مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
خداوند در نظام خلقت برای همه چیز از مادیات تا معنویات اندازه و عدد دارد. عالمی که ما در آن زندگی میکنیم، پر از فرمولها و رمز و رازهای ریاضی است. همهی کارهای انسان دقیقاً حساب می شود. این محاسبه ها هم برای خدا آسان است. «إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ = این محاسبه برای خدا بسیار بسیار آسان است.»
تمام جلوه های الله تبارک و تعالی که متجلی میشود تا به ماده برسد، جلوههای ریاضی است و اندازه، عدد، رقم و حد و حدود دارد. اگر شما به رشته های مختلف علوم توجه کرده باشید، همیشه به عدد و اندازه می رسند. هیچ رشته ای نیست که شما در آن عدد و فرمول و قاعده و ریاضیات نداشته باشید. این عدد و اندازه ها در اتمها، پروتون ها، نوترون ها، الکترون ها و کوارک ها و پایین تر از کوارک ها دیده میشود. وقتی که خداوند در قرآن می فرماید «شما هر کاری انجام بدهید، پیش ما حساب شده است» یعنی دقیقاً مشخص است که هر کاری چقدر قیمت دارد.
سیر علوم مختلف از ابتدای خلقت تا الان و این که چه کسی انجام بدهد، چه زمانی انجام بدهد، برای کی انجام بدهد، کجا انجام بدهد، تمام اینها حساب می شود. به طور مثال، ما 20 سال یا 30 سال پیش، علمی به نام «نانو» نداشتیم. چند سال دیگر نانو هم یک علم کهنه و قدیمی خواهد شد و بشر قادر خواهد بود به علم ریزتر از آن دست پیدا کند. همانطور که از کوچکترین ذرات گرفته تا بزرگترین آنها، همه دارای اندازه و عدد هستند، وارد عالم برزخ که میشویم آنجا هم همین اعداد و اندازه ها وجود دارد. به همین دلیل مهمترین شب سال، شب اندازه و شب قدر است.
هر عملی در لحظه در نفس انسان محاسبه میشود
هر کاری ریز و درشت، کوچک و بزرگ، پنهان و آشکار که شما بکنید، همه اش در نیت و عمل تان حساب شده است. نه این که بنشینند چرتکه بیاندازند و بعداً حساب کنند که چه کار کردیم و صورت حساب بدهند؛ بلکه خداوند سیستم را طوری خلق کرده که تمامش در لحظه حساب میشود و در نفست قرار میگیرد. در لحظه در نفست حساب میشود. یعنی وقتی شما داری کار شر یا خیری را انجام میدهی، همان لحظه در خودت حساب میشود و همان لحظه هم جوابش را میدهند. همان لحظه عملی را که انجام می دهی، حتی نیتی را که کردی، می بینی. همین که عمل در نیت رفت، به نفس تبدیل شد. طبق قاعده «اتحاد عقل و عاقل و معقول» همان جا تو با نیتت یکی می شوی.
جنین در رحم مادر هر کاری میکند، همان لحظه شکل میگیرد. این که بعداً جزایش را میبیند، برای این است که فعلاً در رحم است و رحم گنجایش ندارد. بعداً که متولد می شود تمام کرده های خودش را در دنیا می بیند. و گرنه جزا همین الان هست. اینکه تو رغبت داری به لیلة الرغائب و احیا؛ یعنی قطعاً جایی کاری کرده ای که اجازه داری، احیاء بیایی. بالاخره در محاسبات الهی اینقدر بوده که صدایت کنند و کارت دعوت برایت بفرستند و تو هم بتوانی اجابت کنی. اینکه از عبادت، تلاوت قرآن لذت نبریم و قرآن شراب ما نباشد، به خاطر این است که محاسبات آن قبلاً انجام شده و طبق آن محاسبات داریم جزا میبینیم.
قرآن میفرماید: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ = هر كسى در گرو دستاورد خویش است.» یعنی همین الان در گرو هستی. برای همین ما وقتی به آخرت متولد میشویم، فقط شکل های باطنی خودمان را می بینیم وگرنه جزا همین الان هم دارد داده می شود. همه اش در همین جا در نفس ما محاسبه میشود؛ نه اینکه بعداً در گرو باشد. «رهینهٌ» یعنی الان، نه بعداً. مرحوم ملا احمد گفت:
گر نه با خود مرده داری ای پسر پس چرا گندیده ای پا تا به سر
تو اگر با خودت مرده نداری، پس الان باید پرواز کنی، جوان باشی، قوی باشی، به غیب بزنی. این که نمی توانی به غیب بزنی، یعنی جزایش را داری می بینی. این که خواب خوب نمی توانی ببینی؛ پرواز نداری؛ انبساط نداری؛ با قرآن مست نمیشوی؛ نمیتوانی روی سجاده پرواز داشته باشی و از سجاده فرار می کنی؛ اینکه تمرکز سر نماز نداری؛ انس و رفت و آمد با غیب نداری؛ معنی اش این است که همه جزاها را دارند به ما می دهند. همین الان ما داریم جزا میبینیم. عملکرد و جزا نقدِ نقد است و اصلاً ما نسیه نداریم. معروف، یعنی بدی بکنی، جزایش را میبینی و خوبی هم بکنی، جزایش را می بینی. همین الان جزایش در نفس انسان ظاهر میشود.
همه این محاسبات به دست خالق هستی است
الله همیشه در حال جلوه و در حال ظهور و در حال خلق است. الله بی نهایت ظهور دارد و محاسبات همه آنها را که در طول میلیاردها میلیارد سال یا بی نهایت سالی که جلوه کرده، دارد. همه را خلق می کند و بیرون می فرستد و در یک لحظه جمع شان میکند. در قرآن هم می گوید، اگر بخواهیم، یک لحظه شما را جمع می کنیم. «و یأتی بخلق جدید = و یک خلق جدید می آورد.»
الله اول ندارد. خدایی که اول داشته باشد اصلاً خدا نیست. اگر کسی آغازی برای خدا در نظر گرفت، این خدا مخلوق است، یعنی اول نبوده و بعد به وجود آمده، یعنی محدود. اللهی که محدود و مخلوق است، به درد نمی خورد. الله ازلی و ابدی است. جمع این دو را اصطلاحاً سرمد می گویند. الله سرمدی است، یعنی نه اول دارد و نه آخر. « الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ کانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ یکونُ بَعْدَهُ = حمد خدایی را که اول همه آثار هستی اوست و قبل از او اوّلی نبوده، و آخر است بی آنکه پس از او آخری باشد.»
الله بدیع است. بدیع یعنی تفکر ندارد. چون تفکر مال موجود ضعیف است. گیر می کند، گرفتار می شود، مجهول دارد، حالا باید فکر کند تا چیزی را حل کند. خداوند فکر نمی کند و بدیع است. یعنی تمام طرح و نقشه ها را در یک لحظه ایجاد میکند. « بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ كُنْ فَیَكُون = [او] پدید آورنده آسمانها و زمین [است] و چون به كارى اراده فرماید فقط مى گوید [موجود] باش پس [فورا موجود] مى شود.»
کلیدواژه ها:
آثار استاد