مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
« وَالَّذى نَفْسى بِیَدِهِ لا یُؤْمِنَنَّ عَبْدٌ حَتّى اَكُونَ اَحَبُّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَاَبَوَیْهِ وَاَهْلِهِ وَوَلَدِهِ وَالنّاسِ اَجْمَعینَ؛ قسم به کسی که جان من در دست اوست، هرگز ایمان نیاورده بندهای که من در نزد او محبوبتر از خودش، پدرانش، خانوادهاش، فرزندانش و همه مردم نباشم.
عناوین مورد بحث در این جلسه:
* دنیا مزرعه ی حیات جاودانه و ابدی ماست.
* میزان و نوع زندگی ما در آخرت به میزان معیت ما با اهل بیت «علیهم السلام» در دنیا بستگی دارد.
* وقتی زندگی پُر از الله، اهل بیت و شهدا باشد زندگی دنیایی فوق العاده شیرین خواهد شد.
* دلی که دلتنگ امام زمان نمی شود باید به مسیر و سبک زندگی آن شک کرد و ترسید.
* میل و آرزوهای یک انسان به او می فهماند که قیمتش چقدر است.
* اگر حبّ اهل بیت در دل باشد به حب آنها گناه و معصیت نکنیم.
* دغدغه و مشکلات زندگی نباید ما را از معیت با پیامبر و اهل بیت «علیهم السلام» جدا کند.
* آنجایی که مسائل دنیایی اذیت مان می کند، یاد مصیبت بالاتر آرام مان خواهد کرد.
* زمان ها از نظر ساختار ریاضی با هم برابر اند؛ یعنی اندازه ثانیهها یکی است اما کیفیت تأثیرگذاری آنها متفاوت است.
* فقدانهای روح و عدم هماهنگی با شرایط آخرت، جهنم است.
* نفس انسان در ماه رجب حالت پذیرش بیشتری دارد.
* انسان در ماه رجب زیر باران وسیع رحمت الهی قرار میگیرد.
* مهمترین چیزی که خداوند در ماه رجب به ما میدهد، مغفرت است.
* «ماه رجب» فرصتی است برای وسعت و سعه قلب.
* هر چیزی که حرکت ما را به سمت ابدیت محدود یا کُند کند، شیطانی خواهد بود. (مانند درس، فعالیتهای مذهبی، سیاسی، اقتصادی، و ...)
* لازمه باز شدن درهای آسمان به روی انسان این است که انسان ثابت کند که خود را برای آسمان فارغ کرده است.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 357 «خانواده آسمانی » مورخ 94/1/27 ، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
اطاعت؛ تنها راهِ رسیدن به معیّت
در مباحث گذشته آموختیم که وقتی دنیا مزرعه آخرت است، پس در آخرت چیزی را درو خواهیم کرد که در دنیا کاشتهایم.
بنابراین میزان اُنس ما با الله و خانواده آسمانیمان در آخرت، نتیجه اُنس ما با آنان در دنیاست.
به آیه زیر دقت کنید:
«وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ...؛ هر که اطاعت کند خداوند و رسولش را، پس همراه کسانی است که خداوند به آنان نعمت داده است از انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین. (سوره نساء آیه 69)
ما در نمازهای یومیه، دائماً همراهی با گروه «أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» را از خداوند طلب میکنیم (صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ)، پس طبق این آیه، همراهی با این گروه در گرو اطاعت از الله و رسول او میباشد. اساساً ممکن نیست که کسی سال ها نماز بخواند، اما سبک زندگیاش حول محور اطاعت از الله و خانواده آسمانیاش تنظیم نگردد. اگر پس از سال ها نماز خواندن، هنوز زندگی ما به رنگ خداوند و جنس زندگی اهلبیت «علیهمالسلام» در نیامده است، قطعاً نشانه آن است که نماز ما، عاملِ رشد ما و همراهی با گروه «أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» نبوده است. در اینصورت با چنین نمازی، نه تنها به قربِ الله نمیرسیم، بلکه از او دورتر نیز خواهیم شد.
کسانی که حقیقتاً به دنبال الحاق به گروه أَنعَمتَ عَلَیهِمْ هستند، باید مسیرِ این الحاق (الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ) را طی کنند. و رمز این الحاق، تشبّه است؛ یعنی تنها کسانی میتوانند به آنان ملحق شوند که به شباهت با آنان رسیده باشند. لذا کسی که حقیقتاً طالبِ این الحاق است، باید شباهت به این چهارگروه را در نفس خود، ایجاد نماید. و عشق شرط اول، برای طی مسیر و ایجاد تشبّه است؛ یعنی وقتی عاشق اهلبیت شدیم، به طمع با آنان، حتماً در مسیر مستقیم حرکت خواهیم کرد.
روایتِ دلدادگی ثوبان به پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم»
پیامبر اکرم غلامی داشتند به نام ثوبان. او عاشق و شیفته پیامبر بود، به طوری که از دوری ایشان، بسیار بیتاب میشد. روزی به نزد پیامبر آمد، در حالی که رنگ رخسارش عوض شده و بسیار لاغر شده بود. رسول الله به او فرمود: ای ثوبان، چه چیزی رنگ رخسارت را اینگونه عوض کرده است؟
گفت: یا رسول الله، من نه بیماریِ خاصی دارم و نه دردی، امّا وقتی شما را نمیبینم، اشتیاقم به شما آنقدر زیاد میشود که به این حالت در میآیم، تا زمانی که شما را ببینم. و وقتی به یاد آخرت میافتم، میترسم که شما را آنجا ندیده و از دیدارت محروم گردم. از سویی اگر من به بهشت هم داخل شوم، جایی پایینتر از شما هستم، چه کنم بی تو؟
و اگر هم به بهشت نروم که اصلاً به دیدارت نمیرسم...
این آیه در جواب ثوبان بر پیامبر نازل شد:
« وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ...» (سوره نساء، آیه 69)
سپس رسول الله فرمودند:
« وَالَّذى نَفْسى بِیَدِهِ لا یُؤْمِنَنَّ عَبْدٌ حَتّى اَكُونَ اَحَبُّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَاَبَوَیْهِ وَاَهْلِهِ وَوَلَدِهِ وَالنّاسِ اَجْمَعینَ؛ قسم به کسی که جان من در دست اوست، هرگز ایمان نیاورده بندهای که من در نزد او محبوبتر از خودش، پدرانش، خانوادهاش، فرزندانش و همه مردم نباشم.
دلدادگی و اشتیاق؛ علامتِ یک قلب سالم
ثوبان، با شناخت حقیقی از پیامبر به چنین عشق و دلدادگی رسیده است. وقتی سنخیت میان دو نفر به وجود میآید، آنان طاقت دوری همدیگر را ندارند. این حالت در ثوبان، حالتِ طبیعی در یک قلب سالم است.
اگر دل های ما مشتاق امام زمان (علیه السلام) نیست، نشانه بیماری قلب ماست. و باید حتماً مورد درمان قرار بگیرد. قاعده حبّ، نگرانی در مورد ادامه دوستی و ارتباط است. این نگرانی، یک نگرانیِ کاملاً انسانی و فطری است. اساساً ممکن نیست که کسی عشق و علاقهای در دل داشته باشد، و برای آینده آن عشق، برنامهریزی نکرده باشد.
امام سجاد «علیهالسلام» میفرماید: «آه، إن حِیلَ بَیْنِی وَ بَیْنَ مُحَمِّدِ الْمُصْطَفَی؛ آه، اگر میان من و پیامبر، فاصله بیفتد...».
چرا ما عمق این آه را خوب درک نمیکنیم؟ تنها کسی میتواند حقیقتاً با امام سجاد «علیهالسلام»، آه بکشد، که صادقانه دغدغه رسیدن به آغوش پیامبر و خاندانش را در دل داشته و برای این الحاق، تلاش و سرمایهگذاری کند.
عدمِ تشبّه یافتنِ ما در دنیا به خانواده آسمانیمان، قطعاً فاصلهای را میان ما و آنان ایجاد خواهد نمود که در برزخ به آسانی قابل جبران نیست. تمام شقاوت انسان در لحظهای رخ مینماید که انسان به محض تولد به برزخ با استقبالِ سلاطین بهشت مواجه نشود.
سبک زندگی ما نشان میدهد که ما حقیقتاً دغدغه پیوستن به اهلبیت را داریم یا نه؟ آیا حضور اهلبیت در زندگیِ ما یک حضور تأثیرگذار و جدّی است یا یک حضور فانتزی و کمرنگ؟ آیا فعالیتها و ارتباطات ما برای الحاق به آنان تنظیم شده است یا نه؟
پاسخ به این سؤالات، میزانِ معیّت با اهلبیت را برای ما در دنیا و آخرت نشان خواهد داد.
آدرس خانواده آسمانی ما بهشت است. با دست و پا زدن در جهنمهای گوناگون (حسادت، تکبر، خودشیفتگی، علوّ، کینه، زودرنجی، عصبانیت و ...) نمیتوان آنان را یافت. اول باید از جهنمها رها شویم، و خود را به محلِ معشوق برسانیم (بهشت) تا بتوانیم به همراهی و رفاقت با آنان برسیم. برای این منظور باید هر انتخاب، ارتباط و یا حتی کمالی را که میان ما و اهلبیت فاصله میاندازد، خط بکشیم. باید برای عاشق شدن، وقت بگذاریم، سرمایهگذاری کنیم چون زمان زیادی در دست نداریم!!
عاشق شو ور نه روزی کار جهان سرآید ناخوانده نقش مقصود، از کارگاهِ هستی
بنابراین، ایمان بدون عشق، فایدهای ندارد. تنها کسی خانواده آسمانیاش در نزد او از همه انسان ها عزیزتر است که عاشق آنها باشد. وقتی عشق به میان بیاید، انسان حاضر است همه ثروتهایش را به پای معشوق فدا کند. اگر هنوز عاشق نیستیم و اگر هنوز برای ملحق شدن به آغوش خانواده آسمانیمان، حاضر به هر گونه سرمایهگذاری نیستیم، باید بیشتر تلاش کنیم و فاصلههای میان خود و اهلبیت را از میان برداریم.
سوتِ پایان که نواخته شود، دیگر فاصلهها به آسانی از میان برداشته نخواهند شد.
والحمدلله رب العالمین
کلیدواژه ها:
آثار استاد
خیلی ممنون می شویم که صوت جلسات را نیز قرار بدهید.
<p>سلام علیکم انشاالله به زودی فایل صوتی بارگذاری می شود .</p> <p> </p>