مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
علت بروز بیماری های جسمی و روحی، بدجنسی و نیت بد داشتن نسبت به اطرافیان و دوستان است. افرادی که روح آلوده و منقبض دارند، بیشتر مبتلا به بیماریهای جسمی و روحی می شوند.
پس برای آنکه از آلودگی و گناهان خارج شویم و با آسمان آشتی کنیم، کاغذ وقلم برداریم و بنویسیم که «برای نفع دیگران چه خروجی هایی داریم؟ یا برای دیگران چه کارمفیدی میتوانیم انجامدهیم؟ این رمز خروج از بیماری های جسم و روح است و باعث شادی و آرامش روح و جسم می شود.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 431 «خانواده آسمانی » مورخ 95/03/06 ، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که به شرخ ذیل میباشد .
لزوم آفت شناسی در زندگی انسان
آفت شناسی، در هر کاری، امری کاملاً واجب و ضروری است. در سیر و سلوک نیز، آفتشناسی، امری بسیار مهم و ضروری است. آفت شناسی در سلوک، انسان را از گرفتارشدن در جهنم دور نگه میدارد. زیرا حقیقت انسان، ذاتاً از جنسِ بهشت آفریده شده است، و آنچه او را به جهنم میرساند، عدم احاطهی او به آفتشناسیِ مسیر سلوک است؛ بنابراین اگر کسی سعی کند که سرانجام زندگیاش به جهنم ختم نشود؛ برای سعادت آخرتی او کافی است؛ زیرا اصلیترین وظیفهی انسان در زمین، گناه نکردن است. «اجْتِنابُ السَّیِّئاتِ أَوْلى مِنِ اكْتِسابِ الْحَسَناتِ». یادمان باشد که، اولین قدم در کسب قدرت روحی و رشد انسانی، گناهشناسی و آفتشناسی است. وقتی انسان، خود را از آفات و گناهان دور نگه داشته و به واجباتش تن میدهد؛ قدم قدم به هدف نهایی خلقت خود نزدیکتر شده و با استحکام ایمان، به سلوک خود ادامه خواهد داد. چنین کسی، به رشد انسانی و نشاط معنوی نزدیکتر از کسی است که به واجبات و مستحبات مشغول است اما هنوز در گناهشناسی و آفتشناسی، رشدی نکرده و لذا توانایی اجتنابِ از گناهان را ندارد.
گناه، مثل شکاف باریکی است که در یک سدّ ایجاد میشود و همین شکاف باریک به مرور زمان، یک سدّ محکم را خواهد شکست. استمرار یک گناه، قطعاًانسان را از رسیدن به هدف باز میدارد.
بنابراین برای اهل بهشت بودن، فقط کافی است که؛ گناه نکنیم... بطوری که گناه نکردن، اولین و مهمترین عامل در موفقیت انسان در هر ارتباطی است. خصوصاً موفقیت او در مسیر حرکت به سمت الله.
آفتشناسی؛ لازمهی ارتباطات موفق
یک ارتباط دوستی، زمانی موفق و پایدار خواهد بود که طرفینِ ارتباط، به آفات و خطراتی که ارتباط دوستانهی آنان را تهدید میکنند، آگاهی داشته و با دقت از آن ها، اجتناب کنند.
همسران در یک خانواده نیز، اگر به آفاتِ ارتباط میان خود، آگاه بوده و چگونگیِ حفظ حریمِ عاشقانهی خود را از این آفات، بشناسند. با کمترین میزان عشق نیز، بالاترین موفقیتها را کسب خواهند نمود.اما عدم آفتشناسی طرفین، حتی عاشقانهترین پیوندها را به نفرت و جدایی خواهد کشاند. بطور کلی میتوان گفت که همهی ارتباطات عالم، در سایهی آفتشناسی، و تلاش برای دورماندن از آن آفات، رشد کرده، و به نتیجهی لازم و موفق خواهد انجامید.
توجه داشته باشیم که دوستی و رفاقت با الله و اهل آسمان نیز از این قاعدهی کلی مستثنی نیست. اگر انسان آفاتِ پیوندش با اهل آسمان را نشناسد، یقیناً پیوند موفق، عاشقانه، و رشددهندهای را با آنان برقرار نخواهد کرد.
1. بدجنسی؛ آفت بزرگ ارتباطاتِ انسانی
یکی از آفاتِ بزرگ که پیوندهای دوستی را تهدید میکند، بدجنسی است. بطوری که امام رضا (علیهالسلام) در نامهی خود به حضرت عبدالعظیم، این آفت را، مایهی نفرین خود دانسته و آن را عامل نابود شدن همهی حرکتهای خیر انسان، میدانند.
یکی از نمونههای بدجنسی در نفس انسان؛ ترجیح خود به دیگران است، که عاملی بسیار خطرناک و تهدید کننده، برای تمام ارتباطاتِ انسان است. امیرمؤمنان (علیهالسلام) میفرمایند: «إنَّما أنتُم إخوانٌ عَلى دینِ اللّهِ، ما فَرَّقَ بَینَكُم إلاّ خُبثُ السَّرائِرِ، وسوءُ الضَّمائِرِ فَلا تَوازَرونَ (تَأزِرونَ) ولا تَناصَحونَ، ولا تَباذَلونَ ولا تَوادّونَ؛ همانا شما برادران دینى یكدیگرید . چیزى شما را از هم جدا نكرده، جز درون پلید و نهادِ بد كه با آن به سر مى برید. نه هم را یارى مى كنید، نه خیرخواه همید، نه به یكدیگر چیزى مى بخشید ، و نه با هم دوستى مى ورزید».
با اندک دقتی میتوان فهمید که اکثر اختلافات و دعواها، ریشهای جز آلودگیهای درونی میانِ انسانها، ندارد. اگر همهی انسانها، به دیگران، حقیقتاً با چشم برادر و خواهر نگاه میکردند، مَحال بود که این همه کلاهبرداریها، اخلاسها، تقلبها، کمفروشیها و ... در جامعه رواج پیدا کند. زمانی انسان، خودش را به دیگران ترجیح داده و حاضر است دیگران را نربان ترقی خود کند که، ریشهی مشترک خود با همهی انسانها را فراموش کرده و رابطهی برادریاش با دیگران و حقوقی که از آنان بر گردهاش هست را از خاطر ببرد... در چنین مواقعی است که انسان خود را بر دیگران مقدم دانسته و حاضر است برای رسیدن به خواهشهای نفس خودش، دیگران را مورد بیرحمیاش قرار دهد.
بدجنسی انسانها، آنان را به جایی میکشاند که به فرمودهی امیرمؤمنان، یاری یکدیگر را فرو میگذارند، و خود را در مشکلات دیگران، شریک و سهیم نمیدانند.
و گاه آنقدر در این پلیدی باطن فرو میروند که از مشکلات و گرفتاریها و بیماریهای گوناگون لذت برده و خوشحال میشوند. که چنین آدمی، خودش به عنوان هیزم جهنم بوده و هرجا که باشد، اختلاف و آتش، تولید خواهد کرد.
به راستی!
آیا ما دوست خوبی برای دوستان مان هستیم؟ آیا نوعِ ارتباط من با دیگران، ارتباطی تأیید شده از نگاه الله است؟ آیا من در رابطهی دوستیام، قدرت بخشندگی دارم؟ آیا حاضرم برای حفظ رفاقتم، خوب هزینه کنم؟ چقدر برای دیگران نگران میشویم؟ چقدر مشکلاتشان، ما را به یاری کردنِ آنان، بر میانگیزاند؟ چقدر دیگران در گرفتاریهایشان، روی کمکِ ما حساب میکنند؟
فراموش نکنیم که بسیاری از گرههای زندگی ما، ریشه در بیفایدگیِ ما برای دیگران دارد. بخل ما در حمایت از دیگران و کمک به آن ها، تولیدکنندهی انواع گرهها در زندگی ما خواهد بود.
خیر و برکت در زندگی ما، زمانی جریان خواهند یافت که از وجود ما برای دیگران، خروجی صادر گردد. هر چه خروجیهای ما برای دیگران بیشتر باشد؛ ورودیهای ما نیز از سوی آسمان، بیشتر خواهند بود. توجه داشته باشیم که بسیاری از دردها و آلامِ جسم ما نیز، ریشه در بدجنسی ما و انقباضات روحِ ما داشته و با گشایش و وسعت قلبمان، رفع خواهند شد.
«والحمدلله رب العالمین»
کلیدواژه ها:
آثار استاد