www.montazer.ir
سه‌شنبه 2 ژولیه 2024
شناسه مطلب: 3031
زمان انتشار: 22 ژولیه 2015
عزّت خارکَنی

عزّت خارکَنی

مردی از انصار را حاجتی پیش آمد که در برآوردنش ناتوان بود. به خدمت پیامبر آمد و چاره جویی کرد.

پیامبر (ص) فرمود: برو اسباب و وسایلی که در خانه داری بیاور. او رفت چند چیز از اسباب منزل را آورد.

پیامبر فرمود: کیست که این ها را بخرد. مردی به دو درهم خرید. پیامبر به مرد انصاری فرمود: یک درهم صرف طعام خانه ات کن و به درهم دیگر تیشه ای خریداری کن.

پس چوب تیشه ای از یکی از حاضرین گرفت و تیشه را جاسازی کرد و فرمود: هم اکنون به بیابان رو و خار و چوب تهیه کن و آن را چیزی بی ارزش مشمار و بفروش. مرد انصاری چنین کرد، و بعد از گذشتن پانزده شب با عزّت خارکنی، وضع مادی اش خوب شد.

پیامبر به او فرمود: این کار برای تو بهتر از (صدقه گیری و گدایی است) که روز قیامت با چهره ی ذلّت نمای صدقه، وارد محشر شوی.(1)

 

1. با مردم اینگونه رفتار کنیم ص 146- بحارالانوار 103/10

منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed