتری را هزینه نماید، قطعاً آن قوه در نفس او قدرت بیشتری کسب کرده و نفس او در آن بُعد قویتر و بزرگتر میشود.
لذات عقلی در نزد اهل آن، از لذات حسی، خیالی و وهمی قدرت بسیار بالاتری دارد. لذت کشف حقایق و مهم علوم گوناگون به قدری زیاد است که یک انسان عالم حاضر است برای درک آن از تمام لذتهای پایینتر گذشته و یا به حداقلها اکتفا نماید.
لذات فوق عقلانی که مربوط به لطیفترین و قدرتمندترین قوه وجودیِ انساناند، از بالاترین سطح قدرت و ماندگاری در انسان برخوردار بوده و قادرند تمام لذات دیگر را کنترل نموده و زمام آنها را به دست بگیرند همه ما بارها طعم لذات فوق عقلانی را چشیدهایم، ولی به سبب عدم استمرار این ادراکات و یا عدم حرکت در سایه یک مربی کار آزموده، یا آنها را فراموش کردهایم و یا در فواصل طولانی از آنها بهره بردهایم، لذا اساساً تأثیری در سازندگی نفس ما نداشتهاند. درک عمیق این لذات سبب میشود که انسان دائماً به دنبال فضاهای مصنوعی و زمانهایی برای ایجاد ارتباط با الله و اهلبیت (علیهمالسلام) بوده و هرگز قادر به ترک آنها نباشد.
گریه بر اهلبیت (علیهمالسلام)، حرفها و نجواهای عاشقانه با غیب، عزاداریها به طرق گوناگون، زیارتهای اماکن متبرکه و ... آرام آرام قلب انسان را به سمت تشبّه به اهلبیت (علیهمالسلام) سوق میدهد.
دریافت لذات فوق عقلانی، رفته رفته بر قدرت این بخش افزوده و در بروز کمالاتِ انسانی در انسان بسیار مؤثر خواهند بود. بدانیم که اوجِ لذات فوق عقلانی در نماز حاصل میگردد. اما ارتباط با نماز برای انسانها سنگین و دشوار است:
«... و انّها لکبیرهٌ إلاّ علی الخاشعین»
از همین رو اغلب افراد بیشتر لذات فوق عقلانیِ خود را در لابهلای ارتباط با اهلبیت «علیهمالسلام» جستجو میکنند.
محبت الله محبوبتر از لذات پنجگانه
حال با توجه به این یافتههای عقلی، به راحتی میتوانیم به پرسشِ ابتدای بحث پاسخ دهیم. پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» برای مقایسه یک لذت فوق عقلانی با لذات دیگر، به پایینترین سطح از سطوح پنجگانه اشاره نموده و لذتی از لذات حسی را به عنوان پایهای برای این مقایسه مطرح میفرمایند. اندکی با خود بیندیشیم:
آیا حقیقتاً ما به اندازه نوشیدن یک آب خنک در هوای گرم از نماز لذت بردهایم؟
آیا تا کنون به اندازه گرسنگی در هنگام یک وعده غذایی، برای نماز نیز گرسنه شدهایم؟...
آیا واقعاً وقتی در کنار اِله خویش فوق عقلانیمان (الله) قرار میگیریم، به اندازه قرار گرفتن در کنار معشوقهای بخشهای دیگر (محسوسات، مخیّلات، موهومات، معقولات) لذت میبریم؟
فراموش نکنیم، عدم دلتنگی ما برای خدا، و شکایتهای گاه و بیگاه ما از او نشان میدهد که تغذیه نفس ما در 4 قوای دیگر وجودی، از تغذیه فوق عقلانی بیشتر بوده و سبب غلبه این بخشها بر بخش فوق عقلانی شده است.
انسانی که الله را به عنوان معشوق و اِله خود پذیرفته است، رابطهای بلاشرط با او برقرار میکند. پیوند او با الله، تحتالشعاع کمالات بخشهای پایینی نیست و هیچ کمبود و شکستی قادر نخواهد بود او را از عشق به الله و آرام گرفتن در آغوش او، باز دارد. اینجاست که رمز شادی و آرامش اصحاب عاشورا را در لحظات سنگین آن روز درک میکنیم. سر بریدن تمام تعلقات دنیا به پای الله، یعنی حداکثرِ استفاده از فرصتِ عاشقی ....
کسالتهای معنوی در هنگام بروز بیماریها، مشکلات، شکستها، مرگها و ... نشانه عدمِ قدرتِ بخش فوق عقلانیِ و غلبه آن بر سایر بخشهای وجود انسان است.
اساساً یکی از معیارهای مهم در انسانشناسی، آن است. چقدر دلمان برای خدا تنگ میشود؟ چقدر به دنبال خلوتی میگردیم تا سر بر زانوانش گذاشته و آرام بگیریم؟ چقدر به دنبال لحظهای هستیم که در گوشش، نجواهای عاشقانه بخوانیم بیآنکه به طلب حاجتی دست به دعا بلند کرده باشیم؟
چقدر به دنبال آغوش معصوم و بوسیدن او، به زیارت مشرف شدهایم؟
فراموش نکنیم که تمام زیبایی ارتباط انسان با الله در لحظهای است که او آنقدر غرق در معشوق میشود که خواستههای بخشهای پایینیاش را فراموش میکند، و درست در چنین لحظهای خداوند به خاطر داشتن چنین بندهای به تمام اهل آسمان مباهات میکند.
با خود فکر کنیم! محور غصهها، آرزوها، دغدغهها، ارتباطات و رفتارهای ما چیست؟ الله، یا معشوقهای دیگر؟ پاسخ به این پرسش، قیمت ما را در نگاه آسمان، مشخص میکند.
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی
مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی
«والحمدلله رب العالمین»
کلیدواژه ها:
آثار استاد