مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بهشتِ «دارالکرامه»، بهشتی است که مؤمن در آن مورد اکرام، توجه و احترام بهشتیان که شامل خدا، حضرات معصومین علیهم السلام، انبیا و فرشتگان است، قرار میگیرد. پس با تقوای الهی و دستگیرههای سلامت، صاحب خانه جاودانگی و کرامت که دعوت خداست، شوید.
بحثمان در ادامه «دارالکرامه» بودن بهشت بود. این نکته را متذکر شدیم که بهشت «دارالکرامه» است، یعنی یک لذت بالاتری جدا از سایر لذات در بهشت وجود دارد که مؤمن از آن بهرهمند است و آن نیاز به تکریم و احترام است.
در طول تاریخ، پادشاهان بسیاری مثل ایران، روم، مصر، چین و.... بودند که از ناحیه اطرافیانشان مورد احترام و توجه قرار می گرفتند، امّا در دل این پادشاهان همیشه ترس و اضطراب وجود داشت که مورد خیانت و حمله اطرافیان قرار بگیرند و قصد براندازی حکومت شان را داشته باشند. در اینجا فقط پادشاهی است، اما اکرام و کرامتی از سوی اطرافیان نیست.
بهشت با تمام عظمتش که از آن به ملک کبیر تعبیر میشود، نسبت به مؤمن اکرام و احترام ذاتی دارد. در حقیقت مؤمن به اندازه حکومتش در بهشت، مورد اکرام و احترام حقیقی قرار میگیرد. جدای از این اکرام و احترام، مؤمن مورد تکریم فرشتگان، انبیاء شهدا، صالحین، ائمه معصومین و از همه بالاتر خداوند تبارک و تعالی است. او میداند در فضایی قرار دارد که همه عوالم قدس نسبت به او احترام دارند و عزیز و محبوب آنهاست.
درک این حس که مؤمن نزد اهل آسمان محبوب است و آنها او را دوست دارند و میتواند با همه آنها ارتباط برقرار کند، ارزشمند است و موجب آرامش، شادی، نشاط، قدرت، امنیت و شخصیتش میشود. بنابراین، این را از خدا بخواهیم که ما را محبوب آسمان و زمین قرار بدهد. این دعا در زیارت حضرات معصومین علیهم السلام گنجانده شده است. یعنی زمانی که شما به زیارت میروید، مورد اکرام معصوم قرار گرفتهاید و در واقع، شما را پذیرفتهاند.
بنابراین، بهشتِ دارالکرامه، یعنی انسان دائما مورد احترام و توجه بهشتیان است. این توجه و اکرام، هم در فضای بهشتی خود مؤمن است و هم در مهمانیهایی که مؤمنین در بهشت با هم دارند و نیز مهمانیهایی که در بهشت انبیاء و حتی خداوند تبارک و تعالی وجود دارد.
فهم موضوع کرامت در بهشت باعث میشودکه انسان در دنیا کریمانه زندگی کند. اهل تحقیر، توهین، حق خوری، تمسخر و اذیت دیگران نباشد و دیگران از دستش در امان باشند. چون کرامت به معنای واقعی، شامل حال کسی میشود که بتواند به بندگان خدا احترام بگذارد. نه فقط بندگان خدا، بلکه سایر موجودات اعم از جمادات، گیاهان و حیوانات.
حال این سؤال مطرح می شود که چه کسی کریم و بزرگ است؟ چه کسی کرامت حقیقی پیدا میکند؟ کسی که بتواند این کرامت را به دیگران بدهد. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: من حیا می کنم از اینکه غذا بخورم و یک نفس محترم بخواهد به من نگاه کند. کسی می تواند به دیگران و حتی حیوانات احترام بگذارد که خودش اهل کرامت باشد. آدمهای پست و کسی که به دیگران نگاه تحقیرآمیز دارد، نمی تواند اهل کرامت باشد. پس کسی که رمز کرامت را دانست، آن وقت میفهمد که باید در سبک زندگیاش کریمانه رفتار کند. تن به تعلقهای «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی» ندهد که کرامتش از بین برود. گاهی بعضی از افراد، به خاطر تحصیل در یک دانشگاه، توجه به کرامت خودشان نمیکنند و انواع ذلت، اهانت و بیشخصیتی را میپذیرند. این رمز فهم یک مدیریت طاغوتی و مدیریت اسلامی است که قرآن در همین خصوص فرموده: إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ = شیطان دوستانش را می ترساند.
با تقوای الهی، صاحب خانه کرامت در بهشت شوید
در این خصوص، فرمایش بسیار زیبایی از امیرالمومنین (علیه السلام) هست که میفرمایند: «اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ و نوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ یُخَلِّدْهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ یُنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ عِنْدَهُ فِی دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلَائِكَتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ= آگاه باشید! آن كس كه تقوای الهی پیشه كند، از فتنهها نجات مىیابد و با نور هدایت، از تاریكىها مىگریزد و او را در آنچه نفسش بدان اشتها دارد، جاودان میكند و او را در نزد خویش در منزلگاه كرامت و تكریم خانه میدهد؛ در خانهای كه خداوند برای خودش تهیّه كرده است كه سایۀ آن خانه عرش اوست و نور آن خانه بهجت اوست و زائرین آن خانه فرشتگان او و رفیقانش پیامبران او هستند».
تقوا یعنی دوری از هر چیزی که در مسیر «شریعت، طریقیت و حقیقت» برای انسان محدودیت ایجاد کند و آسیب برساند. با رعایت تقوا، خدا حتما برای انسان راه خروج و نجاتی قرار میدهد. در مقابل، بیتقوائی در جائی صورت میگیرد که انسان با برخورد با یک مشکل، تن به گناه بدهد. مثلا شخص مشکل مالی دارد، برای حل آن پول نزول کند. این بیتقوائی است. امّا اگر تقوا پیشه کرد، خدا برایش راه نجاتی فراهم میکند. «مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ»، «وَ نوراً مِنَ الظُّلَمِ»، یعنی فرد باتقوا اهل تشخیص است. هر جا که تاریکی، انحراف، شک و تردید و گمراهی باشد، او با نور، کاملا مسیر خودش را روشن می کند و تکلیفش روشن است و دچار تردید و گمراهی نمیشود.
«وَ یُخَلِّدْهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ»، در بهشت همه نعمتها و امکانات «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی یا فوق عقلی» وجود دارد. از این رو، خداوند فرد باتقوا را در هر چیزی که میل دارد، جاودانه میکند. فرقی هم نمیکند چه میلی باشد. میل های «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی یا فوق عقلی». توجه کنید که ابدیت انتها ندارد و آخری برای آن وجود ندارد. زندگی در بهشت هم هیچ وقت به پایان نمیرسد. یعنی نعمت های بهشتی همیشگی و جاودانه هستند.
«وَ یُنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ عِنْدَهُ فِی دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ= خداوند فرد با تقوا را به منزل کرامت که در جوار رحمت خودش است، نازل میکند. انسان در بهشت میفهمد که در جوار رحمت خداست و تکیه به خدا دارد. این منزل کرامت را نیز خدا برای خودش انتخابش کرده و اگر خانهای را بپسندد، خیلی زیبا و قشنگ میشود.
«ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلَائِكَتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ= سایه این خانه زیر سایه عرش خداوند است و نور این خانه بهجت و شادمانی الهی است». توجه کنید که بهجت الهی موجب روشنایی و نورانیت در بهشت میشود. ما اصلاً نمیتوانیم بحث سایه و نور در آنجا را درک کنیم. زائرین این خانه، فرشتگان الهی هستند که از طرف خداوند، پیامبر و ائمه معصومین حامل پیامهای عاشقانه و تکریم مومن هستند. این پادشاهی و سلطنت به معنای واقعی است. رفقای مؤمن نیز در بهشت رسولان الهی هستند.
بسیار مهم و لازم است که انسان در مورد این فرمایش حضرت، تدبر و تفکر کند. پس از این مسئله به راحتی رد نشوید. میارزد انسان تا آنجائی که توان دارد، رعایت تقوای الهی را داشته باشد.
با دستگیرههای سلامت وارد خانه کرامت شوید
فرمایش بعدی از امام زینالعابدین (علیهالسلام) است که میفرمایند: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجعَلنا مِن الَّذِینَ ظَفِروا بِحَبلِ النَّجاةِ وَعُروَةِ السَّلامَةِ وَالمُقامِ فِی دارِ الكَرامَةِ= بار خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود بفرست و ما را از كسانى قرار ده كه به ریسمان نجات و دستگیره سلامت و اقامت در خانه كرامت دست یافتند».
این کلام حضرت حکایت از بحث روانشناسی شخصیت دارد. ما از چه کسانی باشیم، بهتر است؟ در جامعه ی فطرت گراها و جامعهای که با شخصیتهای تمدن اسلامی تناسب دارد، یا جامعه ی طبیعت گراها؟ انسان های فطرت گرا را براساس «فوقعقل و بهشتی زیستن» می سنجند. این جامعه با جامعه طبیعتگرا بسیار متفاوت است.
امام سجاد (علیهالسلام) بخشی از این تقسیم بندیها را در فرمایشات متعددشان ذکر کردهاند. در اینجا هم به یک نمونه از آنها اشاره شده است:
«مِن الَّذِینَ ظَفِروا بِحَبلِ النَّجاةِ=از کسانی که با ریسمان نجات پیروز شدند». یعنی کسانی که به ریسمان نجات دست یافتند، سبک زندگیشان معین و مشخص است. میدانند که از همسرداری چه چیزی را می خواهند. از بچهداری به کجا میرسند. لذات و رنجها برایشان معنادار است. با سختیها اوج میگیرند و رشد میکنند. احساس بدبختی، بیچارگی، بیشخصیتی و هدر رفتن زحمات را نمیکنند. چون در همه حالت ها و شرایط، همیشه احساس پیروزی میکنند، هر چند که برایشان تلخ باشد.
«وَعُروَةِ السَّلامَةِ= و دستگیره ی سلامت»، یعنی مؤمن در ارتباطات «جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی» سالم است و آسیب نمیبیند. در حوادث روزگار احساس باختن نمیکند و شخصیتش سالم میماند. هم در اوج ثروت سالم است و هم در حضیض فقر.
دستگیره ی سلامت، یعنی در شخصیت انسان دستگیره های وجود دارد که هر کسی نمیتواند او را به سمت جهنم ببرد. با طلاق گرفتن، ازدواج غلط، بیماری، ورشکستگی مالی و... به غم و اضطراب نمیافتد. اگر به او تهمت هم بزنند، سالم است. اگر ستایشش هم کنند، سالم است.
«وَالمُقامِ فِی دارِالكَرامَةِ»، یعنی انسان در خانه کرامت مورد اذیت و آزار قرار نمیگیرد. چون قبلش دستگیره سلامت را از دنیا کسب کرده است. آدمی که خانه کرامت را میخواهد، باید در اینجا بزرگ شده باشد. ترس، اضطراب و قهر با کسی نداشته باشد. اگر کسی خیانت کرد، او خیانت نکند. اگر رازش را فاش کردند، او راز کسی را فاش نکند. این نوعی بزرگی و کرامت است.
دعوت خدا به خانه جاودانگی و کرامت
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «إِنَّ الرَّبَّ تَبارَكَ وَتَعالَى یَقُولُ: "اُدخُلُوا الجَنَّةَ بِرَحمَتِی وَانجُوا مِن النارِ بِعَفوِی وَتَقَسَّمُوا الجَنَّةَ بِأَعمالِكُم فَوَعِزَّتِی لَاُنزِلَنَّكُم دارَ الخُلُودِ"= همانا پروردگار تبارک و تعالی می فرماید: "با رحمت من، به بهشت وارد شوید و با بخشایش من از آتش برهید و با كردارهایتان بهشت را قسمت كنید. به عزّتم سوگند كه حتماً شما را در سراى جاودانگى و خانه كرامت جاى مىدهم"».
«اُدخُلُوا الجَنَّةَ بِرَحمَتِی وَانجُوا مِن النارِ بِعَفوِی»،یعنی با رحمت من داخل بهشت شوید و با عفو من از جهنم نجات پیدا کنید. یکی از اذکار مهم الهی، «العفو» است. ما به عفو و استغفار خیلی نیاز داریم و دائما از خدا عافیت را بخواهیم. چون آتش را از بین میبرد.
اشتباهات و جنایتهای زیادی در حق خودمان داریم که اینها ما را دامنگیر میکند. با طلب عفو از خداوند بخواهیم که این گناهان دامنگیرمان نشود.
الهی العفو، یعنی خدایا! من چوب گناهانم را نخورم.
استغفار یعنی خدایا با وجود اینکه گناه کردم، تو نگذار رابطهام با تو و اهل آسمان خراب شود.
«وَتَقَسَّمُوا الجَنَّةَ بِأَعمالِكُم»، و بهشت را با اعمالتان تقسیم کنید، یعنی هر کس عملش بهتر باشد، سهمش بیشتر است.
«فَوَعِزَّتِی لَاُنزِلَنَّكُم دارَالخُلُودِ» قسم خدا به عزتش خیلی مهم و خاص است. شیطان هم برای فریب بندگان قسم به عزت خدا خورد. زمانی این قسم به کار میرود که کار ردخور ندارد.
خدا در اینجا 4 بار قسم خورده که قسم به عزتم که حتماً حتماً حتماً حتماً شما را به خانه جاودانگی نازل میکنم. اگر کسی به این خانه میل نداشته باشد، دلمرده است. یعنی دلش در تعلقهای «جمادی گیاهی حیوانی و عقلی» گیر است که نمیتواند از کلمات خدا لذت ببرد. مثل کسی که نمیتواند از نماز، خواندن قرآن یا عبادت لذت ببرد.
خدایا به حق محمد و آل محمد (علیهم السلام) دارالکرامه را نصیب همه ما بگردان.
قا250
بهشت/دارالکرامه
کلیدواژه ها:
آثار استاد