www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11162
زمان انتشار: 14 اوت 2019
ما خلق شده ایم تا به طور همیشگی زنده بمانیم

خانواده آسمانی؛ جلسه510؛ 1398/05/17

ما خلق شده ایم تا به طور همیشگی زنده بمانیم

بحث­مان در این جلسه، دربارۀ بهشت است. بهشتی که به جنبۀ «ابدی و جاودان بودن» انسان مربوط است. انسان در بُعد فوق عقلانی‌­اش همه چیز را بی‌نهایت می‌خواهد و از امر محدود بیزار و متنفر است. به همین دلیل، تربیت انسان باید به سمت نامحدود بودن و جاودانگی جهت‌دهی بشود.

آن روزی که خداوند تبارک و تعالی حقیقت ما را آفرید، روح ما را هم بی‌نهایت آفرید. این مسئله به قدری مهم است که خداوند برای اینکه بتواند افکار و قوای ما را تنظیم کند، 80 بار در قرآن، به ما تذکر جاودانگی می‌دهد. معصومین (علیهم‌السّلام) نیز به طور مکرر این مسئله را به ما تذکر داده اند. چون اگر مسئله جاودانگی از نظر انسان کنار برود، تمام تصمیمات انسان و سو و جهت زندگی­‌اش عوض می‌شود. کافیست این جهت‌گیری را از زندگی یک نفر بردارید. او استمرار حرکت بهشتی را از دست می‌دهد و به جهنم می‌رسد.

واجب‌ترین چیزی که انسان نیاز دارد که بفهمد، بحث «استمرار» حیات و «جاودانگی» است. چون جاودانگی، قدرت عبور از زندان دنیا را به انسان می‌دهد. اگر این قوه از قلب و مغز انسان خارج ­شود، در لجن‌زار دنیا می‌ماند و می‌پوسد و نابود می‌شود.

رابطه دنیا با آخرت، مثل رابطه رحم مادر با دنیاست. جنین در رحم مادر، یک حیات محدود و موقت دارد که حیات ابزاری است. همه هم این را می‌فهمند. یعنی همه درک می‌کنند که این حیات، یک حیات گذراست. این نگاه، نگاه درستی به زندگی است که هیچ وقت، هیچ زن و مردی فکر نمی‌کند که جنین قرار است سال­ها در رحم مادر بماند؛ بلکه حیات مرحله بعد و اساساً ارزش یک حیات جنینی به دنیاست.

مسئله در همین فهم و همین باور به رحم دنیاست که خیلی­‌ها را به اشتباه می­‌اندازد. یعنی حیات دنیا را حیات ماندگار می‌دانند و اساساً به دنیا به عنوان شرائط رحمی نگاه نمی‌کنند و به خودشان هم با ماهیت جنینی نگاه نمی‌کنند؛ بلکه دنیا را محل اصلی زندگی خود می­‌دانند و به خودشان هم به ماهیت جنینی نگاه می‌کنند. به همین دلیل، اگر به او بگویی تو می‌میری، می‌گوید: بله من می‌میرم و بعد از آن هم هیچ خبری نیست. چنین فردی نوع تصمیم‌گیری‌ها، افکار، انتخابات، ارتباطات و سبک زندگی‌­اش فقط به درد رحم دنیا می‌خورد، ولی فایده‌ای برای مرحله بعد ندارد. چون در دنیا هیچ رشدی برای خودش قائل نیست.

حالا دو جنین را در نظر بگیرید. یکی در رحم مادر فعالیت زیادی متناسب با شرائط زیستی دنیا ندارد و بر این اساس، زندگی و رشد می‌کند؛ اما نه برای دنیا. در نقطه مقابل، جنینی را در نظر بگیرید که در رحم مادر، دقیقاً از زمانی که نطفه‌اش منعقد می‌شود، هدف‌دار برای زندگی در دنیا رشد می‌کند. برای همین هم ما از رحم مادر شش نوع تولد داریم: «سالم، سالم قوی، ضعیف، بیمار، ناقص و معلول». عین این شش تولد را هم آدم­ها از رحم دنیا به آخرت دارند. فقط یک عدۀ کمی در رحم دنیا برای ملکوت هدف‌دار زندگی می‌کنند. اینها وقتی که وارد ملکوت می‌شوند، تجهیزات مورد نیاز برای فضایی بی‌نهایت زیباتر از دنیا، بزرگتر از دنیا، کاملتر از دنیا و پیچیده‌تر از دنیا را دارند. چون خودشان را در دنیا آماده کرده‌اند. امّا کسی که «وقتش، اندیشه‌اش، تفکراتش، انتخاباتش، ارتباطاتش، معشوق‌ها و سبک زندگیش» فقط به درد دنیا می‌خورد، اصلاً تناسبی با آن بهشت و فضای بهشتی ندارد. وفات او چقدر وحشتناک است! او وارد فضایی می‌شود که هیچ­کدام از تجهیزات لازم برای زندگی در آن فضا را با خودش به همراه ندارد. مردنش خیلی وحشتناک است. قابل برگشت هم نیست.

شما اگر بخواهید در سیستم حیات دنیایی‌تان به گونه‌ای زندگی کنید که موقع وفات، وارد بهشت بشوید و به مقام شایسته برسید، باید در سیستم دلتان سه جهت‌گیری حاکم بشود. مثل یک دستگاه «مسیریاب» که دقیقاً در رحم دنیا روی نفست سوار کنی که در پیچ و خم‌های زندگی و کوچه پس کوچه‌های درگیری‌های مربوط به کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی و ... له نشوی. این درگیری ها اعم از پیچ و خم‌های وحشتناک اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ‌اجتماعی مثل ازدواج و تشکیل خانواده، فامیل‌‌بازی و.... است. حالا این وسط هم خیلی چیزهای دیگری پیش می‌آید که انسان آمادگیش را ندارد. مثلا یک دفعه ثروتمند می‌شود؛ یا یک دفعه یک ازدواج موفق می‌کند؛ یا یک دفعه یک شهرت پیدا می‌کند؛ یا یک دفعه یک قدرت سراغش می‌آید، یک موقعیت اجتماعی عالی سراغش می‌آید. اینها انسانی را که بر روی خودش کار نکرده، گیج می‌کند. بطوری که اگر به او بگویی که حواست کجاست؟ مسیر آن طرف است. چون گیج است، اصلا نمی‌تواند جهتش را پیدا کند.

حالا چه کار کنیم تا مسیر اصلی‌­مان را گم نکنیم؟ سه مسیریاب حقیقی وجود دارد که اینها باید روی قلب انسان سوار باشند. اگر اینها روی قلب انسان سوار شدند، انسان آرامشش را از دست نمی‌دهد و دیگر راهش را گم نمی‌کند و اضطرابی هم ندارد و در رحم دنیا گیج نمی‌شود و دقیقاً زندگی دنیاییش را با حرکت به سمت هدف خلقتش یعنی جاودانگی و بی‌نهایت شدن، تنظیم می‌کند. آن سه جهت‌یاب چیست و در کجا باید سوار بشود تا این شخص اشتباه نکند؟ الله، اهل بیت و جهاد در راه آنها.

«بندگی» یعنی در کوچه پس کوچه‌های زندگی، دست سه معشوقت (الله، اهل بیت و جهاد) را بگیری

اگر همه زندگیت را به سمت ابدیتت ببری تا از کوچه پس کوچه‌های «جمادی، گیاهی و حیوانی و عقلی و فوق عقلی» به الله و بهشت برسی، این سه معشوق، یعنی «عشق به الله، عشق به اهل بیت و عشق به جهاد» باید روی دلت سوار بشود. روی فکر تنها هم برود، نمی‌تواند خیلی کمک کند. فکر هم باید با قلب هم‌جهت بشود؛ اما قلبی که مسلح است و ایده دارد، فکرش هم ساخته شده است.

الله مقصدت است و اهل­‌بیت تنها مربیان شایسته او و خانواده آسمانی ما هستند. روح ما از اینها آفریده شده، جهت‌دهی ما به معنای واقعی به سمت اهل بیت است و غایت ما هم اینها هستند.

جهاد یعنی وقتی تو دو معشوق داری، برای حفظ مسیرت باید تلاش کنی که معشوق‌های قلابی­‌ات نیایند و جلویت را بگیرند. مسیرهای غلط اگر سراغ تو آمدند، بتوانی به آنها غلبه کنی. دشمنان، وسوسه شیطان و موانعی اگر آمدند، بتوانی با آنها مبارزه کنی. به این «جهاد» می‌گویند. پس باید با هر چیزی که تو را جهنمی می‌کند و هر چیزی که ممکن است تو را نابود کند، مبارزه کنی.

اگر این سه شاخصه روی قلب و مغز و تفکر یک نفر حاکم شوند، شاد، آرام و خوب و راحت زندگی می‌کند، مشکلات هم دیگر او را اذیت نمی‌کند.

دل همه کاره است. آنجایی که مرکز عشق و عاطفه و مرکز دوست داشتن است، می‌تواند به انسان کمک کند. حتی اگر از جهت فکری هم اشتباه کنی، یا در زندگیت یک تصمیم غلط بگیری و یک انتخاب غلط بکنی، دل به انسان کمک می‌کند. مثلاً اگر یک شوهر نامناسب، یک زن نامناسب، یک محیط نامناسب، یک رشتۀ نامناسب انتخاب کنی، چون قلبت مسلح به این سه معشوق یاد شده است، آسیب جدی نمی‌بینی.

می‌گوید درست است مسیر را غلط رفتی، اما همه چیز قابل درست شدن است و می‌شود بازسازی کرد. چون قلبت سالم است. ولی قلبی که جهتش تنظیم نشده باشد، کجا می‌خواهد برود.

کسی که برای زندگیش مهندسی آرزوها نکرده، حتی اگر بهترین رشته، بهترین همسر، بهترین شغل، بهترین مکان و بهترین امکانات را داشته باشد، در نهایت، افسرده و غمگین و شکست‌خورده و فرسوده و با خسران از دنیا می‌رود. بنابراین، ما باید جهت‌دهی قلبمان را درست کنیم.

قرآن می‌گوید: بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند: «إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ». اگر نابجا به دل بچه دل بدهی، تا جهنم تو را می‌برد. پس حواست باشد تا اول، روی دل خودت سه معشوق را سوار کنی. پس قبل از این که انسان در هر جاده‌ای راه بیفتد، اول باید مسیرش را مشخص کند که من می‌خواهم جهنم بروم یا بهشت؟ من می‌خواهم به خانواده آسمانی­‌ام برسم یا نه؟

اتصال به آن سه معشوق و مهندسی و انتخاب زندگی ابدی، گناهان انسان را به ثواب تبدیل می‌کند؛ اما قطع پیوند با ابدیت، ثواب­های انسان را هم به گناه تبدیل می‌کند. یعنی حتی کارهای خیرت، وقتی اتصال به الله و خانواده آسمانی ندارد، خراب و تباه می‌شود. اما وقتی اتصال به غیب و معشوق جاودانه‌ات داری و این سه معشوق را روی قلبت سوار کرده‌ای، گناه کبیره هم که داشته باشی، در آن پاکی و نورانیت خودت، ذوب می‌شود. یعنی در نورانیت خودت، آن گناه ذوب می‌شود. اینقدر نورانی می‌شوی، اینقدر پاک و قوی می‌شوی که هر بدی و گناهی که داشته باشی را می‌سوزانی و تبدیل به حسنه می‌کنی.

قرآن می‌فرماید: «وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین[1]‏= سرعت بگیرید به سوی مغفرت پروردگارتان و بهشتی که به اندازۀ همه آسمانها و زمین است و برای متقین آماده شده است».

خدا به ما مشتاق‌تر است از ما به خدا. اهل‌بیت به ما مشتاق‌تر هستند تا ما به آنان. فرشته‌ها به ما مشتاق‌ترند تا ما به آنان. اهل بهشت، شهدا، صدیقین و انبیا به ما مشتاق‌تر هستند تا ما به آنها.

می‌گوید: «وَالَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ= و آنان که اگر کار ناشایسته کنند و یا ظلمی به نفس خویش نمایند، خدا را به یاد آورند و از گناه خود (به درگاه خدا) توبه کنند». آدم‌­های بزرگ هم یک موقعی ممکن است دچار فحشا بشوند، پایشان بلغزد، خدای نکرده زنا کنند، شراب بخورند و یک معصیت کبیره انجام بدهند؛ اما زود بازسازی می‌کنند. قرآن می‌فرماید اینها متقین هستند و اینها مسیرشان درست است.

ممکن است یک جایی مسیر را اشتباه بروند، اما یاد خدا که می‌افتند، زود استغفار می‌کنند و مسیر را درست می‌روند، دوباره سر جایشان می‌روند. پس ببینید جهت قلب چقدر مهم است که تو قلبت را اول جهت آخرتی و ابدی بدهی و تصمیمت را بگیری که کجا می‌خواهی بروی؟ یعنی اول آرزوهایت را مشخص کن. اینقدر هم مدام عجله نکن. نگو شوهرداری، زن‌داری، بچه‌داری، رشته، درس و دانشگاه دارم  و نمی‌رسم به این که بخواهم قلبم را درست کنم. اینها را ول کن و یک ترمز بکش، یک روز بنشین در خانه و از خانه هم بیرون نیا. یا برو در حرم بنشین و سه معشوق را سوار قلبت کن. بعد برو پیش خانواده‌ات، برو پیش درس‌ات، برو سر شغلت، برو مغازه‌ات، برو در کارخانه و به زندگی مشغول شو. خواهی دید که دیگر اشتباه نمی‌کنی و دیگر راه را غلط نمی‌روی.

قا/189

بهشت/یاد بهشت

[1] . سورۀ آل عمران/ آیه 133.

صوت

1 - ما خلق شده ایم تا به طور همیشگی زنده بمانیم

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed