مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
جدیترین و مهمترین کار انسان در دنیا آمادگی برای مرحله بعدی زندگیاش است که مرحله جاودانه، ابدی و اصلی میباشد. جنین در رحم مادر فرصت دارد، ضمن اینکه باید حیات و نیازهای خود در رحم را حفظ کند، خود را برای زندگی در دنیا نیز آماده کند. عمدهترین کار جنین در رحم تحصیل قوای مورد نیاز برای زندگی در دنیا و اندامزایی است. انسان فقط در دنیا فرصت دارد تا شرایط زیستی آخرت را کسب کند.
جنین در رحم مادر، از قوایی مثل چشم، دست، پا، گوش، دستگاه تنفس و بسیاری از تواناییهای دیگرش نمیتواند استفاده کند. ما هم در دنیا تواناییهای بینهایتی داریم که دنیا اصلاً جوابگوی آنها نیست. تنها عالم برزخ جوابگوی قوای بینهایت ماست. بهرهبرداریهای بینهایتی ما فقط در برزخ اشباع و ارضا میشود. بنابراین باید خودمان را برای آن شرائط زیستی آماده کنیم. لازمه آمادگی برای آن شرائط زیستی اطلاع از آن شرائط است. یعنی ما باید بدانیم که در شرائط زیستی بعد از وفات، وضعیت چگونه است و ما باید چگونه خودمان را برای آن شرائط زیستی آماده بکنیم.
اگر ما بخواهیم به یک اردو برویم، اولین سوال این است که کجا میخواهیم برویم؟ این طبیعی است، فطرتاً انسان میپرسد کجا؟ تا بتواند خودش را برای آنجا آماده بکند. برای همین هم در اسلام مهمترین چیزی که برای ما واجب شمرده شده، شناخت ابدیت و نظام ابدی است.
در این خصوص علی علیهالسلام فرمود: «رحم الله امرا علم من این و فی این و الی این= رحمت خدا شامل حال کسی میشود که بداند از کجا آمده؛ الآن در کجاست؛ و به کجا میخواهد برود».
همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید:«اِنَّ الله تبارَکَ وَ تَعالی یُبغِضُ کُلَّ عالِمٍ بِالدُنیا جاهِلٍ بالآخِرَۀ= خداوند تبارک و تعالی مبغوض میدارد هر عالم به دنیایی را که جاهل به آخرت است». یعنی کسی در نظامهای دنیایی و سیستمهای دنیایی آگاهی دارد، ولی نسبت به آخرت هیچ اطلاعاتی ندارد. مثلاً در 2- 3 رشته از رشتههای علوم دنیایی تخصص دارد، دکترا دارد، مهندس است. اما نسبت به معاد چیزی نمیداند. معاد یعنی بازگشت و بازگشت، فرع بر رفتن است. یعنی ما بر حسب این که آمدن داریم، میخواهیم برگردیم. کسی میتواند حقیقتاً معتقد به معاد باشد که اعتقاد داشته باشد که من قبلاً پیش خدا بودهام و از آنجا به دنیا آمدم و حالا باید به همان جا برگردم. حال که میخواهیم برگردیم، آیا قوانین و فرمولهای برگشت را بلدیم؟ آیا میدانیم کجا میخواهیم برویم و میدانیم چطوری باید برویم؟ این خیلی سؤال مهمی است.
برای همین در اسلام انسانها را به 2 دسته تقسیم کردهاند: یا انسانها میدانند که به کجا میروند که اینها آدمهای خوبی هستند. یا اصلاً نسبت به آنجایی که میخواهند بروند، هیچ آگاهی ندارند. نسبت به قواعد حرکت به سمت ابدیت و آخرت اطلاعاتی ندارند. ممکن است در دنیا کاری انجام بدهند و ثواب هم داشته باشد، اما خودشان نمیتوانند از خودشان بهرهبرداری بکنند. حرکت شان به عنوان یک جنین در رحم دنیا یک حرکت کور و عقیم است. پس شناخت آخرت و دانستن فرمولهای حرکت به سمت آخرت فوقالعاده مهم است. برای همین ما نیاز به مجموعه ای از اطلاعات داریم.
دین چیست؟
دین عبارت است از مجموعه اطلاعات تخصصی که خداوند تبارک و تعالی برای تنظیم رابطه انسان و رابطه دنیا و ابدیت انسان در اختیار او قرار داده است.
دین به ما میگوید که چگونه در دنیا خوشبخت باشیم و چگونه مثل جنینی که در رحم مادر آرام است و دارد زندگی میکند، ما هم در رحم دنیا آرام باشیم و چگونه برای فرارسیدن لحظه وفات آماده باشیم. چگونه برای زندگی در نظام ابدی آماده باشیم و بتوانیم خوشبخت زندگی کنیم.
دین با هفت شناخت مبتنی بر 7 دسته از اطلاعات تخصصی، ما را راهنمایی میکند. قبلاً گفتیم که حیات انسان 3 مرحله دارد. مرحله اول «قبل از دنیا» بود؛ مرحله دوم «زندگی در دنیا» است که دارای 5 مرحله است و با مرحله سوم که «حیات ابدی»است، روی هم 7 دسته اطلاعات تخصصی را تشکیل میدهند. 5 مرحله زندگی در دنیا عبارتند از: 1- شناخت روح، 2- شناخت جسم، 3- شناخت رابطه روح و جسم، 4) شناخت عالم طبیعت، 5) شناخت رابطه جسم و روح با طبیعت. ما به این 7 دسته اطلاعات تخصصی نیاز داریم تا بتوانیم برای مسائل سیاسی، اجتماعی، اقبتصادی، ازدواج، خانواده و سایر مسائل زندگی، قانون تنظیم بکنیم. این 7 دسته اطلاعات تخصصی، انحصاراً در اختیار خداوند است. چون هر 3 سیستم «قبل از دنیا»، «دنیا» و «بعد از دنیا» را خود خداوند خلق کرده و مالک همه سیستمها و خود انسان است. هر کس بیاید ادعا بکند که من میتوانم انسانها را بدون این 7 دسته اطلاعات تخصصی خوشبخت کنم، جز اینکه بشر را گمراه بکند، کار دیگری نمیکند. برای همین، امر هدایت انسان انحصاراً در اختیار خداوند تبارک و تعالی است: « قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى[1]= بگو هدایت خداست كه هدایت [واقعى] است». بنابراین، اطلاعات تخصصی مربوط به روابط دنیا و برزخ را نیز خداوند که خالق ماست میداند. تنها کسی که میتواند ما را هدایت بکند، رب العالمین است. غیر از هدایت خدا هیچ هدایتی تخصصی و علمی نیست. خدا خالق کل این مجموعه است. تمام این سیستمهای ریاضی و روابطشان را مرتبط با هم و منظم او خلق کرده است.
اصل اصالت تخصص که اصل فطری و عقلی است، به ما میگوید که فقط خداوند و کسانی که از طرف خداوند تبارک و تعالی این 7 دسته اطلاعات تخصصی را دارند و خلیفه الله هستند میتوانند انسان را هدایت کنند و هر کس دیگری غیر از اینها بخواهد زمام هدایت انسان یا حکومت بر انسان را به دست بگیرد، عقلانی و تخصصی نیست. برای همین در اسلام امر هدایت و رهبری یا باید به عهدهی خود خداوند یا نماینده مستقیم خدا قرار بگیرد و علمایی که به تفسیر این منابع میپردازند.
علمِ علما و دانشمندان مثل مراجع تقلید و ولایت فقیه از زمین نیست. این علم را در دانشگاه و از روی زمین به دست نیاوردهاند. آنها مجموعه اطلاعات تخصصی که در قرآن و کلمات معصومین است را با 15- 30 - 40 سال زحمت و به صورت تخصصی کسب کردهاند و حالا در اختیار ما قرار میدهند. رساله که به ما میگوید: این کار حرام است، این کار واجب است، این کار مستحب است، این کار مباح است، این کار مکروه است. مبتنی برهمین 7 دسته اطلاعات تخصصی است که هم در قرآن و هم در کلمات معصومین علیهمالسلام وجود دارد و به ما رسیده است. این حاصل سالها تلاش علما است. به همین دلیل به این دانشمندان مجتهد میگویند. مجتهد، یعنی کسی که سختکوش است، خیلی تلاش کرده تا توانسته به این مقام برسد و وظائف زمان ما را از قرآن و روایات معصومین استنباط کند و بگوید که در این زمان وظیفهای که خداوند از شما میخواهد چیست. اگر استادی بیاید و فقط نظرات شخصی خود را بیان کند، قابل اعتماد نیست. چون سخن باید سخن خداوند باشد.
به همین دلیل امام جواد علیهالسلام میفرماید:« مَنْ أَصْغَی إِلَی نَاطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیسَ[2] = کسی که به سخنرانی شخصی گوش دهد، او را عبادت کرده، پس اگر گوینده از خدا بگوید، او خدا را پرستیده است و اگر گوینده از زبان ابلیس بگوید، پس او ابلیس را پرستیده است».
پس ما حق نداریم هر چیزی را بخوانیم؛ هر چیزی را ببینیم؛ یا پای درس هر کسی بنشینیم و هر کتابی را بخوانیم. یک مادر باردار مجاز نیست که در معرض اشعه قرار بگیرد، هر دارویی را بخورد و ... چون روی جنین اثر میگذارد. ما هم جنینی هستیم در رحم دنیا که اختیارمان دست خود ماست. ما مجاز نیستیم هر چیزی را جذب کنیم. ما باید چیزهایی را جذب بکنیم که دنیایمان را خوشبخت و شاد بکند. برای اینکه خود را اینگونه تربیت بکنیم، باید خود را به خداوند تبارک و تعالی و به معصومین علیهمالسلام به عنوان مظاهر و خلیفه خداوند، بسپاریم. تا اینجا بحث انسان شناسی که پیش نیاز درس دشمن شناسی است به پایان رسید.
با این مقدمه از انسان شناسی ما به یک نظم فکری رسیدیم و حال میدانیم داستان خلقتمان چه بوده، از کجا آمدهایم، در کجا هستیم و قرار است به کجا انشاءالله برویم. مراحل حرکت مان به سمت آخرت را میدانیم و اینکه چه کسی باید به ما اطلاعات تخصصی بدهد. چه کسی این سیستم را خلق کرده و دارد آن را اداره میکند و ما در این حرکت باید خود را به چه کسی بسپاریم. سازنده و خالق ما میگوید: شما در مسیر این حرکت، دشمنی به نام شیطان دارید. ما یک مسیر فیزیکی را به سمت آخرت طی نمیکنیم. اینطور نیست که آخرت و قیامت یک جایی مثلاً آن طرف آسمانها باشد و ما به آنجا منتقل شویم؛ خیر، حرکت ما «شدن» است. مثل جنین در رحم مادر که یک شدن دارد، اما به محض اینکه شد، یعنی آن شکل کامل را گرفت، بدون طی هیچ فاصله زمانی و مکانی، به دنیا متولد میشود، ما هم همینطور هستیم. پس جریان حرکت ما به سمت هدف خلقتمان در درون خودمان اتفاق میافتد. صراط مستقیم خودمان و در درون خود ماست. ما بیرون از وجود خودمان در این جادههای دنیا و آسمان چیزی به اسم صراط مستقیم نداریم. باید در نظام درونی خودمان این مسیر را طی بکنیم. صراط در درون خودمان است و این اتفاق در درون خودمان باید انجام بگیرد. همانطور که جنین در رحم مادر حرکت مکانی ندارد و در همان رحم تکون پیدا میکند. در همانجا هم رشد پیدا میکند و از همانجا تولد پیدا میشود به دنیا، به دنیایی که محیط بر رحم است.
ما هم همینجا تَکَوُن پیدا کردهایم. همینجا هم رشد میکنیم. همینجا تولد پیدا میکنیم به آخرتی که محیط بر دنیاست، متولد میشویم. پس ما شدن داریم. در این شدن همانطور که جنین دشمن دارد، ما هم دشمن داریم. ممکن است مادر سیگار بکشد، مواد مخدر مصرف بکند، داروهای بدی مصرف بکند. همه اینها روی جنین تأثیر میگذارد. اما از سوی دیگر چیزهایی هم هست که به حرکت جنین کمک میکند. ما هم در دنیا چیزهایی داریم که به ما در حرکت به سمت آخرت کمک میکند و چیزهایی داریم که برای ما خطرساز است. یکی از آن موجودات خطرساز که خطرسازیش به نفع ماست و به خاطر ما آفریده شده و این دشمنی به نفع ما تمام میشود، شیطان است.
نسبت:کسب شرایط زیستی آخرت/ دین/هدایت/ شیطان
ع ل 12
[1] - انعام/71.
[2] - مستدرک الوسایل، ج 17، ص 308
کلیدواژه ها:
آثار استاد