مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اگر کسی در جایگاهی قرار دارد که بتواند به کسی سیلی بزند یا ظلمی کند، یا حق مؤمنی را حبس کند، بباید منتظر عذاب آتش جهنم باشد.
در بحث جهنم، به عوامل جهنمی شدن انسان ها در بحث آفتشناسی اشاره کردیم. چند روایت از ظلم باقی مانده است که در این جلسه به آنها می پردازیم.
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید: «مَنْ ضَرَبَ رَجُلاً سَوْطاً ظُلْماً ضَرَبَهُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِسَوْطٍ مِنْ نَارٍ[1]= هر كه از روى ستم، به كسى تازیانهاى بزند، خداوند- تبارك و تعالى- با تازیانهاى از آتش، بر او خواهد كوبید». این یک قاعده است. خداوند هر چیزی را طبق قواعد و براساس ریاضیات خلق کرده است. تازیانه در اینجا یک مصداق است. ممکن است آدم سیلی یا حرف تندی به یک نفر بزند یا تازیانه ای بزند. به خاطر این کار، خداوند یک تازیانه از آتش به او خواهد زد.
یعنی آنجایی که انسان استقرار دارد، پر از آتش میشود. مثلا بخواهند یک بمب آتشزایی را در خانهای که در بسته است، منفجر کنند. اگر کسی در جایگاهی قرار دارد که بتواند به کسی سیلی بزند، حالا به بچه یا همسرش یا به هر کس دیگری، باید خیلی حواسش باشد که دچار سوط آتش الهی نشود. باید بتواند جلوی غضبش را بگیرد و چنین اشتباهی نکند.
به عنوان مثال، فرمانده نظامی که زیردست دارد. گاهی سربازی را به ظلم تنبیه میکند یا کاری را به کسی تحمیل میکند. در اینجاها خطر سوط وجود دارد. چون به محض اینکه انسان در حوزه ولایی و مدیریتی مجموعه ای قرار بگیرد، ممکن است دچار ظلم شود.
پس انسان های باتقوا سعی میکنند ظلم نکنند. بالأخره ما که معصوم نیستیم. ممکن است اتفاقی بیافتد. متقین سعی میکنند ظلم نکنند، ولی اگر قرار باشد بین ظلم کردن و مظلوم شدن یکی را انتخاب کنند، ترجیح میدهند مظلوم باشند، چون مظلوم بالأخره پیش خدا رتبه میگیرد و بالا میرود و روز قیامت یک امتیازی دارد. همه جوره میتواند از ظلمی که به او شده استفاده کند و رشد کند، اما وقتی که ظالم باشد، انسان گیر است.
در قاعده «هو أنت» شما وقتی که به کسی سیلی میزنی، درواقع به خودت میزنی. قاعده و فرمول خدا طوری است که شما اخم کنی، بزنی، فریب بدهی یا هر نوع رفتاری با دیگری داشته باشی خوب یا بد، در واقع در حق خودت میکنی، به خودت برمیگردد.
از پیامدهای منفی حبس حق مومن، آتش جهنم است
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «مَنْ حَبَسَ حَقَّ الْمُؤْمِنِ أَقَامَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ خَمْسَ مِائَةِ عَامٍ عَلَى رِجْلَیْهِ حَتَّى یَسِیلَ عَرَقُهُ أَوْ دَمُهُ وَ یُنَادِی مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللهِ هَذَا الظَّالِمُ الَّذِی حَبَسَ عَنِ اللهِ حَقَّهُ قَالَ فَیُوَبَّخُ أَرْبَعِینَ یَوْماً ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّار[2]= هر كس حق مؤمنى را حبس كند، خداى عزّ و جلّ در روز قیامت 500 سال او را روى دو پا نگهدارد تا عرقش یا خونش جارى شود، و منادى از جانب خداوند ندا كند: این است آن ستمكارى كه حق خدا را از او حبس كرده، حضرت فرمود: پس 40 روز سرزنش شود، سپس فرمان داده شود او را به دوزخ ببرند».
گفتیم «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ= مؤمن حرمتش از کعبه بالاتر است». دایره حق خیلی وسیع است.
مثلاً مغازهدار جنس میخواهد، حقش هم هست که به او بدهی، اما میگوید ندارم یا ماسک میخواهد، میگوید ندارم یا دارو میخواهد، میگوید ندارم و... یا ارباب رجوع در اداره کار دارد، مدیر یا کارمند ردش میکنند، حقش را حبس میکنند یا هر چیزی که حق است، مثلاً می تواند نسبت به همسرت باشد. مثلاً زن باید برود به پدر و مادرش سر بزند، آقا اجازه نمی دهد، یا شوهر میخواهد برود یک انفاقی کند، به برادرش رسیدگی کند، زن ناراحت می شود.
مثلاً کارفرما میتواند امروز حقوق کارمند را بدهد، اما میگوید فردا حقوق بدهم. میتواند امروز کارش را راه بیندازد، اما می گوید سه روز دیگر بیا، 6 ماه دیگر بیا. میتواند امروز مشکل کسی را حل بکند، اما می گوید تاریخ زدم 3 ماه دیگر بیا. اینها ظلم است. امام صادق (علیه السلام) میفرماید که خداوند روز قیامت این آدم را 500 سال سرپا نگه میدارد. یعنی به او محل نمیگذارند. باید بایستد. حتی حق نشستن هم ندارد. تا اینکه خونش جاری میشود. بعد از این یک منادی ندا میکند که این ظالم حق خدا را نداده است.40 روز او را توبیخ میکنند تا تحقیر شود. حالا 40 روز آخرتی را نمیدانیم چقدر است. سپس او را به جهنم می برند.
حالا شما این را بگذارید به وضعیت کنونی دولت مردان تا استانداران، فرمانداران، بخشداران، مدیرکلها، مدیرعاملها. ببینید با زیردستان شان در این مملکت چه کار میکنند! چه تصمیماتی برای 80 میلیون آدم میگیرند. تصمیماتی که ده ها میلیون زندگی را حبس می کند: حقوق شان حبس میشود، زندگی شان متلاشی میشود، شغل شان را از دست میدهند، همسرش را از دست میدهد، فرزندش را از دست میدهد، اینها همه مصادیق ظلم است.
استکبار و ظالمین که حساب کارشان جداست. آنها کافر و منافق هستند. ذاتشان نیش زدن است. تو که مسئولیت شرعی گرفتی؛ نماینده مجلس شدی، یک قانونی را مصوب میکنی که زندگی خیلی ها متلاشی میشود. چطور باید جواب داد.
یک ظلم بزرگ عظیمی که در این کشور راه انداختند، انحصاربازیهاست. میگوید من فقط وارد میکنم. بعد چهار تا جوان خوشفکر، دلسوز و باصفا میخواهند یک شرکت دانشبنیان راه بیندازند، تولیدی کنند، به صنعت کمک کنند، میبینید که راه را میبندند.
حبس، یعنی تو اگر میخواهی جهیزیه بخری، حق نداری جنس خارجی بخری. چون به کارگر مؤمن ایرانی ظلم میکنی. اینکه دختر من باید جهیزیهاش همه خارجی باشد، بعداً خواهید دید نتیجهاش چه میشود.
نتیجه دوستی با ظالمان و مستکبران، آتش جهنم است
در اندرزهاى خداوند عز و جل به عیسى (علیه السلام) آمده است: «وَ اذَلا تبارک و تعالی یَا عِیسَى بِئْسَتِ الدَّارُ لِمَنْ رَكِنَ إِلَیْهَا وَ بِئْسَ الْقَرَارُ دَارُ الظَّالِمِینَ= اى عیسى! چه بد سرایى است [این سراى آتش] براى آن كه بدان اعتماد كرده، و چه بد جایگاهى است سراى ستمگران! من هشدارت مىدهم كه مراقب خویش باشى. پس حواست به من باشد»
جهنم نتیجه طبیعی بهشت نرفتن است. مثل مریضی که نتیجه طبیعی عدم رعایت سلامت است. جهنم ذاتی نیست، بلکه عارضی است. بهشت ذاتی است، ولی کسی که نمیخواهد به بهشت برود، به جهنم میرود.
قرآن می فرماید: «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ[3]= و هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست و بدان ها دلگرم باشید وگرنه آتش (کیفر آنان) در شما هم خواهد گرفت و در آن حال، جز خدا هیچ دوستی نخواهید داشت و هرگز کسی یاری شما نخواهد کرد».
هیچ جا اینقدر خطکشیهای خدا تند نیست. نمیگوید ظلم نکنید. بلکه میگوید تمایل به ظالمین پیدا نکنید، دفاع از آنها نکنید، مراقب باشید محبتشان در دلتان نیفتد. چون در جهنم میسوزید. هیچ کس جرأت نمیکند آنجا بیاید در برابر خدا از شما دفاع کند و هیچ کس هم به شما کمک نمیکند.
در یک خانواده مثلاً یا مادر ظالم است یا پدر. یک جایی بچهها باید حرف حق شان را بزنند. بالاخره پدر و مادر حرمت دارند، ولی وقتی میدانی ظالم است، نگو چون مادرم هست هر کاری دلش بخواهد حق دارد بکند یا پدرم حق دارد هر کاری بکند. او ظلم میکند، اشتباه میکند.
اگر مادرت را دوست داری جلویش را نگه دار تا جهنمی نشود. به او بگو این رفتارهایت با پدرم اصلاً خوب نیست. این رفتارهایت با مادرم اصلاً خوب نیست.
حق یعنی شما سلسله مراتب را رعایت کنید. میگوید حق مادر سه برابر حق پدر است. حق استاد بینهایت بالاتر از حق پدر و مادر است. حق امام همینطور. مخصوصا حق امام زمان (علیه السلام).
مسئله غیبت امام زمان نشان از فسق ماست. این ما هستیم که چون او برای ما محبوبتر از همه کس مان نیست، حالا او باید آوارگی بکشد. نص قرآن است: «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِیرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْكُمْ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللهُ بِأَمْرِهِ وَ اللهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ[4]= بگو که اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود و اموالی که جمع آوردهاید و مالالتجارهای که از کسادی آن بیمناکید و منازلی را که به آن دل خوش داشتهاید بیش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست میدارید منتظر باشید تا خدا امر خود را جاری سازد و خدا فسّاق و بدکاران را هدایت نخواهد کرد». اگر در دل شما الله، اهل بیت و جهاد، دین خدا محبوبتر از چیزهای دیگر نیست، شما مجرم هستی، فسق کردی، متعادل نیستی.
برای بعضی ها بعد از 30، 40، 50 سال عمر هنوز خانوادهاش، زن و فرزندش، مسائل طبیعی اش، مسائل جنسی اش، مسائل زمینیاش مهمتر از مسائل معنوی و آخرتی اش است.
خدمت حضرت سجاد (علیه السّلام) آمد و گفت: میخواهم این آقا را قصاص کنم. حضرت فرمود این آقا کیست؟ گفت استادم است. گفت چه کار کرده؟ گفت پدرم را کشته. حضرت فرمود: نمیتوانی این کار را بکنی، حقش بالاتر از پدرت است.
عقیل به امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میگوید: آقا تو که میدانی من عائله مند هستم، این پول بیتالمال را که تو به ما میدهی، برای من کافی نیست. حضرت میگوید: من چارهای ندارم، پول کم است. من باید این پول را به طور مساوی تقسیم کنم. الان ندارم به تو بدهم. بعد حضرت میگوید: صبر کن. من از پول خودم به تو میدهم. ولی توقع نداشته باش من از پول بیتالمال به تو سهم بیشتری بدهم.
حالا در این بانک ها، شرکتها به یک کسی چند میلیارد وام میدهند با سود صفر. بعد به یک عروس و داماد که میخواهند ازدواج کنند و زندگی شان لنگ است، وام ازدواج نمیدهند.
تمایلات وحشتناکی که دولت مردان ما به آمریکا و اروپا و به دولت های خارجی دارند و داستان هایی که الان ما در کشور داریم تا نظرات دشمن را اجرا کنند. محکم ایستاده، میداند باطل است، میداند استعماری است، میداند آن کسی که به این دستور میدهد، خلاف مصالح مردم ایران تصمیم میگیرد، ظالم است، همان آدم مانع ظهور است. بعد به او تمایل پیدا میکند و از او دفاع میکند و با او خوب است، با او حال میکند، با او صفا میکند، با او حالش خوب است، اما با خودی ها برعکس این رفتار می کند.
اصلاً تمایل ندارد فرزندش بوی خدا را بدهد، به رنگ فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در بیاید، به رنگ امام زمان (علیه السلام) در بیاید، خودش هم اینطوری نیست. اینها خیلی وحشتناک هستند.
این یک آیه درباره رکون به ظالمین است. حالا بحث رکون مانده است. چون بحث مفصلی هست و قواعدش را باید بگوییم.
جهنم/ظالمین
کلیدواژه ها:
آثار استاد