مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
رسول خدا (ص) فرمود: در شب معراج، خداوند مرا به آسمانها سیر می داد، در آسمان فرشته ای را دیدم که لوحی از نور در دستش بود، و آنچنان به آن توجه داشت که به جانب راست و چپ نگاه نمی کرد و مانند شخص غمگین، در خود فرو رفته بود، به جبرئیل گفتم: این فرشته کیست؟
گفت: این فرشته مرگ (عزرائیل) است که به قبض روحها اشتغال دارد گفتم: مرا نزد او ببر، تا با او سخن بگویم، جبرئیل مرا نزدش برد، به او گفتم: ای فرشته مرگ آیا هر کسی که مرده یا در آینده می میرد روح او را تو قبض کرده ای و یا قبض می کنی؟
گفت: آری، گفتم: خودت نزد آنها حاضر می شوی؟ گفت: آری خداوند همه دنیا را چنان در تحت اختیار و تسلط من قرار داد، همچون پولی که در دست شخصی باشد، و آن شخص، آن پول را در دستش هر گونه که بخواهد جابجا نماید. هیچ خانه ای در دنیا نیست مگر اینکه در هر روز پنج بار به آن خانه سر می زنم، وقتی که گریه خویشان مرده را می شنوم به آنها می گویم: گریه نکنید من باز مکرر به سوی شما می آیم تا همه شما را از این دنیا ببرم.(1)
1. عالم برزخ ص 38- بحارالانوار 6 ص 141
منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر
کلیدواژه ها:
آثار استاد