مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
ضرورت پیروی از احکام، در رسیدن به کمالات انسانی و سعادت
افتخار و عزت مومن در پیروی از احکام الهی
آزادی واقعی در تبعیت از احکام دین است
پیمودن صراط مستقیم در دنیا
نحوه عملکرد شیطان در انحراف از صراط
ضرورت پیروی از احکام، در رسیدن به کمالات انسانی و سعادت
خداوند دین خود را براساس شناخت روح ،جسم ، طبیعت و ارتباط بین آنها تنظیم نموده است . چون خالق انسان است و او را برای سعادت و کمالات ویژه اش خلق کرده است بنابراین باید از برنامه هایی که برای ما فرستاده تبعیت کنیم . برنامه های غیر الهی، دیگر چون مبتنی بر این شناخت نیستند و به حب و بغضها نیزآلوده اند ، قابلیت تبعیت ندارند . نمونه آنها کمونیسم است كه ادعا داشت فرمول سعادت بشر را کشف کرده، اما پس از چندی فرو پاشیده شد .
انسان در مقابل این سوال خدا كه در قیامت می پرسد : " هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا[۱] " آیا بر انسان نیامد روزگاری که اصلاً وجود نداشت ؟ چه کسی شما را به همراه آسمان و زمین و ماه و خورشید خلق کرده است . تنها جوابی که انسان به این سئوال دارد، الله است . خداوند می فرماید: پس چرا دین مرا رها کردید ؟ آیا من برای شما کافی نبودم ؟ دیگران چه داشتند که شما به دنبال آنها رفتید ؟ کسی نیست که در مقابل این سوالها پاسخ قانع کننده ای برای خداوند داشته باشد . با کمی تامل درمی یابیم که جز معصومین کسی نمی تواند انسان را اقناع کند .
لذا پیروی از احکام الهی، سعادت انسان و رسیدن به آزادی ،کمال انسانی و حیات واقعی او را در پی دارد، هم چنین عاملی برای پیمودن صراط مستقیم و عدم انحراف از آن در دنیا و آخرت است .
افتخار و عزت مومن در پیروی از احکام الهی
تحت ولایت و تربیت خدابودن ، عزت و افتخار واقعی مومن است . مومن در بند عزت های ظاهری و کمالات حیوانی نیست . او علمی را می آموزد که از طرف معصومین صادر شده است . پیرو مذهبی است که رسول خدا و امام علی (علیه السلام) مسئولین رهایی انسانها از تمام بردگی ها و رساندن آنها به آزادی اند، با داشتن اثرات ارزشمندی مانند : نهج البلاغه ، صحیفه سجادیه ، ادعیه و مناجات و... بهترین الگوی مسلمانان در ظاهر و باطن هستند.
مومن در پیروی از چنین مکتبی که هدفش رساندن انسانها به عزت و آزادی واقعی است، افتخار می کند . لذا ما نیز باید به دین خود از آن جهت که کامل و بدون انحراف است افتخار کرده و سپاسگزار باشیم . البته همه اینها در نتیجه آگاهی و معرفت ما به مسائل دینی خود است .
بی نیازی خداوند از اطاعت انسان از دستورات دین
خداوند متعال بی نیاز مطلق و بشر فقر مطلق است . خدا دین را توسط پیامبر(صل الله و علیه وآله ) فرستاده تا انسانها با تبعیت از آن غنی شوند و فرموده است این دستورها تنها به نفع بشر است و هیچ سود و ضروری برای او ندارد .
خداوند در قرآن می فرمایند : کسی که با خدا پیمان شکنی کند در حقیقت به زیان و هلاک خویش اقدام کرده است (فتح آیه 20) و خدا از شکر خلق بی نیاز است .
اما گاهی حیوانیت بر انسان غلبه می کند که خدا را طرف مقابل خود می بیند، در اطاعت، با او بحث و جدل می کند؛ غافل از اینکه پروردگاراو از طاعت بنده اش بی نیاز است . لذا انسان نباید با برگزاری مراسم عزاداری برای ائمه (علیهم السلام) و یا عبادت، خود را طلبکار بداند زیرا همه این اعمال برای ابدیت خود اوست و این هم صحبتی ها و همدلی با ائمه همه لطف و توفیق خدا بوده است .
آزادی واقعی در تبعیت از احکام دین است
مخاطب دین، انسانیت انسان است نه شان حیوانی و گیاهی او . مقررات و باید و نباید های دین، برای تربیت و تحت تسلط قرار گرفتن جنبه های گیاهی و حیوانی انسان در جهت رشد و شکوفایی شئون انسانی است . از این جهت بیشتر قوانین دین مربوط به جنبه حیوانی و گیاهی انسان است . زمانی که همه چیز تحت کنترل فطرت باشد هدف ویژه خلقت تامین می شود وتمام اعمال انسان عبادت محسوب می شود . حقیقت دین آزادی بشر از طبیعت است . آنها که خود را اسیر دین می دانند در بند هزاران چیز خدا هستند و اینگونه به خود ظلم می کنند .
اگر کسی نتواند خود را موجود ممتد از ماده تا بی نهایت کند نمی تواند دید صحیحی از خود و دینش داشته باشد، باید ونباید های آن را نمی فهمد . چون این دین برای ساختار وجودی انسان از دنیا تا آخرت آمده است نه دنیا منهای آخرت .
برخورداری از شََان و حیات ویژه انسانی در پذیرش قلبی احکام
در اسلام احکامی برای شئون مختلف انسانی تنظیم شده است که تنها با رعایت آنها می توان به حیات انسانی رسید . آنها که حیات دارند اهل اجابت اند ، قلبشان پذیرش دارد و بدون مقاومت، عمل می کنند .
کسی که اهل طاعت است عاقل بوده ودارای شان انسانی است؛ حتی اگر در سطح پایین تر از شئون حیوانی باشد . عدم تعقل انسان را به جهنم می کشاند . اما همراه این تعقل باید پذیرش قلبی هم باشد چون قلب سالم مهمتر از عقل سالم است . این فطرت سالم است که برای انسان پذیرش می آورد .
کسانی که در دنیا به آیات الهی توجهی نداشتند و همواره به آنها پشت کردند در قیامت نیز کور محشور می شوند . چون در دنیا هم کور بودند و قصد اصلاح و طاعت را نداشتند.
آرامش در یقین به دستورات دین وعمل به آنهاست
انسان در عمل به دستورات دین، مطمئن و با آرامش است، بر مبنای فطرت است ، متکی به عصمت و وحی بوده و در نهایت به خدا منتهی می شود . از طرف کسی آمده که شناختهای پنچ گانه را داراست . همه،آنها را خلق کرده است و برنامه خودش "دین " را براساس این خلقت تنظیم کرده است .
اگر کسی از راه خدا منحرف شود، دچار تردید و ظن می شود؛ مکاتب و اصول اعتقادی دیگر براساس تخمین هستند و نمی توانند جامعه را به خوشبختی برسانند . زیرا حتی در اصول با هم اختلاف دارند و نمی توانند به قطعیت برسند .
پیمودن صراط مستقیم در دنیا
پیمودن صراط مستقیم الهی، پیروی از رب مطلق و حدود الهی است.هر راهی به جز آن، ساقط شدن از کمال نهایی ، گمراهی و ضلالت و در واقع همان جهنم خواهد بود .
پیامبر (صل الله وعلیه وآله) می فرمایند : صراط پلی است که از متن جهنم می گذرد و هر لحظهً گمراهی، باعث سقوط در آن می شود . از همین رو دائما از خدا درخواست می کنیم تا در صراط باشیم .
پیمودن این صراط، سختی فراوان دارد و به میزان این سختی، ثواب عبادت بیشتری هم خواهد داشت. البته این سختی برای حیوانیت است نه فطرت انسان. کسانی که در دنیا آتش درون خود را با دوری از بدی ها خاموش کرده اند و همواره بر صراط الهی بوده اند، در قیامت نیز صراط بر آنها هموار و عاری از آتش خواهد بود . انسان در طی کردن این صراط نمیتواند به برنامه ریزی ها و اصول دیگران متکی باشد.
موانع شیطان در طی کردن صراط الهی :
در طی کردن مسیر صراط باید با سرعت و قدرت قدم برداشت وباید بدانیم بزرگترین گناه، نا امیدی از بازگشت به صراط و اصلاح خویشتن است . تا زمانیکه انسان حیات دارد، فرصت بازگشت هم دارد . هر جای دیگر به دنبال هر دستور العمل دیگری که برود جهنم است . مومن که خداشناسی خوبی دارد، خدا را محدود نمی داند و ناامید نمی شود .
نحوه عملکرد شیطان در انحراف از صراط :
1- می خواهد توبه را به تاخیر بیندازد، با این اطمینان که هنوز فرصت هست، دائما امروز و فردا می کند .
2- با یاد آوری گذشتهُ آلوده شخص او را از بازگشت به صراط و و اصلاح خود ناامید می کند . لذا مؤمن باید همیشه مراقب باشد تا دچار مسامحه کاری و تنبلی نشود و سریع عمل کند و به این افکار شیطانی توجهی نشان ندهد .
نگرش مصلحت ابدی و فطرت گرایی در مقابل لذت گرایی دنیایی
انسان در حرکت به سمت آخرت نمی تواند طبیعت گرا باشد و باید مصلحت ابدی را در نظر بگیرد . هرگاه انسان خود را تسلیم یک لذت طبیعی موقت در دنیا کند بعد از آن دچار رنج، کسالت وافسردگی خواهد شد و برای آنها نشاط دائمی نخواهد داشت . اما افراد زیرک و عاقل می دانند که یک لذت موقت دنیا، او را از لذت ابدی بالاتر محروم می کند . طبق روایتی " حلاوه الدنیا مراره الاخره " چشیدن یک شیرینی دنیا مساوی است با یک عذاب آخرت و از دست دادن یک لذت دائمی و بزرگتر .
در استفاده از لذتهای حلال هم به گونه ای است که از معنویت آخرت هم نباید کم شود. چون نفس عادت می کند و غلبه بر لذتها مشکل می شود .
برخی نادانان و طبیعت گرایان، مسلمانان را با این تصور که از لذتهای دنیا بهره ای نمی برند، مورد توهین، خشونت وسخره قرار می دهند . اما تنها مؤمن خود ساخته ای که باور و دید ابدی قوی دارد، احساس تحقیر نکرده و تغییر نمی کند؛ چون معرفت دارد و در صراط نگه داشته می شود. از این رو باید به طور مداوم به خودسازی مشغول باشد و دید ابدی به خود داشته باشد. تبعیت از هوای نفس، تنبلی کردن، جهالت و مطابق میل خود عمل کردن، ما را از صراط خارج میکند .
یکی از نامهای روز قیامت "تغابن"(باختن) است؛. به معنای کسی که نتوانسته در دنیا نفسش را کنترل کند، باخته است؛ حتی اگر در دنیا ظاهراَ موفق باشد .
اهل حسرت در قیامت :
1- آخرت خود را به دنیای دیگران فروخته اند و بندگی آنها را کرده اند در حالی که خودشان بهره ای نبرده اند .
2- کسانی که لذتهای دائمی رابه لذتهای موقت و کوتاه فروخته اند
3- کسانی که بدون اینکه از دنیا لذت ببرند، آخرت را هم از دست می دهند (نماز نمی خواند، روزه نمی گیرد، اما حجاب را هم رعایت می کند .)
قدرت و بزرگی روح در غلبه بر لذتهای موقت دنیایی
آنچه در غلبه بر لذتها برای می ماند (مانند ماه رمضان و غلبه بر حیوانیت ) چیزی جز پیروزی و قدرت روح نیست . فطرت انسان با غلبه بر نفس حیوانی، احساس شعف و قدرت میکند؛ اما اگر برعکس باشد بعد از مدتی احساس ضعف و خستگی دارد .
با غلبه بر لذتهای درونی، انسان به ثبات شخصیت، عزت و بزرگی میرسد . دیگر انسان ترسی از بیرون نخواهد داشت؛ زیرا در درون خود پیروز است .مؤمن در رعایت احکام وتحمل فشارها بر حیوانیت خود ، احساس تمنا، لذت و نشاط حقیقی می کند؛ چون به آزادی واقعی فطری رسیده است .
عمل صالح یعنی چه ؟
یعنی عملی که وحی تاییدش کرده باشد . اگر کسی آن را انجام دهد، خودش را تقویت کرده است .
عمر انسان فقط با عمل صالح و ایمان ارزش دارد وبقیه اش ضرر است . به فرمودۀ حضرت علی (علیه السلام) : برای یک گناه در دنیا 100 سال در عذاب آخرتی خواهد بود و برای یک خیرش میلیون ها سال در بهشت است . بنابراین، محصول ایمان و عمل صالح تولد سالم انسان در آخرت است .
[۱] انسان آیه ۱
کلیدواژه ها:
آثار استاد