www.montazer.ir
یک‌شنبه 12 می 2024
شناسه مطلب: 5918
زمان انتشار: 27 دسامبر 2016
مؤمن در دنیا سرگرم ذلت‌های دنیایی نیست

شخصیت شناسی مومن (15)؛ 95/9/30

مؤمن در دنیا سرگرم ذلت‌های دنیایی نیست

مؤمن غربت خویش را سرمایه ابدیتش قرار می‌دهد و انس به حق تعالی را به جای انس به دنیا قرار می دهد تا سرگرم اعتباریات و ذلت های دنیا نشود.

حس بی نهایت طلبی انسان و فرهنگ دنیا

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «المؤمنُ كالغریبِ فی الدُّنیا، لایأنَسُ فی عِزِّها و لایَجْزَعُ مِن ذُلِّها= مؤمن در دنیا مثل غریب است. براى عزّت و قدرت آن نمى‌كوشد و از خواری آن، بى‌تابى نمى‌كند». (ری شهرری، میزان الحکمه، ج1، ص456)

عمل به این روایت، باعث برطرف شدن ضعف‌ها و داروی قوی برای بیماری‌های اخلاقی و روانی انسان‌هاست. حتی می‌تواند عقب‌ماندگی گذشته او را جبران کند؛ پس مؤمن در دنیا غریب است. چون اصل او دنیا نیست.

حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «رحمت خدا شامل حال کسی می شود که بداند از کجا آمده و در کجا هست و به کجا می‌رود».

«از کجا آمده» یعنی بدانیم وطن اصلی ما کجاست. چون بدن‌های ما در دنیا شکل می‌گیرد. اما خودحقیقی و انسانی ما از جای دیگر است که همان «مَثَل اعلی» می باشد و از جنس «نور محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله» است.

این انسان، وقتی ورود به دنیا می‌کند، نمی‌تواند با فرهنگ آن بسازد. چون با حس بی‌نهایت‌طلبش همه چیز را می‌خواهد. لذا هیچ‌وقت راضی نمی‌شود که در یک حالت بماند. چه آن‌هائی که دنیاگرا هستند و چه آن‌هائی که آخرت‌گرایند.

 تنها مؤمن حقیقی که انس به حق تعالی دارد، لذت حقیقی خود را از دنیا می‌تواند ببرد و آرامش و شادی خود را حفظ کند. بنابراین، هچ انسانی نمی‌تواند با فرهنگ زمینی کنار بیاید. همه توجه و تلاش او به محیطی خارج از زمین است.

مؤمن چون آشنا به حقیقت خویش است، در این دنیا غریبانه رفتار می‌کند. چون می داند باید برگردد. اصلش را فراموش نمی‌کند. میل و رغبتش در بازگشت به خانه ابدی‌اش را فراموش نمی‌کند. خانه‌ای که بی‌نهایت بزرگتر از دنیاست.

بنابراین، عزت‌های دنیایی، او را سرگرم نمی‌کند که از خانواده اصلی‌اش غافل بماند. مثل پدر و مادری که برای تحصیلات، فرزندشان را به خارج از کشور یا شهر دیگری می‌فرستند. این فرزند است که نباید شرایط خوب محیط جدید گولش بزند و خانواده اش را فراموش کند.

متأسفانه عزت‌های چهارگانه دنیایی خیلی‌ها را مست می‌کند. مثلاً بعضی ها در بخش نباتی مثل قدرت بدنی چیزی به نام بازی‌ها در آمده است؛ مثل بازی‌های المپیک که چند میلیارد آدم عمرشان صرف آن می‌شود. چه کسانی که بازی می کنند و چه کسانی که می‌نشیند‌، تماشا و تشویق می‌کنند و با پیروزی و شکست آنان، با لذت‌ها و غصه های توهمی دمساز می‌شوند.

برخی هم در بخش های حیوانی، گرفتار عزت های مقام و منصب یا عزت های قومی، خانوادگی، قبیله ای، عشیره ای مثل ترک بودن، لر بودن، شیرازی بودن و ... هستند که باعث هدر رفتن عمر و وقت‌شان می‌شود.

بعضی هم سرگرم عزت‌های علمی مثل مستی علم، مستی استاد، مستی پژوهش، مستی سخنرانی یا شهوت‌های عالمانه و ... هستند.

این‌ها همه به نوعی توهم است که به راحتی دست از سر انسان برنمی دارد و حجم ظلمت انسان را عمیق می کند. پس نباید انسان فریب این عزت ها، محبوبیت ها و اعتباریات دنیایی را بخورد.

خودشیفتگی و عزت‌های دنیایی

چرا حضرت کلمه «عزها» را بیان کرده است؟ چون انسان با خودشیفتگی‌ها خیال می کند عزیز شده است. بعضی‌ها با چیزی خارج از خود به نام «مال و ثروت» عزت و احترام دارند که مربوط به خودشان نیست. بعضی‌ها، عزت‌های گیاهی دارند؛ مثل ورزشکار و قهرمان شدن و کسب مدال و رتبه. بعضی‌ها عزت‌های حیوانی دارند؛ مثل شهوت‌های سیاسی که امروزه در جامعه ما بازار سیاست داغ است. ثبت‌نام کردن در شورای شهر، ریاست جمهوری که بعضی‌ها صلاحیت ندارند، ولی باز بخاطر شهوت‌شان‌ اقدام می‌کنند. برخی عزت‌هایی علمی دارند که با کسب مدرک عالی تحصیلی با القاب استادی، مهندس، دکتر بودن و... عزیز می‌شوند. همه این عزت‌ها، نوعی توهم است.

مؤمن با هیئت‌بازی، بسیج‌بازی، طلبگی، عالم شدن، مطرح شدن و... سرگرم نمی‌شود و انس به دنیا نمی‌گیرد.

 در روایت فوق حضرت می‌فرمایند: «و لایَجْزَعُ مِن ذُلِّها= و از خواری آن، بى‌تابى نمى‌كند». مؤمن چون اصل خودش را می‌شناسد که از کجا آمده، با ذلت‌های دنیا جزع و فزع ندارد و به ستوه نمی‌آید؛ چون اینها برایش نه مهم هستند و نه آن‌ها را واقعی می‌پندارد.

برای مؤمن مهم این است که با مقیاس الهی گرفتار «ذلت» نشود. در غیر این صورت، ذلت های دنیا برای او ناراحت کننده و ضعف آور نیست.

در شکل‌گیری ساختار انسان، بخش پنجم (فوق‌عقل) را تعبیر به فطرت و چهار بخش دیگر (جمادی، نباتی، حیوانی و عقلی) را به تعبیر به طبیعت می‌کنند. خداوند می‌خواهد انسان طبیعتش را به استخدام فطرتش بگیرد تا عزت و جاودانگی بدست آورد. قاعده زندگی این است.

تاریخ کربلا نشان داد که در روز عاشورا تمام مظاهر ذلت به خاندان امام هجوم آورد. اعم از؛ محاصره نظامی، کمبود نفرات، حمله و هجوم به خاندان امام و... اما در آخر این حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) است که فرمود: «ما رأیت إلا جَمیلاً». به هیچ وجه آن ذلت‌ و اسارت‌ها حضرت زینب (سلام الله علیها) را ناراحت و ذلیل نکرد. چون همه را هدیه به خدا می‌دید.

بنابراین، کسانی که بیشترین ذلت‌ها را برای خدا تحمل می‌کنند، در دنیا و آخرت بیشترین عزت نصیب‌شان می‌شود.

کلیدواژه ها: ویژگیهای مومن ، عزت ، غربت ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed