مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
وقتی که بنا شد یهود با پیامبر مباهله- نفرین بر یکدیگر برای اثبات حقانیت- کنند، با بعضی از بزرگان خود مشورت کردند.
یکی از بزرگانشان به نام «حارثه بن اثال» که به دین عیسی (ع) ایمان داشت، از جای خود برخاست و رو به «جهیز» نمود و گفت:
خداوند به عیسی وحی نمود که: ای پسر کنیز مریم! کتاب مرا بگیر و آن را برای اهل سوریا، به زبان خوشان تفسیر نما. به آن ها بگو: منم خداوندی که به جز من خدایی نیست. منم زنده ای که هرگز نمی میرم. منم قایم به ذات خود. منم خداوندی که تمام عالمیان را از عدم به وجود آوردم.
سپس فرمود: به درستی که رسولان خود را برانگیختم و کتابهای خود را جهت هدایت آن ها فرستادم تا گمراه نشوند. بدرستی که برگزیده ی پیامبران را به نام احمد (فارقلیطا) خواهم فرستاد و او را در محل ولادت او که کوه فاران است، در مکه ی معظمه، در مقام پدرش حضرت ابراهیم مبعوث خواهم کرد. و به او نوری می دهم که چشمهای کور، گوشهای کر و دلهای نادان به آن نور گشایش یابند؛ خوش به حال کسی که زمان او را دریابد و سخن او را بشنود و به او ایمان آورد و از او تبعیت کند.ای عیسی! چون او را یاد کردی، صلوات بر او بفرست که من و تمام فرشتگان بر او صلوات می فرستیم.(1)
1. فضایل و آثار صلوات ص 28- حیوه القلوب 2/712
منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب
کلیدواژه ها:
آثار استاد